آفرودیت یا آفرودیته یا آفرودیتا (به یونانی: Αφροδίτη)، که در یونان ملقب به «الههٔ عشق» و در روم «ونوس» بوده، همچنین اسطوره افرودیته هم به او نسبت داده شدهاست. افرودیته جزو دوازده خدای اولومپیا میباشد و گفته شده که او بخشایشگر زیبایی و جذب کنندهٔ جنسی بوده که بیشتر اوقات به صورت چهره ای با لبخند شیرین یا تمسخر آمیز ترسیم شده، منبع دین او خارجی بوده و از جانب خاورمیانه یعنی از طرف قبرس و کوترا وارد یونان شدهاست.
اسطورهشناسی[ویرایش]
تولد[ویرایش]
در باب تولد آفرودیت، دوتا نظریه وجود دارد؛ بر اساس نوشتههای هومر او زادهٔ زئوس و دیونه بودهاست ولی بر طبق روایات هزیود، آفرودیت هنگامی به دنیا آمد که اورانوس پدر تمام خدایان توسط پسرش کرونوس اخته گشت. کرونوس اندام تناسلی اورانوس را بریده و به اقیانوس انداخت که سبب ایجاد کف و حبابهایی در اقیانوس گشت. در اینجا بود که آفروس (به معنی کف دریا) و دیته (به معنی خارج شده) به وجود آمد[۱] و آب دریا او را در حالی که سوار بر گوشماهی بود، به ساحل جزیره قبرس یا به کیثیرا برد. از قطرههای خون اورانوس نیز الهههای انتقام پدیدار شدند. اما بر طبق ایلیاد، اثر حماسی شاعر نابینای یونانی هومر، آفرودیت دختر زئوس و حوری دریایی دیونه به حساب میآید. او بسیار زیبا و اعتقاد شدیدی به عشق داشت.[۲]
ازدواج[ویرایش]
طبق مطالعات یونان باستان او نماینده شور جنسی بوده و بسیار بی قید و بند شناخته شدهاست. آفرودیته نسبت به همسرش "هفایستوس" نیز وفادار نبوده؛ طبق نوشتههای هومر خدای خورشید "هلیوس " به همسر آفرودیته خبر میدهد که با ارس زنا میکند و آنها را با تور نامرئی به بند میکشد و بقیهٔ خدایان را دعوت میکند تا این وضعیت ناگوار را ببینند اما سرانجام شخصی بنام پویسئیدن این دو زن و شوهر را آشتی میدهد اما از از ارس دو فرزند به نامهای دئیموس و فوبوس به دنیا میآورد.[۹] زئوس به علت اینکه آفرودیته انسانها را مسخره میکرده او را عاشق آنخیسس میکند. آفرودیته با خدایان دیگرهم رابطه عشقی داشته، از جمله دیوئوسوس که از آمیزش با او خدای رجولیت یعنی پریاپوس به وجود آمدهاست و احتمال میرود که از پوسئیدون اروکس را به وجود آورده باشد. هنگامی که آفرودیت عشق هرمس را نپذیرفت زئوس به او کمک کرد (عقاب خود را فرستاد تا کفش آفرودیته را بدزدد و او برای پس گرفتن آن تسلیم هرمس شود) تا تئانست او را به دست آورد و در نهایت هرمافرودیتوس که هم زن و هم مرد بود را به وجود آورد. او توانایی این را داشت تا خدایان را به دام هوا و هوس بیاندازد و تنها آتنا و آرتمیس و هستیا به دام او نمیافتادند و گفته شده هرا برای از یاد بردن جنگ تروا در ذهن زئوس از کمربند آفرودیته استفاده کرده که این کمربند باعث شکست مقاومت مردان میشود. علاوه بر اینها آفرودیته به آدونیس علاقهمند شد و هنگامی که گرازی او را کشت از خون آن شقایق سرخ را رویاند.[۱۰]
همسران و فرزندان[ویرایش]
