موضوعات وبسایت : اجتماعی خانواده

معنی ناگهان در جدول

معنی ناگهان در جدول

نویسنده : نادر | زمان انتشار : 09 آذر 1399 ساعت 23:38

96 1462 100 1

/nAgahAn/


مترادف ناگهان

: بغتتاً، بناگاه، بی خبری، بی خبر، غفلتاً، غیرمترقب، فجات، ناگاه، نبهره


معنی ناگهان در لغت نامه دهخدا

ناگهان. [ گ َ ] (ق مرکب ) ناگاه. ناگه. بغتةً. بی خبر. دفعةً. غفلةً. یکباره. غیرمترقب. نابیوسان :
ای دریغا که موردزار مرا
ناگهان بازخورد برف وغیش.

کسائی.

به کیخسرو از من نماند جهان
به سر بر فرودآیمش ناگهان.

فردوسی.

بر این بر نیامد بسی روزگار
که بیمار شد ناگهان شهریار.

فردوسی.

به کیخسرو آمد خبر ناگهان
که آمد سپاهی چو ابر دمان.

فردوسی.

که هر دم چرا گردی از من نهان
دگرباره پیدا شوی ناگهان.

نظامی.

فروشد ناگهان پایت به گنجی
ز دست افشاندیش بی پای رنجی.

نظامی.

ناگهان ناله ای شنید از دور
کآمد از زخم خورده ای رنجور.

نظامی.

از مددهای او به هر نفسی
دوستی ناگهان همی یابم.

عطار.

ناگهان بهلول را خشکی بخاست
رفت پیش شاه و از وی دنبه خواست.

مولوی.

چون قامتم کمان صفت از غم خمیده شد
چون تیر ناگهان ز کمانم بجست یار.

سعدی.

ناگهان بانگ در سرای افتاد
که فلان را محل وعده رسید.

سعدی.

که گردد ناگهان از دور پیدا
نگاهش جانب دیگر بعمدا.

وحشی.

|| ناآگاهان. محرمانه. مخفیانه :
برفتند کارآگهان ناگهان
نهفته بجستند کار جهان.

فردوسی.

به کارآگهان گفت تا ناگهان
بگویند با سرفراز جهان.

فردوسی.

ز بیشه ببردم ترا ناگهان
گریزان از ایران و از خان و مان.

فردوسی.

|| نادانسته. غفلةً. علی الغفلة. بسهو. (یادداشت مؤلف ) :
گر آمد ناگهان از من خطائی
مرا منمای داغ هر جفائی.

(ویس و رامین ).

|| تصادفاً. مصادفةً :
کآن فلانی یافت گنجی ناگهان
من چو آن خواهم چرا جویم دکان.

مولوی.

به دشتی ناگهان افتاد راهش
که از هر گونه گل بود و گیاهش.

وصال.

- از ناگهان ؛ غفلةً. ناگاه. از ناگه : ...

معنی ناگهان به فارسی

ناگهان

بی وقت، بی خبر، سرزده، ناگاه
ناگاهان : ای رستخیز ناگهان وی رحمت بی منتها ای آتشی افروخته در بیشه اندیشها. ( دیوان کبیر۴:۱ )
دهیست از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد .

از ناگاه از ناگه ناگاه ناگهان .


معنی ناگهان در فرهنگ معین

ناگهان

(گَ) (ق .) بی خبر، ناگاه .

معنی ناگهان در فرهنگ فارسی عمید

ناگهان

۱. غفلتاً، بی خبر.
۲. بی وقت، سرزده، ناگاه.
* ازناگهان: [قدیمی] ناگاه، ناگهان، غفلتاً: برآساید از ما زمانی جهان / نباید که مرگ آید ازنا گهان (فردوسی: ۲/۲۵۴).

ناگهان در دانشنامه ویکی پدیا

ناگهان

ناگهان (

اسپانیایی

: Tan de repente) فیلمی در

ژانرکمدی-درام

است که در سال ۲۰۰۲ منتشر شد.

