برای تو....
امشب باران می بارد
ومن خیس
از خیال تو...
از دلم می نویسم!
دستانم سرد...
دلم گرم
*هی فلانی عزیزم*
نوشتن برای تو...
زیباترین احساسه بودن است
+
نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۱/۰۸/۲۳ ساعت 22:58 توسط آبجی کوچولو.. |
تسکین....
انگار خدا در صدایت(♥) کدئین تزریق کرده
با من که حرف میزنی
دردهایم را تسکین(♥) می دهی . . .!
+
نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۲/۱۱/۲۹ ساعت 14:6 توسط آبجی کوچولو.. |
یواشکـــــــــی
وقتــــــــــــی که دارم یه کاری و یواشکی انجام میدم
و خواهرم می فهمه.......
+
نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۲/۱۰/۰۹ ساعت 20:40 توسط آبجی کوچولو.. |
چشمانت را نبند......
چشمتــــــ
را نبند!
این چشـــم بندی های تو
جهانم را محــــو مـــی کند
+
نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۲/۰۹/۱۲ ساعت 11:18 توسط آبجی کوچولو.. |
کاش فاصـــــ✈ـــــلـه ها
اجــــــازه مــــی دادن
وقـــــتی قـــــ❤ـــــلبــهـــا بــــــہ یــــاد هــــم می تـــپن
در کـــــنار هــــم بـــاشن . . .
+
نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۲/۰۹/۰۳ ساعت 22:30 توسط آبجی کوچولو.. |
نبودنت
وقتیــــــــــــ نیستی کلافه ام
لج می کنم.......
آنوقت است که جز خودتــــــــــ
هیچکس حــــریف گریه هایم نمی شود......
+
نوشته شده در جمعه ۱۳۹۲/۰۸/۲۴ ساعت 22:9 توسط آبجی کوچولو.. |
امروز همون روزه که قلبم گرفتهــــــــــــــ
آبجی نمی دونم چمه
دارم خفه میشم
ادامه لطفا
......
ادامه نوشته
+
نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۲/۰۸/۰۷ ساعت 17:39 توسط آبجی کوچولو.. |
تو نیستی
اینجا صدای پا زیاد میشنوم…
امــــــــــــــــــــــا هیچکدام تو نیستی…!
دلم خوش کرده خودش را به اینکه شاید پا برهنه بیایی …
+
نوشته شده در شنبه ۱۳۹۲/۰۸/۰۴ ساعت 6:49 توسط آبجی کوچولو.. |
بارانـــــــــ
باز دل آسـ♥ـمان گرفته....
بغضش را با تمام وجود حس مےڪنم
از آن بغضهاست ڪــہ اگر بشڪند ویران مـے ڪند
خوش به حال آسـ♥ـمان ڪــہ گهگاه بغض دارد
و گهگاه ویران مےڪند
آسـ♥ـمان نـمـے داند ڪــہ دل من تا ابد بغضــے دارد
ڪــہ یاراے شڪستن ندارد
+
نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۲/۰۷/۱۵ ساعت 19:32 توسط آبجی کوچولو.. |
اولین بار نیست که گریه میکنم!!
امــــــــــــــا اولـــــــین بار اسـت
که گــــــــــــــــریه آرامم نمیکند!
+
نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۲/۰۶/۱۷ ساعت 21:1 توسط آبجی کوچولو.. |