آفرودیته همسر هفائستوس بود اما با بسیاری از خدایان و افراد زمینی رابطه داشت و از هر کدام فرزندانی آورد. بعد از تولدش به علت زیبایی، زئوس میترسید که خدایان بر سر ازدواج با آفرودیت با هم به نزاع بپردازند به همین خاطر او را به همسری هفائستوس، ایزد آتش و آهنگری درآورد، اما او دلباختهٔ آرس، ایزد جنگ شد. او به سختی باور میکرد که تا این حد خوش شانس باشد و از تمام قابلیتهای خود استفاده میکرد تا بیشترین جواهرات را برای او درست کند. او یک کمربند زیبا از طلا با بافت جادویی و ملیله دوز برای او درست کرد. اگرچه هفائستوس، آهنگر و پیشهوری زبردست بود، اما شَل بود و ظاهری زشت داشت، حال آنکه آرس، زیبا و خوشبنیه بود. آفرودیت و معشوقش مخفیانه در قصر هفائستوس دیدار میکردند، تا آنکه روزی خورشید آنها را دید و ماجرا را برای ایزد آهنگر تعریف کرد. هفائستوس خشمگین شد و بلافاصله توری حیرتانگیز ساخت که به ظرافت تار عنکبوت و به محکمی آهن بود، و چشم غیر مسلح قادر به دیدن آن نبود. وی پیش از آنکه عازم سفر پر سر و صدای خود به جزیرهٔ لمنوس شود، این تور را در اطراف تخت آفرودیت نصب کرد.[۱۱]
آرس از این فرصت استفاده کرد و فوراً نزد آفرودیت شتافت، اما به محض اینکه آنها یکدیگر را در آغوش کشیدند، تور در اطراف آنها فرود آمد، و چنان آنها را در خود گرفت که قادر به حرکت نبودند. خورشید یکبار دیگر به هفائستوس اطلاع داد، و او شتابان به خانه بازگشت و خشم خود را خالی کرد؛ او در حالی که در آستانه در ایستاده بود، فریاد زد و از همهٔ خدایان خواست که بیایند و این زوج بیشرم را تماشا کنند. پوزئیدون، آپولون و هرمس همگی وارد شدند و پیشنهادی مبنی بر اینکه آرس باید جریمهای را که زناکاران به شوهران میپردازند به هفائستوس بپردازد. پوزئیدون هفائستوس را ترغیب کرد که آنها را آزاد کند و سرانجام هنگامی که پوزئیدون آنچه را که آرس قبول کرده بود بپردازد تضمین کرد، هفائستوس قبول کرد و زنجیرها را گشود. این جفت بداقبال در بدنامی گریختند، آرس به تراس رفت و آفرودیت آشفته، به پافوس، پناهگاه خود در قبرس رفت و در آنجا سه خواهر که الهه بودند او را حمام کردند، بر تنش روغن مالیدند و لباسی زیبا بر او پوشانیدند، بهطوریکه بار دیگر چنان دلربا شد که چشمها را خیره میکرد.[۱۲][۱۳]
آفرودیت معشوقههای بسیاری در میان ایزدان و افراد زمینی داشت، از جمله معروفترین معشوقه زمینی او شاید آدونیس باشد. او همچنین با آرس خدای جنگ به صورت پنهانی رابطه عاشقانه داشت. برخی از فرزندان او عبارتند از اروس، انتروس، هایمنایس و آینیاس با معشوق تروایی خود آنخیسس. او توسط خاریتس همراهی میشد.[۱۴]
معشوقهها[ویرایش]
آفرودیته علاوه بر خدایان به انسانها نیز علاقهمند میشد، از جمله آنها آنخیسس بود که در نتیجه رابطه آنها آینئاس به دنیا آمد، همچنین به مردانی که عاشق زنان میشدند کمک میکرد، از جمله اینها مربوط به جنگ تروا میباشد که داستان از این قرار است: در مراسم ازدواج پلئوس و تتیس شخصی وارد مهمانی میشود به نام اریس که سیبی در میان خدایان میاندازد و میگویید؛ برای کسی که زیباتر است و در این میان آفرودیته، هرا و آتنا مدعی آن بودند. زئوس پاریس را به عنوان داور قرار میدهد و هر سه به او وعده خاصی میدهند، اما او وعده افرودیته که عشقی زیبا رو (هلن) بود را انتخاب کرد، که همچنین در ربودن و برنگرداندن هلن نیز به او کمک کرد.[۱۵] به جز پاریس آفرودیته به انسانهای دیگری هم کمک کرد، از جمله؛ میلانیون که عاشق آتالانتا بود و یاسون که دلباخته مدئا بود. یکی دیگر از اقدامات او مجازات خدایان و انسانهایی بود که باعث رنجش او شده بودند بهطور مثال:
- مجازات مادر موها و سه دخترش
- مجازات پاسیفال همسر مینوس که کاری کرد او عاشق گاوی شود و از او مینوتائور را بدنیا آورد.
