خاطره شب عروسی
زیبا331
عضویت: 1387/12/08
تعداد پست: 2215
من هیچ خاطره ی شیرینی ندارم...خیلی شب سختی بود...من که جونم دراومد تا تموم شد
ساحل_8927841
عضویت: 1389/10/09
تعداد پست: 3877
من که همش حرص خوردم
در سرزمین من : نگاه کودکش پر از آرزوست , نگاه جوانش پر از حسرت و نگاه سالمندش پر از افسوس .
خانمی63
عضویت: 1386/08/08
تعداد پست: 1810
خاطره شب عروسی ما خیلی شیرین نبودمن شوهرم خیلی اهل شکمه از قبلش میگفت می خوام سر شام حسابی تلافی کنم خلاصه اون شب این قدر استرس داشت و همش از صبح زود صدتا کار کرده بود بعد از اینکه...
تاریخ 24 خرداد 1400