موضوعات وبسایت : اجتماعی خانواده

دلیل سرد شدن دختر از پسر

دلیل سرد شدن دختر از پسر

نویسنده : محمد پارسایی | زمان انتشار : 05 تیر 1398 ساعت 12:46

Author : Psychological Website

دلیل سرد شدن روابط عاشقانه چیست؟ چرا پس از گذشت مدت زمانی، نسبت به روابط عاشقانه خود مانند آغاز رابطه پرانگیزه و حرارت نیستیم؟ ایا سرد شدن رابطه همیشه و در همه روابط اتفاق می افتد؟ دلیل سرد شدن دختر از پسر و سرد شدن پسر از دختر چیست؟

در ابتدا وقتی به دنبال ارتباط با کسی هستید، احساس پیوند و وابستگی دارید. این تازگی شما را علاقه‌مند نگه می‌دارد. اما به محض این که از طرف مقابل مطمئن شوید – بگذارید بگوییم وقتی آنها به شما وابسته می‌شوند، همنشینی و همراهی با شما را دوست دارند و تمام علاقه شما و شاید حتی بیشتر از آن را می‌خواهند – حد و مرزی برای آنها ایجاد می‌کنید. بله!

اگر آنها در خواستن شما اصرار ورزند، ارتباط خود را با آنها قطع می‌کنید و سرد شدن روابط عاشقانه در شما آغاز می‌شود. احساس می‌کنید که طرف مقابل بیش از حد از شما انتظار دارد و بار مسئولیت‌های احساسی این رابطه بر دوش شما سنگینی می‌کند. آنها بیشتر از شما نسبت به این رابطه وابستگی دارند و خواهان شما هستند و هرچه بیشتر عقب‌نشینی می‌کنید، به شما نزدیکتر می‌شوند. هر چه بیشتر وابسته و خواهان شما می‌شوند، شما بیشتر حس می‌کنید که زندانی و محبوس این رابطه شده‌اید. دیگر احساسی ندارید و می‌خواهید فرار کنید.

شما آنها را سرزنش می‌کنید که چرا آن کسی که باید باشند نیستند، زیرا بیش از حد نیازمند و وابسته هستند. اما در اصل ماجرا می‌دانید که یک مشکلی در خودتان وجود دارد. زمزمه‌ای در مغزتان می‌گوید: «چرا من نمی‌توانم مثل مردان دیگر عاشق شوم؟ چرا آنقدر نادان و احمق هستم؟»

بر اساس گزارش نیویورک تایمز از مقاله A Grand Complication استیسی پرلمن، سیر تکاملی انسان به گونه‌ای طراحی شده است که به فقدان و کمبود واکنش نشان می‌دهد. درست همانطور که تکامل یک سیستم ایمنی قوی در بدن نیازمند قرار گرفتن در معرض بسیاری از میکروب‌ها بوده است، خوشبختی و سعادت نیز نیازمند به چالش کشیده شدن توسط مقدار مشخصی از محرومیت است. و هنگامی که شما دسترسی نامحدود به چیزی دارید، خستگی و ملال از تکراری بودن آن موضوع شما را آزار می‌دهد و این پدیده باعث سرد شدن روابط عاشقانه می‌شود.

برای غلبه بر این موضوع، افراد غنی (افراد پولدار یا کسانی که می‌توانند خواسته‌هایشان را برآورده کنند) به کلکسیون‌داری روی می‌آورند. شما بهترین چیزها را در یک مورد خاص جمع‌آوری می‌کنید – یعنی یک شی‌ء (یا فرد) با کمیت‌های محدود که دیگران نیز به شدت در پی آن هستند (به عنوان مثال، یک نقاشی نادر یا یک فرد بسیار مطلوب) توسط دیگران دنبال می‌شود. هنگامی که شما با موفقیت این شی‌ء را به‌دست آوردید، باید به جمع‌آوری شیء کمیاب بعدی ادامه دهید تا از رنج خستگی روحی خلاص شوید – و شرایط مطلوبی برای خودتان ایجاد کنید.

به این دلیل است که «شکارچی‌های بزرگ» از تعهد داشتن به چیزی به شدت واهمه دارند. آنها همیشه به دنبال داد و ستد کردن هستند. آنها دارای ویژگی‌هایی هستند که برای دیگران جذاب است و می‌توانند اشیایی را که برای دیگران مطلوب هستند، جمع‌آوری کنند. آنها پس از به‌دست آوردن چیزی که می‌خواهند، برای گرفتن شکار بعدی به راه می‌افتند. آنها خودشان را درگیر شکاری که خیلی راحت صید می‌شود، نمی‌کنند تا دچار درد ناشی از خستگی تکرار نشوند. احساس به دام افتادن و محبوس شدن، نوعی افسردگی برای آنها ایجاد می‌کند که ناچار آنها را به دنبال نمونه‌های نادرتر و کمیاب‌تر به عنوان یک نوع پادزهر می‌کشد.

اگر این الگو (سرد شدن روابط عاشقانه) در سیر تکاملی ما نهاده شده است، چگونه باید بر آن غلبه کنیم؟

۱. تصمیم بگیرید که می‌خواهید از حد و مرز جبر فراتر بروید. زیست‌شناسی و علم حیات انسان‌ها سرنوشت نیست. پیشرفت انسان در گذر از این شعاع زیستی نهفته است. سرد شدن روابط عاشقانه سرنوشت هر ارتباطی نیست و شما خود، سرنوشت ارتباطتان را رقم می‌زنید.

۲. به این نتیجه برسید که ذهن شناختی بالغ شما، به جای غرایز اولیه شما، یک شیوه جدیدی را انتخاب می‌کند که شما را از «رفتارهای کلکسیون‌داری» خود آسیب‌رسان به سمت یک رابطه‌ی طولانی مدت رضایت‌بخش واقع‌گرایانه هدایت می‌کند.

۳. طبق برنامه‌ریزی جلو بروید. رها شدن از مشکل طرد و ترک، ابزار قدرتمندی به شما می‌دهد که کمک می‌کند تا تغییراتی درونی به منظور افزایش ظرفیت خود برای عشق و ارتباطات و روابط عاشقانه ایجاد کنید.

۴. از قوای تخیل خود کمک بگیرید تا خود را در یک رابطه دوستانه بلندمدت عاشقانه که در آن هیجان ناشی از فتح و غلبه عاطفی (هیجان ناشی از آنکه کسی را عاشق خود کرده‌اید یا عاشق کسی شده‌اید) با لذت بردن از ایجاد پیوند مشترک و متقابل جایگزین شده است، ببینید.

۵. برنامه‌ریزی کنید تا از رشد و تقویت مرکز عاطفی و قوای شناختی خود به نفع افزایش ظرفیت خود برای عشق، مراقبت و تعهد استفاده کنید.

نویسنده : گروه وب سایت تخصصی روانشناسی، آذر ۹۶.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر