/tahqiq/
معنی
۱. پژوهش.
۲. (اسم) جزوه، دفتر و مانند اینها که چگونگی و مراحل انجام و نتیجه پژوهش در آن نوشته میشود.
۳. بازجویی کردن؛ کسب اطلاع کردن.
۴. [قدیمی] راستی؛ درستی.
۵. [قدیمی] حقیقتجویی؛ حکمت.
فرهنگ فارسی عمید
برابر فارسی
پژوهش، جستجو
فعل
بن گذشته: تحقیق کرد
بن حال: تحقیق کن
دیکشنری
- آلمانی
- انگلیسی
- اردو
- اسپانیایی
- ایتالیایی
- ترکی
- روسی
- عربی
- فرانسوی
- هندی
disquisition, inquiry, investigation, research, study, verification