۲۶ آوریل ۲۰۰۲ (۲۰۰۲-04-۲۶) (آرژانتین)

۲۵ ژانویه ۲۰۰۳ (۲۰۰۳-01-۲۵) (هلند)

مارسیا یک دختر چاق و بی عرضه است که در یک فروشگاه لباس فروشی کار می کند که مشتری زیادی ندارد. او اعتماد به نفس پایینی دارد و افراد زیادی تمایل دوستی با او را ندارند. تا اینکه یک روز زندگی خسته کننده ی او توسط دو غریبه کاملاً دگرگون میشود و...

pic_%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%87%D8%A7%D9%86.jpg

ناگهان (به هندی: Achanak) فیلمی محصول سال ۱۹۹۸ و به کارگردانی ویجی گالانی است. در این

فیلم

بازیگرانی همچون گوویندا،مانیشا کویرالا، فرح، راهول روی، جانی لور، پارش راوال، شاهرخ خان، سانجی دات ایفای نقش کرده اند.

' ناگهان بالتازار (به فرانسوی: Au Hasard Balthazar) فیلمی ست ساخته روبر برسون کارگردان فرانسوی، این فیلم محصول سال ۱۹۶۶ میلادی است.

۲۵ مه ۱۹۶۶ (۱۹۶۶-05-۲۵)

فیلم درباره دختر بچه ای خجالتی از خانواده ای کشاورز به نام ماری و الاغش به نام بالتازار است، پس از چند سال که هر دوی آن ها بزرگ می شوند در جامعه با سوء استفاده هایی از سمت مردم روبرو می شوند بطوری که الاغ چندین صاحب دارد و گروه هایی از اوباش در تلاش برای سوء استفاده جنسی از ماری هستند.

ژان لوک گدار، درباره این فیلم گفته است: "این فیلم دنیاست در یک ساعت و نیم"

ناگهان تابستان گذشته (به انگلیسی: Suddenly, Last Summer) نام نمایش نامه ای در یک پرده است که توسط تنسی ویلیامز، نویسندهٔ اهل ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۵۸ نوشته شده است.
https://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Suddenly,_Last_Summer&oldid=664195513

...

چنانچه، معنی واژه بالا (برگرفته از دانشنامه ویکی پدیا)، نادرست یا مخالف قوانین جمهوری اسلامی ایران است، خواهشمند است گزارش دهید تا بررسی و حذف گردد =>

[گزارش]

ناگهان در جدول کلمات

ناگهان

بیهوا

ناگهان خودمانی

یهو

ناگهان و بی خبر

ناغافل

ناگهان و خودمانی

یهو

ناگهان و یک دفعه

یکباره


معنی ناگهان به انگلیسی

unaware (صفت)

بی خبر ، ناگهان ، غافل ، ناخود اگاه ، بی اطلاع

slapdash (صفت)

ناگهان ، بی پروا ، عجول وبی دقت

taken aback (صفت)

ناگهان

abruptly (قید)

ناگهان ، غفلتا

suddenly (قید)

ناگهان ، غفلتا ، یک بارهای ، اتفاقا ، سرزده ، بطور غافلگیر

unawares (قید)

بی خبر ، ناگهان ، ناخود اگاه ، بی اطلاع ، ناخود اگاهانه

معنی کلمه ناگهان به عربی

ناگهان

الي وراء , غافل , فظ , مزلاج , مفاجي

سقطة

ميل

ضفيرة

هبوط

عزم

ناگهان را به اشتراک بگذارید

معنی یا پیشنهاد شما

واژه

نام شما

رایانامه

معنی یا پیشنهاد شما


نام نویسی

  |  

ورود

کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته

پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته

عبارات و کلمات کلیدی مرتبط

• معنی ناگهان   • ناگهان در جدول   • سایت ناگهان ماه عسل   • ناگهان زنگ میزند تلفن   • مخالف ناگهان   • ناگیهان   • ناگهان شاهین نجفی   • معنی وانگهی   • مفهوم ناگهان   • تعریف ناگهان   • معرفی ناگهان   • ناگهان چیست   • ناگهان یعنی چی   • ناگهان یعنی چه  

توضیحات دیگر


کلمه : ناگهان
اشتباه تایپی : kh'ihk
آوا : nAgahAn
نقش : قید
عکس ناگهان : در گوگل

آیا معنی

ناگهان

مناسب بود ؟    

    ( امتیاز : 96% )

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر