موضوعات وبسایت : اجتماعی خانواده

آیه در مورد ادب و تواضع

نویسنده : سمیرا | زمان انتشار : 05 تیر 1398 ساعت 12:46

تواضع از ريشه­ "وضع"‌ است؛ وضع در لغت يعني قرار دادن شيء در محل خود، و "تواضع" به معناي قرار دادن نفس در مرتبه­ پايين‌تر است؛1و تواضع در اصطلاح علم اخلاق به فروتني و خوار شدن اطلاق مي­ گردد.2

خضوع نيز به معناي تواضع است،3لكن در مرتبه­ي بالاتري از آن قرار دارد؛ زيرا علاوه بر افتادگي و فروتني، حالت تسليم و رضا نيز در آن نهفته است.4

خضوع و فروتني در كلام خدا

الفاظ تواضع و خضوع و نيز مشتقات آنها در قرآن به كار نرفته، ولي در ميان آيات به كلمات و جملاتي برمي­خوريم كه به مفهوم فروتني و خاضع بودن انسان اشاره مي­كند؛ همچنين در آِياتي به نكوهش كبر و غرور پرداخته که در مقابل انسان را به فروتني دعوت مي­نمايد.

اقسام تواضع در قرآن

در قرآن كريم دو نوع تواضع و خضوع براي انسان بيان شده كه مربوط به گفتار و رفتار اوست:

1. تواضع در گفتار

از جمله پندهاي حكيمانه‌ي لقمان به فرزندش در قرآن كريم رعايت اعتدال در سخن گفتن است:
«...وَاغْضُضْ مِن صَوْتِكَ إِنَّ أَنكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الحَْمِيرِ»5
«(پسرم!) ...و از صداى خود بكاه (و هرگز فرياد مزن) كه زشت‏ترين صداها، صداى خَران است.»
بلندي صدا از غرور و خودپسندي نشأت گرفته و موجب آزار ديگران مي­شود. همچنين صداي معتدل و آرام دليل متانت و بزرگ‌منشي متكلم بوده و موجب آساني درك و فهم كلام او مي‌گردد؛6 ‏لذا لقمان به فرزند خود توصيه کرد که در طول زندگي يعني هنگام قرائت، صحبت کردن، دعوت نمودن و خطاب کردن ديگري، صداي او آرام، نرم و همراه با تواضع باشد.7

2. تواضع در رفتار

يکي از نمودهاي بارز فروتني در رفتار، هنگام راه­رفتن است که خداي متعال از پيامبر اسلام(ص) مي­خواهد در اعمال و رفتارهاي خود،‌ تواضع و فروتني را به عنوان نمادي از بندگي و عبوديت به همراه داشته باشد:8
«وَ لَاتَمْشِ فىِ الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَن‌تخَْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَن‌تَبْلُغَ الجِْبَالَ طُولًا»9
«و روى زمين، با تكبر راه مرو! تو نمى‏توانى زمين را بشكافى، و طول قامتت هرگز به كوه‏ها نمى‏رسد!»

بسياري از اوقات تكبر و غرور انسان، هنگام راه رفتن و كوبيدن پاها بر زمين نمود پيدا مي­كند؛ لذا خداوند با بيان مثال، عجز و ناتواني بشر را به او گوشزد نموده و انسان را به تواضع دعوت مي­کند. قرآن به انسانهاي متكبر مي­فهماند كه هرچه قدمهاي خود را محكم بر زمين بكوبند، باز هم توانايي شكافتن زمين را ندارند و همچنين هر قدر سرهاي خود را بالا بگيرند، نمي‌توانند قامت خود را به كوهها برسانند10
همچنين در آيه‌ي ديگري از نصايح لقمان حکيم به پسرش مي­خوانيم:
«وَاقْصِدْ فىِ مَشْيكَ...»11
«(پسرم!) در راه‏رفتن، اعتدال را رعايت كن...»

