تواضع از ريشه "وضع" است؛ وضع در لغت يعني قرار دادن شيء در محل خود، و "تواضع" به معناي قرار دادن نفس در مرتبه پايينتر است؛1و تواضع در اصطلاح علم اخلاق به فروتني و خوار شدن اطلاق مي گردد.2
خضوع نيز به معناي تواضع است،3لكن در مرتبهي بالاتري از آن قرار دارد؛ زيرا علاوه بر افتادگي و فروتني، حالت تسليم و رضا نيز در آن نهفته است.4
خضوع و فروتني در كلام خدا
الفاظ تواضع و خضوع و نيز مشتقات آنها در قرآن به كار نرفته، ولي در ميان آيات به كلمات و جملاتي برميخوريم كه به مفهوم فروتني و خاضع بودن انسان اشاره ميكند؛ همچنين در آِياتي به نكوهش كبر و غرور پرداخته که در مقابل انسان را به فروتني دعوت مينمايد.
اقسام تواضع در قرآن
در قرآن كريم دو نوع تواضع و خضوع براي انسان بيان شده كه مربوط به گفتار و رفتار اوست:
1. تواضع در گفتار
از جمله پندهاي حكيمانهي لقمان به فرزندش در قرآن كريم رعايت اعتدال در سخن گفتن است:
«...وَاغْضُضْ مِن صَوْتِكَ إِنَّ أَنكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الحَْمِيرِ»5
«(پسرم!) ...و از صداى خود بكاه (و هرگز فرياد مزن) كه زشتترين صداها، صداى خَران است.»
بلندي صدا از غرور و خودپسندي نشأت گرفته و موجب آزار ديگران ميشود. همچنين صداي معتدل و آرام دليل متانت و بزرگمنشي متكلم بوده و موجب آساني درك و فهم كلام او ميگردد؛6 لذا لقمان به فرزند خود توصيه کرد که در طول زندگي يعني هنگام قرائت، صحبت کردن، دعوت نمودن و خطاب کردن ديگري، صداي او آرام، نرم و همراه با تواضع باشد.7
2. تواضع در رفتار
يکي از نمودهاي بارز فروتني در رفتار، هنگام راهرفتن است که خداي متعال از پيامبر اسلام(ص) ميخواهد در اعمال و رفتارهاي خود، تواضع و فروتني را به عنوان نمادي از بندگي و عبوديت به همراه داشته باشد:8
«وَ لَاتَمْشِ فىِ الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَنتخَْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَنتَبْلُغَ الجِْبَالَ طُولًا»9
«و روى زمين، با تكبر راه مرو! تو نمىتوانى زمين را بشكافى، و طول قامتت هرگز به كوهها نمىرسد!»
بسياري از اوقات تكبر و غرور انسان، هنگام راه رفتن و كوبيدن پاها بر زمين نمود پيدا ميكند؛ لذا خداوند با بيان مثال، عجز و ناتواني بشر را به او گوشزد نموده و انسان را به تواضع دعوت ميکند. قرآن به انسانهاي متكبر ميفهماند كه هرچه قدمهاي خود را محكم بر زمين بكوبند، باز هم توانايي شكافتن زمين را ندارند و همچنين هر قدر سرهاي خود را بالا بگيرند، نميتوانند قامت خود را به كوهها برسانند10
همچنين در آيهي ديگري از نصايح لقمان حکيم به پسرش ميخوانيم:
«وَاقْصِدْ فىِ مَشْيكَ...»11
«(پسرم!) در راهرفتن، اعتدال را رعايت كن...»
از آنجا كه تند راه رفتن غالباً نشان سبكي انسان بوده و با تأني قدم برداشتن از تكبر او سرچشمه ميگيرد، لذا در آيهي شريفه از انسان خواسته شده كه در گام برداشتن خود، اعتدال و ميانهروي را به نشانهي تواضع و بزرگواري خويش رعايت نمايد.12
حدود تواضع در بيان قرآن
در آيات و روايات اسلامي در كنار دعوت انسان به خوشاخلاقي و تواضع، حد و مرزي نيز براي اين صفت پسنديده لحاظ شده است؛ بهطوريكه افراط و تفريط در اين امر، انسان را به خصايص ناپسند كبر يا ذلت و پستي در برابر برخي افراد از قبيل متكبران و دشمنان و... دچار ميکند كه جزء صفات رذيله براي او به حساب ميآيد. پس همانطوركه تكبر و فخرفروشي مذموم است، خوارشدن انسان در برابر ديگران نيز بسيار نكوهش شده است.13
بنابراين در دين مبين اسلام مسئلهي عزت نفس و مبارزه با نفس بسيار مهم بوده و توصيه و تأكيد فراواني به اين مسئله شده است.14
قرآن کريم در بيان دوستان خدا ميفرمايد:
«...فَسَوْفَ يأْتىِ اللَّهُ بِقَوْمٍ يحُِبهُُّمْ وَ يحُِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلىَ الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلىَ الْكَافِرِينَ...»15
«...خداوند جمعيتى را مىآورد كه آنها را دوست دارد و آنان (نيز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر كافران سرسخت و نيرومندند...»
همچنين در توصيف خصوصيات پيامبر اکرم(ص) ميخوانيم:
«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَينَهُمْ...»16
«محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) فرستادهي خداست و كسانى كه با او هستند در برابر كفّار سرسخت و شديد و در ميان خود مهربانند...»
فروتني انسان در مقابل مؤمنان، در جهت ايمان و اخلاص او به خداوند صورت ميگيرد؛ لذا در اين آيات از وي خواسته شده تا براي ثبات بخشيدن به ايمان خود و بزرگ جلوه دادن دين اسلام، تواضع خود را از دشمنان اسلام دريغ نموده و در برابر آنان تکبر و قدرت خويش را جلوه دهند.17
انسانهاي متواضع در قرآن
در ميان آيات كلام الله مجيد به كساني برميخوريم كه حالات و رفتار آنان از تواضع و بزرگمنشي آنها حكايت ميكند. در ذيل به برخي از اين بزرگواران اشاره ميکنيم:
1. پيامبر اکرم(ص): خداوند از نبي اكرم(ص) و ياران ايشان به عنوان بارزترين مصداق خضوع و تواضع نام ميبرد:
«محَُّمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ... تَرَئهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فىِ وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ...»18
«محمّد (ص) فرستادهي خداست و كسانى كه با او هستند... پيوسته آنها را در حال ركوع و سجود مىبينى درحالىكه همواره فضل خدا و رضاى او را مىطلبند. نشانهي آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است...»
آيهي شريفه از نماز پيامبر سخن به ميان آورده و حالت سجود ايشان را طوري بيان ميكند كه اوج خضوع و تذلل در مقابل خداوند متعال فهميده ميشود، بهگونهاي كه اثر وضعي آن در سيما و چهرهي آنها كاملا نمايان است و با اين شخصيت شناخته ميشوند.19
2. حضرت علي(علیه السلام): امير مؤمنان(ع) نيز مصداق كامل خضوع در برابر پروردگار خويش است که قرآن در توصيف ولايت مطلقهي ايشان ميفرمايد:
«إِنَّما وَلِيكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»20
«سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پيامبر او و آنها كه ايمان آوردهاند، همانها كه نماز را برپا مىدارند و در حال ركوع زكات مىدهند.»
كلمه ركوع در لغت، به معني تواضع و تذلل است و كسيكه در نماز خود ركوع ميكند، در حقيقت نسبت به پروردگار خود خضوع دارد.21
در ميان كتب معتبر اسلامي به روايات متعددي برميخوريم كه اين آيه در شأن حضرت علي(ع) وارد گرديده است و شأن نزول آن هنگامي است كه ايشان در حال ركوع، انگشتر خود را به فقيري كه از ايشان درخواست پول كرده بود به عنوان صدقه هديه بخشيدند.22
3. عبادالرحمان: خداوند در سورهي فرقان پس از بيان ويژگيهاي كفار، به بيان صفات و خصوصيات بندگان خاص خود ميپردازد. نخستين صفتي كه از آن نام برده، تواضع آنان است و اين نشان دهندهي اين است كه فروتني از مهمترين فضائل انسان بهشمار ميآيد:23
«وَ عِبَادُ الرَّحْمَانِ الَّذِينَ يمْشُونَ عَلىَ الْأَرْضِ هَوْنًا...»24
«بندگان (خاص خداوند) رحمان، كسانى هستند كه با آرامش و بىتكبّر بر زمين راه مىروند...»
"هون" به معناي تذلل و تواضع است.25مقصود از راه رفتن اين است كه مؤمنان و بندگان خاص پروردگار، نه تنها نسبت به خداي تبارک تواضع دارند، بلكه با مردم نيز متواضع بوده و بدون تكبر در ميان آنها زندگي کرده و با آنان معاشرت ميكنند.26
در آيه ديگري نيز تواضع مؤمنان در برابر همكيشان خود، نشان دوستي آنها با پروردگار معرفي شده27 و اين آيه بيانگر اهميت تواضع و عظمت مقام متواضعان بوده و منظور از آن، فروتني برخاسته از درون جان انسان براي احترام به ديگران است.28
4. مسيحيان: در آيات كلام الله مجيد از برخي مسيحيان زمان پيامبر(ص) به نيكي ياد شده است:
«...لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَ رُهْبَانًا وَ أَنَّهُمْ لَايسْتَكْبرُِونَ»29
«...بطور مسلّم نزديكترين دوستان به مؤمنان را كسانى مىيابى كه مىگويند: ما نصارى هستيم؛ اين بخاطر آن است كه در ميان آنها، افرادى عالم و تارك دنيا هستند و آنها (در برابر حق) تكبّر نمىورزند.»
مسيحيان از بهترين دوستان مسلمانان معرفي گرديدهاند و آنها كساني هستند كه نسبت به ديگر اقوام و مذاهب، بسيار سريع و آسان پذيراي دين مبين اسلام گرديدهاند. علت امر اين است كه آنها از تكبر و خودخواهي دوري جسته و با استفاده از علم و دانش خود در مقابل حقيقت سر تسليم فرود آورده و در برابر پروردگار، خاضع و خاشع گرديدهاند.30
موارد تواضع
در آيات قرآن مجيد به مواردي برميخوريم كه تواضع در مقابل آنها صورت پذيرفته است:
1. تواضع در برابر خدا
حقيقت عبادت، تواضع و خشوع بسيار در مقابل پروردگار يكتاست. كسي كه شيريني و لذت اين فروتني را دريابد، در برابر بندگان خدا نيز متواضع ميشود:31
«إِنَّ الَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ لَايسْتَكْبرُِونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَ يُسَبِّحُونَهُ وَ لَهُ يسْجُدُونَ» 32
«آنها كه (در مقام قرب) نزد پروردگار تو هستند، (هيچ گاه) از عبادتش تكبر نمىورزند و او را تسبيح مىگويند و برايش سجده مىكنند.»
منظور از قرب در آيهي شريفه، قرب مكاني نيست؛ زيرا پروردگار متعال به لحاظ زمان و مكان نامحدود بوده و جايگاه خاصي ندارد؛ بلكه مقصود از آن نزديكي خداوند به دليل انجام عبادت و طاعت اوست.33 هنگامي كه شخصي خود را در مقابل خداوند حاضر و ناظر ببيند و جلالت و عظمت او را به خوبي احساس نمايد، از هر نوع تكبر و غرور به دور و در مقابل پروردگار يگانه خاضع و متواضع ميگردد. در اين هنگام، به ايمان او افزوده شده و به تسبيح خداي يكتا ميپردازد. پس در اين زمان، آثار تواضع در تمام اعضاء او هويدا شده و در سجود به اوج عظمت خود ميرسد.34
2. تواضع در برابر پيامبر
در قرآن كريم از مسلمانان صدر اسلام خواسته شده تا احترام و تواضع ويژهاي براي رسول خدا قائل شوند:
«ياأيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَاتَرْفَعُواْ أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبىِِّ وَ لَاتجَْهَرُواْ لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ... إِنَّ الَّذِينَ يغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُوْلَئكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبهَُمْ لِلتَّقْوَى...»35
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد! صداى خود را فراتر از صداى پيامبر نكنيد، و در برابر او بلند سخن مگوييد (و داد و فرياد نزنيد) آن گونه كه بعضى از شما در برابر بعضى بلند صدا مىكنند... آنها كه صداى خود را نزد رسول خدا كوتاه مىكنند، همان كسانى هستند كه خداوند دلهايشان را براى تقوا خالص نموده...»
پيامبر اكرم(ص) رسالت خداوند متعال را به عهده دارد و هيچكس در علو و برتري، به مقام ايشان نميرسد؛ بنابراين خضوع و تواضع در برابر او واجب است و در حقيقت خضوع در مقابل پروردگار متعال محسوب ميگردد. همچنين انسان به وسيلهي اين عمل، مورد امتحان الهي قرار گرفته و اين كار از تقواي او نشأت ميگيرد؛ لذا انسان بايد همراه با عمل متواضعانه، هنگام صحبت كردن با حضرت نيز دقت نظر لازم را داشته و با صداي آرام و همراه با تواضع سخن بگويد.36
3. تواضع در برابر والدين
نيكي به پدر و مادر و احترام و تواضع در مقابل آنها، از دستورات و اوامر اكيد پروردگار متعال به بندگان خويش است؛ اهميت آن به قدري است كه در آيات زيادي از قرآن كريم به آن اشاره شده است:37
«وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيانىِ صَغِيرًا»38
«و بالهاى تواضع خويش را از محبّت و لطف، در برابر آنان فرود آر! و بگو: پروردگارا! همانگونه كه آنها مرا در كوچكى تربيت كردند، مشمول رحمتشان قرار ده!»
