نتیجه جستجو برای "
دو بیتی فوت برادر
" - تعداد نتایج:
139
- نمایش صفحه
1
از
10
صفحه
تجدید مطلع
شاعر محتشم کاشانی
شبی به دایتش از روزگار هجر به تر
نهایتش چو زمان وصال فیض اثر
شبی در اول دی شام تیرهتر ز عشا
ولی در آخر او صبح پیشتر ز سحر
شبی عیان شده از جیب او ره ظلمات
ولی زلال بقا زیر دامنش مضمر
شبی چو غره ماه محرم اول او
ولی ز سلخ مه روزهی آخرش خوشتر
شبی مشوش و ژولیده موی چون عاشق
ولی به چشم خرد سیم ساق چون دلبر
شبی جواهر فیضش ز افسر افتاده
ولی رسیده به زانویش از زمین گوهر
شبی ز آهن زنگار بسته مغفروار
بخاطر برادر فوت شدم
شاعر سید مهدی نژاد هاشمی
حال و هوای مستی ام از سر پرانده و رفت
پیمانه را زمین زدو پیشم نمانده و رفت
پروانه شد به روزنه ی در نگاه کرد
روح از عذاب پیله ی دنیا رهاند و رفت
هرچند غنچه بود و نگاهش پر از غزل ...
با برگ های یخ زده مرثیه خواند و رفت
می گفت زندگی نفسش را بریدِه است
از پیش و روی خویش مرا نیز راند و رفت
مثل اسیر مانده ِ درون ِ سیاهچال
مهتاب را به روزنه ی در رساندو رفت
لبخند زد به دور و بر خویش ناگهان...
غمهای روی شانه ی خود را تکاندو رفت
زیبا ترین ستاره ی خوش ...
دو بیتی برادر جان
شاعر جاسم ثعلبي (حسّانی)
برادر جان لب و خالت چه نیکوست
دلت سایه زده چون زلف و گیسوست
تو نور افشانی کردی خاطراتم
جمالت در دلم چون چشم وابروست
***
برادر جان نگاه تو چه زیباست
عطای تو کرم بارش چو دریاست
خدا حافظ نگو ای یار دلسوز
بمان با من وصالت خفته هر جاست
***
برادر جان نبودت شد عذابم
به خواب آمد خیالت در سرابم
نمی دانی چه آشی پخته تقدیر
تو لالایی بگو تا من بخوابم
***
برادر جان نبودت درد وزارم
بدان خسته شدم سنگینه بارم
زمان و هجر تو کوبیده قلبم
پناهی نیست جز پرورد ...
سه بیتی..اعلا...برای فوت همسرم
شاعر عبدلرسول بلاغی پور
......هفدهمین سال فوت همسرم..
بانوی من..وقتی تومردی شهرهم مرد
پیش دل وچشمم تمام عالمم مرد
دیگربرایم مرگ هم یک ارزوشد
زین روتمام عالم افکارهم مرد
.....................................
جان ودلم هستی...فراموشت نکردم
17سالش رفت...هرساعت ...دلم مرد
.....................................
ای کاش که بی تو...
دراین عالم غمبارنبودم
................................
وقت مرگت آتشی جانم گرفت
وای زین آتش...که دامانم گرفت
........................ ...
چیز بدی نیست
شاعر ابراهیم حاج محمدی
سکوت می کنم آری سکوت چیز بدی نیست
چو قوت ما که بُوَد لایموت چیز بدی نیست
وگاهی آدم از این راه می رود به بهشتی
گمان کنم که از این رو هبوط چیز بدی نیست
همیشه دست چناران بلند سوی خدای است
که برده پی چو چناران قنوت چیز بدی نیست؟
نمی شود که پذیرفت اگر چه گاه چنین است
صعود خوب نباشد ، سقوط چیز بدی نیست!
مخاط مِعده ضعیف است اگر، نباش پریشان
بدان که تجربه گوید: بلوط چیز بدی نیست
گمان نبر که _ بمانی برای این که دو روزی _
بکار بستن هر فنّ و فوت چ ...
ستارگان را که فوت می کنی
شاعر رویا زرین
ستارگان را که فوت می کنی
کف می زنیم
چشمک زنان
هزار سالگی است را
از خواب کهمی پرم
نه شیری
بام کهکشان پیداست
مه از سرود روشن آن همه ستاره زمزمه ای
و نه هر چه مزمزه می کنم
طعم ناتمام بوسه ای که
به امید نشانه ای از تو
زیر و رو می کنم اتاق کوچک را
انگار اتفاق تازه ای نیفتاده است
اما نه
آمده ای و آخرین شعر نانوشته را
که در هوا موج می زده از من ربوده ای
حالا نشسته ام اینجا
کنار پنجره ای باز
کنار پرده ای که تکان می خورد هنوز
...
بر بادرفته((دو بیتی))
شاعر پرهام
دلم در زیر بار آرزوها مرد
نهال عمر من افسرد؛ افسـرد
چه امیدی چه پیوندی برادر
بهار زندگی پژمـرد؛ پژمـرد
ع _ م _ پرها م ...