از آنجا كه تند راه رفتن غالباً نشان سبكي انسان بوده و با تأني قدم برداشتن از تكبر او سرچشمه مي­گيرد، لذا در آيه­ي شريفه از انسان خواسته شده كه در گام برداشتن خود، اعتدال و ميانه­روي را به نشانه‌ي تواضع و بزرگواري خويش رعايت نمايد.12

حدود تواضع در بيان قرآن

در آيات و روايات اسلامي در كنار دعوت انسان به خوش­اخلاقي و تواضع، حد و مرزي نيز ‌براي اين صفت پسنديده لحاظ شده است؛ به­طوري­كه افراط و تفريط در اين امر، انسان را به خصايص ناپسند كبر يا ذلت و پستي در برابر برخي افراد از قبيل متكبران و دشمنان و... دچار مي­کند كه جزء صفات رذيله براي او به حساب مي­آيد. پس همان­طوركه تكبر و فخرفروشي مذموم است، خوارشدن انسان در برابر ديگران نيز بسيار نكوهش شده است.13

بنابراين در دين مبين اسلام مسئله­ي عزت نفس و مبارزه با نفس بسيار  مهم بوده و توصيه و تأكيد فراواني به اين مسئله شده است.14

قرآن کريم در بيان دوستان خدا مي­فرمايد:
«...فَسَوْفَ يأْتىِ اللَّهُ بِقَوْمٍ يحُِبهُُّمْ وَ يحُِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلىَ الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلىَ الْكَافِرِينَ...»15
«...خداوند جمعيتى را مى‏آورد كه آنها را دوست دارد و آنان (نيز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر كافران سرسخت و نيرومندند...»

همچنين در توصيف خصوصيات پيامبر اکرم(ص) مي­خوانيم:
«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَينَهُمْ...»16
«محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) فرستاده­ي خداست و كسانى كه با او هستند در برابر كفّار سرسخت و شديد و در ميان خود مهربانند...»

فروتني انسان در مقابل مؤمنان، در جهت ايمان و اخلاص او به خداوند صورت مي­گيرد؛ لذا در اين آيات از وي خواسته شده تا براي ثبات بخشيدن به ايمان خود و بزرگ جلوه دادن دين اسلام، تواضع خود را از دشمنان اسلام دريغ نموده و در برابر آنان تکبر و قدرت خويش را جلوه دهند.17

انسان‌هاي متواضع در قرآن

در ميان آيات كلام الله مجيد به كساني برمي­خوريم كه حالات و رفتار آنان از تواضع و بزرگ­منشي آنها حكايت مي­كند. در ذيل به برخي از اين بزرگواران اشاره مي­کنيم:

1. پيامبر اکرم(ص): خداوند از نبي اكرم(ص) ‌و ياران ايشان به عنوان بارزترين مصداق خضوع و تواضع نام مي­برد:
«محَُّمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ... تَرَئهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانًا  سِيمَاهُمْ فىِ وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ...»18
«محمّد (ص) فرستاده­ي خداست و كسانى كه با او هستند... پيوسته آنها را در حال ركوع و سجود مى‏بينى درحالى­كه همواره فضل خدا و رضاى او را مى‏طلبند. نشانه­ي آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است...»

آيه­ي شريفه از نماز پيامبر سخن به ميان آورده و حالت سجود ايشان را طوري بيان مي­كند كه اوج خضوع و تذلل در مقابل خداوند متعال فهميده مي­شود، به­گونه­اي كه اثر وضعي آن در سيما و چهره­ي آنها كاملا نمايان است و با اين شخصيت شناخته مي­شوند.19

2. حضرت علي(علیه السلام): امير مؤمنان(ع) نيز مصداق كامل خضوع در برابر پروردگار خويش است که قرآن در توصيف ولايت مطلقه­ي ايشان مي­فرمايد:
«إِنَّما وَلِيكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»20
«سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پيامبر او و آنها كه ايمان آورده‏اند، همانها كه نماز را برپا مى‏دارند و در حال ركوع زكات مى‏دهند.»

كلمه ركوع در لغت، به معني تواضع و تذلل است و كسيكه در نماز خود ركوع مي­كند، در حقيقت نسبت به پروردگار خود خضوع دارد.21
در ميان كتب معتبر اسلامي به روايات متعددي برمي­خوريم كه اين آيه در شأن حضرت علي(ع) وارد گرديده است و شأن نزول آن هنگامي است كه ايشان در حال ركوع، انگشتر خود را به فقيري كه از ايشان درخواست پول كرده بود به عنوان صدقه هديه بخشيدند.22
   
3. عبادالرحمان: خداوند در سوره‌ي فرقان پس از بيان ويژگيهاي كفار، به بيان صفات و خصوصيات بندگان خاص خود مي­پردازد. نخستين صفتي كه از آن نام برده،‌‌ تواضع آنان است و اين نشان دهنده‌ي اين است كه فروتني از مهمترين فضائل انسان به‌شمار مي­آيد:23
«وَ عِبَادُ الرَّحْمَانِ الَّذِينَ يمْشُونَ عَلىَ الْأَرْضِ هَوْنًا...»24
«بندگان (خاص خداوند) رحمان، كسانى هستند كه با آرامش و بى‏تكبّر بر زمين راه مى‏روند...»

"هون" به معناي تذلل و تواضع است.25مقصود از راه رفتن اين است كه مؤمنان و بندگان خاص پروردگار، نه تنها نسبت به خداي تبارک تواضع دارند، بلكه  با مردم نيز متواضع بوده و بدون تكبر در ميان آنها زندگي کرده و با آنان معاشرت مي­كنند.26
در آيه ديگري نيز تواضع مؤمنان در برابر هم­كيشان خود، نشان دوستي آنها با پروردگار معرفي شده27 و اين آيه بيان‌گر اهميت تواضع و عظمت مقام متواضعان بوده و منظور از آن، فروتني برخاسته از درون جان انسان براي احترام به ديگران است.28

4. مسيحيان: در آيات كلام الله مجيد از برخي مسيحيان زمان پيامبر(ص) به نيكي ياد شده است:
«...لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى‏ ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَ رُهْبَانًا وَ أَنَّهُمْ لَايسْتَكْبرُِونَ»29
«...بطور مسلّم نزديكترين دوستان به مؤمنان را كسانى مى‏يابى كه مى‏گويند: ما نصارى هستيم؛ اين بخاطر آن است كه در ميان آنها، افرادى عالم و تارك دنيا هستند و آنها (در برابر حق) تكبّر نمى‏ورزند.»

مسيحيان از بهترين دوستان مسلمانان معرفي گرديده­اند و آنها كساني هستند كه نسبت به ديگر اقوام و مذاهب، بسيار سريع‌ و آسان‌ پذيراي دين مبين اسلام گرديده­اند. علت امر اين است كه آنها از تكبر و خودخواهي دوري جسته و با استفاده از علم و دانش خود در مقابل حقيقت سر تسليم فرود آورده و در برابر پروردگار، خاضع و خاشع گرديده­اند.30

موارد تواضع

در آيات قرآن مجيد به مواردي برمي­خوريم كه تواضع در مقابل آنها صورت پذيرفته است:

1. تواضع در برابر خدا  

‏ حقيقت عبادت،‌ تواضع و خشوع بسيار در مقابل پروردگار يكتاست. كسي كه شيريني و لذت اين فروتني را دريابد، در برابر بندگان خدا نيز متواضع مي­شود:31
«إِنَّ الَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ لَايسْتَكْبرُِونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَ يُسَبِّحُونَهُ وَ لَهُ يسْجُدُونَ» 32
«آنها كه (در مقام قرب) نزد پروردگار تو هستند، (هيچ گاه) از عبادتش تكبر نمى‏ورزند و او را تسبيح مى‏گويند و برايش سجده مى‏كنند.»

منظور از قرب در آيه‌ي شريفه، قرب مكاني نيست؛ زيرا پروردگار متعال به لحاظ زمان و مكان نامحدود بوده و جايگاه خاصي ندارد؛ بلكه مقصود از آن نزديكي خداوند به دليل انجام عبادت و طاعت اوست.33 هنگامي كه شخصي خود را در مقابل خداوند حاضر و ناظر ببيند و جلالت و عظمت او را به خوبي احساس نمايد، از هر نوع تكبر و غرور به دور و در مقابل پروردگار يگانه خاضع و متواضع مي­گردد. در اين هنگام، به ايمان او افزوده شده و به تسبيح خداي يكتا مي­پردازد. پس در اين زمان، آثار تواضع در تمام اعضاء او هويدا شده و در سجود به اوج عظمت خود مي­رسد.34

2. تواضع در برابر پيامبر

در قرآن كريم از مسلمانان صدر اسلام خواسته شده تا احترام و تواضع ويژه­اي براي رسول خدا قائل شوند:
«ياأيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَاتَرْفَعُواْ أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبىِ‏ِّ وَ لَاتجَْهَرُواْ لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ... إِنَّ الَّذِينَ يغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُوْلَئكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبهَُمْ لِلتَّقْوَى‏...»35
«اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! صداى خود را فراتر از صداى پيامبر نكنيد، و در برابر او بلند سخن مگوييد (و داد و فرياد نزنيد) آن گونه كه بعضى از شما در برابر بعضى بلند صدا مى‏كنند... آنها كه صداى خود را نزد رسول خدا كوتاه مى‏كنند، همان كسانى هستند كه خداوند دلهايشان را براى تقوا خالص نموده...»

پيامبر اكرم(ص) رسالت خداوند متعال را به عهده دارد و هيچكس در علو و برتري، به مقام ايشان نمي­رسد؛ بنابراين خضوع و تواضع در برابر او واجب است و در حقيقت خضوع در مقابل پروردگار متعال محسوب مي­گردد. همچنين انسان به وسيله‌ي اين عمل، مورد امتحان الهي قرار گرفته و اين كار از تقواي او نشأت مي­گيرد؛ لذا انسان بايد همراه با عمل متواضعانه، هنگام صحبت كردن با حضرت نيز دقت نظر لازم را داشته و با صداي آرام و همراه با تواضع سخن بگويد.36

3. تواضع در برابر والدين

نيكي به پدر و مادر و احترام و تواضع در مقابل آنها، از دستورات و اوامر اكيد پروردگار متعال به بندگان خويش است؛ اهميت آن به قدري است كه در آيات زيادي از قرآن كريم به آن اشاره شده است:37
«وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلّ‏ِ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُل رَّبّ‏ِ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيانىِ صَغِيرًا»38
«و بالهاى تواضع خويش را از محبّت و لطف، در برابر آنان فرود آر! و بگو: پروردگارا! همان‏گونه كه آنها مرا در كوچكى تربيت كردند، مشمول رحمتشان قرار ده!»

همانطور كه والدين در دوران طفوليت و كودكي انسان، پر و بال او را گرفته و از او مواظبت مي­کنند، فرزند نيز در تمام حالات، بايد در برابر آنان طوري گفتار و رفتار داشته باشد كه آنان تواضع او را نسبت به خود احساس نموده و از عملكرد او خضوع، مهر و محبت وي را درك كنند. خصوصا انسان بايد دوران پيري و ناتواني والدين نهايت خضوع و تذلل را در برابر آنان و در مراقبت از آنها داشته باشد.39

در آيه‌ي ديگري از قرآن كريم به رعايت ادب و حفظ تواضع در گفتار با ايشان نيز توصيه گرديده است:
«وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَريماً»40 «و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو»