همانطور كه والدين در دوران طفوليت و كودكي انسان، پر و بال او را گرفته و از او مواظبت ميکنند، فرزند نيز در تمام حالات، بايد در برابر آنان طوري گفتار و رفتار داشته باشد كه آنان تواضع او را نسبت به خود احساس نموده و از عملكرد او خضوع، مهر و محبت وي را درك كنند. خصوصا انسان بايد دوران پيري و ناتواني والدين نهايت خضوع و تذلل را در برابر آنان و در مراقبت از آنها داشته باشد.39
در آيهي ديگري از قرآن كريم به رعايت ادب و حفظ تواضع در گفتار با ايشان نيز توصيه گرديده است:
«وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَريماً»40 «و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو»
ادب و تواضع در گفتار، دلها را به هم نزديك نموده و كبر و غرور را از آنها دور ميسازد؛ بنابراين مطلوب است كه كلام انسان در همهجا متواضعانه باشد، بخصوص اين خضوع و تواضع در سخن گفتن با والدين رعايت گردد؛ زيرا آنها نسبت به ديگر افراد جامعه حق بيشتري بر گردن انسان داشته و مصالح اجتماعي و حقوق فرد از اين طريق بهتر تأمين ميشود.41
4. تواضع در برابر مؤمنان
خضوع و احترام به مؤمنان از سفارشات و توصيههاي خداوند به پيامبر اسلام(ص) است:
«...وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ»42 «...و بال (عطوفت) خود را براى مؤمنين فرود آر!»
"خفض جناح" كنايه از فروتني همراه با محبت است. بدين معني كه پرندگان براي محبت به جوجههاي خود و حفظ آنها از آسيبها و حوادث احتمالي، آنها را در زير بال و پر خود ميگيرند؛
پيامبر(ص) هم بايد اين تواضع محبتآميز را نسبت به مؤمنان راستين خود داشته43 و با آنان همنشيني و مجالست متواضعانه داشته باشد.44 همانطوركه در آيهي ديگري نيز بدين مطلب اشاره شده است:
«وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»45
«و بال و پر خود را براى مؤمنانى كه از تو پيروى مىكنند، بگستر!»
5. تواضع در برابر مردم
لقمان حكيم در نصايح خويش به فرزندش، به رابطهي وي با مردم نيز اشاره نموده و او را به فروتني با آنان توصيه ميکند:
«وَ لَاتُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَ لَاتَمْشِ فىِ الْأَرْضِ مَرَحًا...»46
«(پسرم!) با بىاعتنايى از مردم روى مگردان، و مغرورانه بر زمين راه مرو...»
در اين آيه به دو صفت ناپسند كبر و غرور به عنوان از بين برندهي روابط صحيح اجتماعي اشاره گرديده، بهطوريكه اين صفات، انسان را در توهم خودبزرگبيني نسبت به ديگران فرو برده و رابطهي او را با آنان قطع ميكند47 بنابراين از او خواسته شده كه در برابر ديگران متواضع بوده و از آنجا كه آثار تكبر بيشتر در صورت نمايان ميگردد؛ به سبب فروتني و تواضع، با چهره به مردم توجه نمايد.48
خضوع در قيامت
از خصايص ويژه روز قيامت، خضوع و خشوع كامل موجودات در برابر پروردگار متعال است:
«وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَىِّ الْقَيومِ وَ قَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا»49
«و (در آن روز) همه چهرهها در برابر خداوند حىّ قيوم، خاضع مىشود و مأيوس (و زيانكار) است آن كه بار ستمى بر دوش دارد!»
فعل "عني" به معني خضوع و ذلت است. همه انسانها در روز قيامت در برابر خداوند متعال ذليل و خاضع ميگردند و از آنجا كه بارزترين عضو بدن انسان براي نمايش حالات او، صورت وي است، خضوع نيز در آيهي شريفه به صورت او نسبت داده شده است.50
در آيه ديگري ميخوانيم:
«وَ يوْمَ يَنفَخُ فىِ الصُّورِ... كلٌُّ أَتَوْهُ دَاخِرِينَ»51
«و (به خاطر آوريد) روزى را كه در "صور" دميده مى شود،... همگى با خضوع در پيشگاه او حاضر مى شوند!»
هنگام برپايي قيامت، تمامي موجودات به خاطر ترس و وحشتي كه وجودشان را فرا مي گيرد، نسبت به خداوند متعال خاضع و خاشع گرديده و خوار و ذليل در پيشگاه او حاضر مي شوند.52
نويسنده: محدثه بهمدی