- مجازات زنان لمنون که به جرم غفلتشان از کیش و آئین آفرودیته کاری کرد که بدنهای آنها بوی ناخوشایندی بگیرد و همسرانشان آنها را طرد کنند. وی سرانجام با وساطت خدایان دیگر بوی ناخوشایند را از آنها دور کرد.
- مجازات الهه هنر، به نام کیلو که علت مجازات او تمسخرعشق فانی آفرودیته بود و او کاری کرد که کیلو هم عاشق انسان فانی شود.
- مجازات الهه صبح ائوس؛ به دلیل همخوابی با معشوقش آرس. وی کاری کرد که او عاشق دو انسان فانی شود
فقط یک انسان به نام دیومدس توانست در برابر او مقاومت کند. دیومدس در جنگ تروا آفرودیته را مجروح کرده و باعث گریز او از میدان جنگ شد. آفرودیته در ادبیات یونان باستان یک شخصیت بی رحم شناخته شدهاست اما، رومیها او را بسیار نیکوکار تصور کردهاند و به او نسبت نیروی زایندهٔ غایی دادهاند.[۱۶]
آفرودیت و تروا[ویرایش]
در افسانهها آمده روزی جشنی به مناسبت ازدواج پلئوس و ثتیس (والدین احتمالی آشیل) برپا شد و همهٔ ایزدان و ایزدبانوان به جز اریس الهه نفاق در آن دعوت شدند. اریس حسادت ورزید و با سیبی طلایی وارد مجلس شد. سیبی که بر روی آن نوشته شده بود «برای زیباترین». برای به دست آوردن آن سیب بین آفرودیت، هرا و آتنا که هر سه ادعای زیبا بودن میکردند نفاق افتاد و از زئوس خواستند بین آنها داوری کند. اما زئوس امتناع ورزید و از پاریس شاهزادهٔ تروا درخواست کرد قضاوت را بر عهده گیرد. اما پاریس نتوانست تصمیم بگیرد زیرا هر سه بسیار زیبا بودند. پس این سه الهه به او وعدههایی دادند. هرا به او قول حکومت بر آسیا و اروپا را داد، آتنا قول حکومت بر تروا و آفرودیت وعدهٔ تصاحب زیباترین زن جهان یعنی هلن که همسر منلائوس، پادشاه اسپارت بود. پاریس که شیفته هلن شده بود او را میدزدد و به همین دلیل جنگی درمیافتد. آتنا در جنگ تروا از طرفداران یونانیان بود و چون خدایان در جنگ درگیر میشوند، آفرودیت به یاری سربازی میشتابد و در نجات او میکوشد، اما آتنا ضربتی بر سینه او وارد میکند و بر زمینش میزند.[۱۷]
ظاهر آفرودیت[ویرایش]
آفرودیت یک زن جوان جذاب بود که لباسهای ظریف به تن میکرد و علاقه زیادی به انداختن جواهرات داشت. مژههایی فر شده داشت و همیشه لبخندی در چهره دوست داشتنی او دیده میشد و عاشق لبخند زدن بود. چشمانش همانند آسمان تابستان آبی، پوستی به سفیدی کف دریایی که از آن به دنیا آمده بود داشت و موهایی به رنگ طلایی همانند اشعه خورشید در هنگام غروب داشت. زمانی که از آب خارج شده و پا به خشکی میگذاشت، بعد از هر قدم او زیر جای پاهایش گلهایی میشکفتند و هنگامی که به جلسات خدایان دعوت میشد همه به او عشق ورزیده و او را تحسین میکردند.[۱۸][نیازمند منبع]
نمادها[ویرایش]
نمادهای او دلفین، مورد، گل رز، گوشماهی، فاخته، گنجشک، آینه، قو و کمربند هستند.[۱۹]
نگارخانه[ویرایش]
جستارهای وابسته[ویرایش]
- فهرست شخصیتها، مکانها و رویدادهای افسانهای یونان باستان
== پانویس ==[۲۰]
منابع[ویرایش]
- گرانت، مایکل (۱۳۹۰). فرهنگ اساطیر کلاسیک. تهران: ماهی.