بوی سیب
شاعر فرامرزمیرشکار
بوی سیب - سروده فرامرز میرشکار
ای دعبل:
دوست دارم شعری برایم بخوانی که این ایام ،ایام حزن وغم و ماتم بر ما اهل بیت است.
ای نمــــاز آخــرِ مــــن گـریـه کــن
بر دوچشمـان تــرِمـــن گـــریه کــن
گــریه کـن اینجــا زمیــن کــربلاست
سرزمیــن اشک و افغـــان و عـزاست
گـریـه کـن اینجـا نفس ،خـون می شود
آه دل از غصــه گلگـــون مــی شــود
عــرش اینجــا بــا تـو هِق هِق می کند
گریه کــن اینجــا مَلَک دِق مــی کنــد
Ø§Û Ø¨Ø±Ø§Ø¯Ø±Ù«ÚاÙ....
شاعر ÙÙØ¯Û ØªÙÚ©ÙÛ
در سر ÙÙ٫در سکÙت سÛاÙ
ÙاÙ٠شب زÙد٠داراÙÛست
ک٠ب٠آ٠اØتضار Ùرگ ÙÛ Ú¯Ø±ÛÙد
Ø§Û Ùابرادر برا Û Ø±Ø³ØªÙ Ø¨Ù Úا٠اÙتاد٠دÙÙ
Ù Ø§Û Ø¨Ø±Ø§Ø¯Ø± ÛÙس٠تÙÙ!!!!
Úا٠تارÛÚ© است
دÙ٠را ÙØ±Ø§Ø±Û ÙÛست اÙا
تÙÙ Úش٠ب٠را٠سÙارÛست ک٠در بÛابا٠غÙ
ب٠Øک٠اØساس عطشاÙÛ
Ùظر سÙÛ Úا٠آÙرد ...
Ù٠برادر Ø®ÙرشÛدÙ
شاعر ÙÙØ³Û Ø´ÛرزاÛÛ
Ù٠برادر Ø®ÙرشÛدÙ
Ú¯Ûر٠ک٠باÙر٠ÙÚ©ÙÙد
Ø¢ÙÙد٠ا٠ب٠عشÙ
Ù Ùرشب
با تÛØºÛ Ø¯Ù Ùب
تراش بر ÙÛ Ø¯Ø§Ø±Ù
***
ب٠تÙÙاÛ٠اÙØ¯Ø±Ø²Û ÙÛ Ø¯ÙÙد
ÙؤÙÙاÙÛ
Ú©Ù Ø¢Ø²Ø§Ø¯Û Ø¯Ø± بساطشاÙ
Ø¯Ø®ØªØ±Ú©Û Ø³Øª تÙÙا
ک٠در جÛØºÛ Ùرگبار
بکارت Ø®Ùد را
از دست ÙÛدÙد.
***
ب٠ÚÙ
ÙÛ Ø§ÙدÛØ´Ù Ø
- ب٠غبار Ùا ÙاÙا
رÙØ´ÙÛ ÙØ§Û Ø¯Ø± راÙ
٠خداÛÛ ÙÙرباÙ
ک٠در سÛÙÙ Û Ù٠است
ک٠شراÙت اÙسا٠را عزÛز ÙÛ Ø¯Ø§Ø±Ø¯.
***
Ú©Ø³Ø ...
Ø¢Ø±Û Ø§ÛÙ ÚÙÛ٠بÙد برادر
شاعر سارا ساعتÚÙ
Ø¢Ø±Û Ø§ÛÙ ÚÙÛ٠بÙد برادر
Ø¨Û ØªÙ ÙÙ ÙرسÙد٠از:
اÙدÛØ´Ù ÙØ§Û Ù¾Ûر Ù Ùرتد Ú¯ÙÙÙ Ù ÙÙØÙس
برادر در کداÙÛ٠رÙزÙØ§Û Ù¾Ø±Ø³Ù Ù¾ÚÙردÛ
کداÙÛÙ ÙØØ¸Ù Û ØªÙÙاÛÛ Ø³ÙÚ¯Û٠٠درد Ø¢ÙÙد
ÙجÙ٠آتش Ø´Ù٠کداÙÛÙ Ùکر Ø¨Û Ø¨ÙÛاد
ترا تا ÙتÙگاÙت Ø¨Û Ø§Ùا٠با Ø®ÙÛØ´ ÙÛ Ø¢Ùرد
برادر!
در کداÙÛ٠خاکرÛز Ø°Ù٠پر ÙØ°Ûا٠خÙد ÙردÛ
کداÙÛÙ ØÙÙ٠تاتار اÙدÛØ´Ù
کداÙÛÙ Ùرد اÙسÙÙگر
ترا Ø±Ø§Ø¶Û Ø¨Ù Ùت٠خÙÛشت٠ÙÛ Ú©Ø±Ø¯
ÙÙÛ Ø¯Ø§ÙÙ ÙÙÛ Ø¯Ø§ÙÙ
ک٠بعد از ت٠Ú٠باÛد کرد با ÛÚ© دستÙا٠ÙÙدرس
با ÙÙØ´ شطرÙجÛ
Ù ÛØ ...
داغ برادر ...
شاعر ÙÛث٠رØÙاÙÛ ( تÛک٠سÙÚ¯)
در اÛ٠دÙÛØ§Û ÙÙاÙÙÛ Ù¾Ùر ب٠پرÙاز رÙت
برادر از داغ برادر دردÙÙد ٠بÛÙار رÙت
ÙÙ ÙاÙد٠ا٠٠دÙÛاÛÛ Ù¾Ø± از Ùات٠اÙ
Ú©Ù Ø®ÙرشÛد٠ÙÛاÙد٠بر سر دÛÙØ§Ø±Ø Ø±Ùت ... ...
آسÙاÙ
شاعر سار٠اØÙدÛ(س.سکÙت)
دست٠را دراز ÙÛÚ©ÙÙ
ب٠آسÙاÙ
Ø®ÙرشÛد ...دست٠را ÙÛسÙزد
ببÛÙ
ÚÙدر آسÙا٠کÙتا٠است .
Ø®ÙرشÛد را ÙÙت Ú©Ù
باد Ú©Ù ÙزÛد ...اگر درست بدÙÛ Ø
Ùخش Ø ØªÙا٠ستار٠Ùا را ب٠بÙد ÙÛکشد
بعد ...
برادر Ú©ÙÚÙÙÙ Ø Ø¯Ø± دÙربÛÙÛ Ú©Ù Ø§Ø² Ú©Ùد بابا برداشتÙ
ستار٠ء دÙباÙ٠دار را ÙبخÙد Ø®ÙاÙد زد .
.
بخÙد
با ÛÚ© تک٠ابر
اشک ÙاÛت را پاک ÙÛÚ©ÙÙ
ک٠صÙرت آرزÙÙاÛت
خراش ÙÛاÙتد .
...
برادر
شاعر Øسا٠ØساÙÛاÙ
بÙرا٠عزÛزÛØ Ùث٠٠برادر
ک٠دÙØ±Û Ù ØªÙØ Ø³Ø®Øª ÙÛش٠باÙر
ÙارÙÛ Ø§Ø² ÙÙØ Ù٠با بÙÙÙÙ
اÛÙÙ ÙÛذارÙØ Ù¾Ø§Û Ø²ÙÙÙÙ
ÙدÛÙØ¡ Ù٠ر٠بپذÛØ±Ø ØªÙ Ø§Û٠شب Ù ÙÛÙاد Ù ÙاÙ
Ø§Û ÙÙسÙØ±Ø Ø§Û ÙÙÙدÙØ ÙÙدرد ٠بغض ٠ساÛÙ Ùا
ÙدÛÙØ¡ Ù٠ر٠بپذÛØ±Ø ØªÙ Ø§Û ØµØ¯Ø§Û ÙÙÙصÙدا
غر٠٠شکÙÙÙ Ùا بشÙØ Ø¨Ø§ Ø®ÙدÙØ¡ اÛÙ ÙاÚÙ Ùا
...
Ùص٠زÙØ¯Ú¯Û Ø®Ø³Ø±Ù Ø´Ú©ÛباÛÛ
شاعر رضا اصÙÙاÙÛ-اØÙد
ÙرØÙ٠پدر خسر٠شکÛباÛÛ Ú©Ù Ø³Ø±Ú¯Ø±Ø¯ ارتش بÙد Ø Ø¯Ø§Ø±Ø§Û Ø§Ø¹ØªÙادات ÙØ°ÙØ¨Û Ø´Ø¯ÛØ¯Û Ø¨Ùد . ا٠Ùب٠از ازدÙاج با Ùادر Ø®Ø³Ø±Ù Ø ÙÙØ³Ø±Û Ø¯Ø§Ø´Øª Ú©Ù ÙرزÙد ÛÚ©Û Ø§Ø² اÙØ±Ø§Û Ø§Ø±ØªØ´ شاÙÙشاÙÛ Ø¨Ùد . اÛ٠تÛÙسار ÙÙÛش٠از اعتÙادات خاÙص پدر خسر٠ÙاراØت بÙد . Ù ÙÙÛش٠ب٠خاطر ت٠رÛØ´Û Ú©Ù Ø¯Ø§Ùادش ÙÛ Ú¯Ø°Ø§Ø´Øª Ø ÙاراØت بÙد . { طب٠ÙÙررات ارÙØ´ شاÙÙشاÙÛ Ø ÙظاÙÛ Ùا Ø٠گذاشت٠ÙÛÚ Ú¯ÙÙ٠رÛØ´ ٠ت٠رÛØ´Û Ø±Ø§ ÙداشتÙد . ÙÛ٠اصطÙØ§Ø Ùر رÙز باÛد س٠تÛغ٠صÙرت Ø®Ùد را ÙÛ ØªØ±Ø§Ø´ÛدÙد !!â } . در ÛÚ©Û Ø§Ø² شب ÙاÛÛ Ú©Ù Ø§Û٠جÙاب س ...
صÙØات اداÙÙ ÙتاÛج:
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
- 8
- 9
- 10
- «ÙبÙÛ