ادب و تواضع در گفتار، دلها را به هم نزديك نموده و كبر و غرور را از آنها دور مي­سازد؛ بنابراين مطلوب است كه كلام انسان در همه­جا متواضعانه باشد، بخصوص اين خضوع و تواضع در سخن گفتن با والدين رعايت گردد؛ زيرا آنها نسبت به ديگر افراد جامعه حق بيشتري بر گردن انسان داشته و مصالح اجتماعي و حقوق فرد از اين طريق بهتر تأمين مي­شود.41

4. تواضع در برابر مؤمنان

خضوع و احترام به مؤمنان از سفارشات و توصيه­هاي خداوند به پيامبر اسلام(ص) است:
«...وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ»42 «...و بال (عطوفت) خود را براى مؤمنين فرود آر!»

"خفض جناح" كنايه از فروتني همراه با محبت است. بدين معني كه  پرندگان براي محبت به جوجه‌هاي خود و حفظ آنها از آسيبها و حوادث احتمالي، آنها را در زير بال و پر خود مي­گيرند؛

پيامبر(ص) هم بايد اين تواضع محبت‌آميز را نسبت به مؤمنان راستين خود داشته43 و با آنان همنشيني و مجالست متواضعانه داشته باشد.44 همان‌طوركه در آيه‌ي ديگري نيز بدين مطلب اشاره شده است:
«وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»45
«و بال و پر خود را براى مؤمنانى كه از تو پيروى مى‏كنند، بگستر!»

5. تواضع در برابر مردم

لقمان حكيم در نصايح خويش به فرزندش، ‌به رابطه‌ي وي با مردم نيز اشاره نموده و او را به فروتني با آنان توصيه مي­کند:
«وَ لَاتُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَ لَاتَمْشِ فىِ الْأَرْضِ مَرَحًا...»46
«(پسرم!) با بى‏اعتنايى از مردم روى مگردان، و مغرورانه بر زمين راه مرو...»

در اين آيه به دو صفت ناپسند كبر و غرور به عنوان از بين برنده‌ي روابط صحيح اجتماعي اشاره گرديده، به‌طوري‌كه اين صفات، انسان را در توهم خودبزرگ‌بيني نسبت به ديگران فرو برده و رابطه‌ي او را با آنان قطع مي­كند47 بنابراين از او خواسته شده كه در برابر ديگران متواضع بوده و از آنجا كه آثار تكبر بيشتر در صورت نمايان مي­گردد؛ به سبب فروتني و تواضع، با چهره به مردم توجه نمايد.48

خضوع در قيامت

از خصايص ويژه روز قيامت، خضوع و خشوع كامل موجودات در برابر پروردگار متعال است:
«وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَىّ‏ِ الْقَيومِ وَ قَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا»49
«و (در آن روز) همه چهره‏ها در برابر خداوند حىّ قيوم، خاضع مى‏شود و مأيوس (و زيانكار) است آن كه بار ستمى بر دوش دارد!»

فعل "عني" ‌به معني خضوع و ذلت است. همه انسانها در روز قيامت در برابر خداوند متعال ذليل و خاضع مي­گردند و از آنجا كه بارزترين عضو بدن انسان براي نمايش حالات او، صورت وي است،‌ خضوع نيز در آيه­ي شريفه به صورت او نسبت داده شده است.50

در آيه­ ديگري مي­خوانيم:
«وَ يوْمَ يَنفَخُ فىِ الصُّورِ... كلُ‏ٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِينَ»51
«و (به خاطر آوريد) روزى را كه در "صور" دميده مى‏ شود،... همگى با خضوع در پيشگاه او حاضر مى‏ شوند!»

هنگام برپايي قيامت، تمامي موجودات به خاطر ترس و وحشتي كه وجودشان را فرا مي گيرد، نسبت به خداوند متعال خاضع و خاشع گرديده و خوار و ذليل در پيشگاه او حاضر مي­ شوند.52

نويسنده: محدثه بهمدی

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر