موضوعات وبسایت : اجتماعی خانواده

من عاشق مردی هستم که

من عاشق مردی هستم که

نویسنده : مینا علی زاده | زمان انتشار : 05 تیر 1398 ساعت 12:46

سوال:

من یه دختر۲۲ساله هستم که عاشق یه آقای ۳۲ساله شدم و بعد از ۶ماه ازگذشت رابطه که خیلی هم عاشق هم شدیم وایشون واقعا بمن ثابت کردن که منو میخوان بهم گفتن که متاهله ولی باخانمش هیچگونه هیچگونه رابطه ایی نداشته و نداره و نخواهدداشت و این برا من ثابت شدس از همه لحاظ و اینکه ما همیشه درحال صحبت کردن باهم بودیم قبل از خبردار شدنم ک متاهل هستن حتی شبها که به خانه برمیگشت حرفزدنهامون ازساعت۱۱شب تا ۷صب طول میکشید ک اون خانم ساعت ۸ صب میره سرکار واین آقاتازه میخوابن و بعدازظهر میره سرکارچون کارش آزاده و درامد خوبی داره بخاطر این من اصلا شک نکردم که ممکنه زن داشته باشه..خلاصه از اون خانم خیلی بدش میاد از دوران عقد قصد طلاق داشته ولی خانوادش نزاشتن و بزور پایبندش کردن هم مهریه سنگین گذاشتن۵۰۰تاسکه هم اینکه اون خانم کسیو نداره یعنی اگه این آقا طلاقش بده زن پدرش توخونه راهش نمیده این آقا هم نیاز جنسی داره ومن دخترم ونمیتونم نیازش روبرطرف کنم ازاین طرف خانواده ما توشهرمون خیلی معروف هستن و من نمیتونم با آبروی خانوادم بازی کنم..ازاینطرف منو این آقا خیلی همو دوسداریم میدونم رسیدنمون به هم محاله ولی منو اون آقا تصمیم گرفتیم تاسن ۳۲سالگی خودم صبرکنیم بد اقدام کنیم واس ازدواج اینم بگم ک من موقعیتهای ازدواج زیادی و خوبی دارم ولی بشدت این آقارو دوستدارم خیلی آقاس خیلی و همو خیلی درک میکنیم ومیفهمیم و میترسم اگه ازدواج کنم دلم با ایشون بمونه و زندگیم بشه مث زندگیه الان این آقا

جواب مشاور:

دخترم ۲۲ سالته عاشق یک آقای ۳۲ ساله ای شدید بعد از شش ماه که از رابطه تون گذشت و خیلی وابسته و عاشق شدید و ایشون هم به شما ثابت کردند بعدا به شما گفتند که متأهل اند اگر از اول به شما میگفتند شما هم عاشق میموندید یا عاشق میشدید؟ فکر نمیکنید همین ابتدای کار ایشون با زرنگی خاص و با ترفند خاصی خواستند شما رو وابسته به خودشون بکنند و بعد بحث تأهلشون رو مطرح بکنند و این صداقت نداشتن فکر نمیکنید جالب نباشه , نوشتید که هیچ گونه رابطه ای رو با خانمشون ندارند و نخواهند داشت این برای شما ثابت شده است از همه لحاظ , شما همیشه درحال صحبت کردن هستید و شبها ایشون که به خونه میرند تا صبح با شما حرف میزنند خانمشون هم سرصبح میرند سرکار , درآمد خوبی هم دارند و شما شک نکردید که ایشون متأهل هستند , از دوران عقد از ایشون خوششون نیومده , خانواده ها نگذاشتند و بخاطر مهریه ی سنگینی که داشتند مجبور بودند که ایشون رو نگه دارند و یا حتی اگر از زندگی ایشون میرفتند بیرون پدر ایشون ایشون رو نمیپذیرفته خب چرا؟ وقتی کسی کسی رو نمیخواد و علاقه ای بهش نداره باید تاوان این علاقه نداشتن رو هم پس بده , مگر شما نمیگید درآمد خوبی هم دارند خب توافق بکنند مهریه ی ایشون رو یک مقداریش رو پس بدند یک مقداری هم اقساط بگذارند حداقل اگر از خونه ی ایشون اگر میخوان برن بیرون مردانه یک جایی رو براش تهیه بکنند و طلاقش بدند بعد وارد زندگی دیگه ای با شما بشند , شما بعنوان یک دخترخانم ۲۲ ساله چطور دلت میاد وارد زندگی یک خانم دیگری بشوید هرچقدر که اینها با هم بد باشند , هرچقدر که با همدیگر مشکل داشته باشند ربطی به شما نداره زندگی خصوصی خودشونه و باید زندگی خصوصیشون رو اگر مشکل دارند درمان کنند , اگر مشکلشون با درمان و حل کردن انجام نمیشه از هم جدا بشند اینکه پدرشون راشون نمیده یا مثلا مهریه شون گرونه یا خیلی از مسائل و مشکلات دیگه اینها چیزهایی هستش که مربوط به شما نمیشه. شما میگید موقعیتهای ازدواج زیادی رو دارید ولی میخواید وایستید و به شدت به این آقا علاقه مند هستید تصمیم گرفتید که تا سن ۳۲ سالگی خودتون صبر کنید خب یعنی ۱۰ سال دیگه شما میخواید صبر کنید و در این ۱۰ سال زندگیتون رو , جوانی تون رو , عمرتون رو بگذارید بخاطر اینکه در آینده معلوم نیست چه خواهد شد , از طرف دیگه نوشتید که ایشون نیاز داره اما شما نمیتونید اون نیاز رو برطرف کنید معلومه که نمیتونید برطرف کنید و نباید هم اینکار رو انجام بدید شما همسرش که نیستید , شما محرم ایشون که نیستید , شما عقد کرده ی ایشون که نیستید بنابراین اگر نیاز جنسی ای ایشون دارند قطعا با همسرشون برطرف میکنند منتها همه چیز رو به شما نمیگند شما وارد یک بازی ای شدید که در این بازی فکر میکنید برنده اید اما چنین نیست شما وارد حریم یک خانم دیگری شدید که این خانم آمده با این اقا ازدواج کرده اگر ایشون رو نمیخواسته اون که مقصر نبوده اینها رفتند خواستگاری کمی بیندیشید , اینها رفتند خواستگاری , این آقا رفته خواستگاری , ایشون سرسفره ی عقد نشسته کدوم مردی رو درحال حاضر با سن ۳۲ سال میتونید وادار بکنید به ازدواج با یک نفر , شما الان پسرهای جوان رو حتی نمیتونید وادار به ازدواج بکنید , کدوم مردی رو با این سن و سال میتونید وادار به ازدواج کنید که ایشون وادار بشند اگر درآمد خوبی هم دارند که شما میگید درآمد خوبی دارند خیلی راحت میتونند توافقی با همسرشون جدا بشند و اگر واقعا ایشون پشتیبان و کسی رو نداره که کمکشون باشه مقداری از مهریه ی ایشون رو پرداخت بکنند , براشون یک خونه تهیه بکنند , امکانات رو بگذارند چون این میخواد طلاق بده اون که نمیخواد طلاق بگیره اون میخواد تو زندگیش باشه , حق هم داره تو زندگیش باشه چون هیچ دخترخانمی وقتی ازدواج میکنه براساس طلاق ازدواج نمیکنه برای خودش آینده داشته اون چه گناهی کرده وارد زندگی یک نفر شده که بهش علاقه مند نیست و در عین حال داشتن همسر داره بهش خیانت میکنه , اسم این خیانت نیست به نظر شما؟ همسر شما داره میره سرکار شما میگیرید میخوابید شب تا صبح هم بجای اینکه با همسرت باشی با یک نفر دیگه شروع میکنی به صحبت کردن , شما اسم این رو چی میگذارید؟ توجیه رفتارهای غلط خودتون رو نکنید , خودتون رو گول نزنید , این عشق و عاشقی رو بگذارید کنار اگر واقعا میخوان شما ازدواج کنید خیلی راحت میتونند بیان با خانمشون صحبت کنند بگن به این دلیل ما زندگیمون سرانجامی نداره و بخاطر اینکه تو آسیب نبینی و پشتیبانی هم نداری من یک مقدار از مهریه ی تو رو میدم برای تو هم خونه میگیرم برو سر زندگی خودت از هم توافقی جدا میشیم بعد بیاد با شما زندگیش رو شروع بکنه , رو راست , با صداقت , شفاف, واضح نه اینکه بخواین در حاشیه ی زندگی یک زن قرار بگیرید در تاریکی و با رفتارهایی که انجام میدید حتی این مرد رو از زندگیش سردتر و بی تفاوت تر بکنید و اسمش رو بگذارید عشق , این عشق نیست عشقی که بر مبنای خیانت داره انجام میگیره اسمش عشق نیست و بعد از طرف دیگه از شما نیازهای جنسی رو هم میخواد خب بله که میخواد چون هدف و مبنا همین هست , یک مقدار دلت برای خودت بسوزه ۲۲ سالته ۱۰ سال تفاوت سنی با ایشون دارید , ساده اندیشانه برخورد نکن , ساده لوحانه تصمیم نگیر , یک مقدار منطقی و دلسوزانه برای خودت باش. خواستگارهای خوبی داری خواستگارهایی که در حد تو هستند , در شأن تو هستند نه اینکه شما بخواید وارد حریم زندگی یک خانم دیگری بشوید و اون مرد رو به خیانت وادار کنی و مجبور به طلاق بشه و بعد بخواید وارد زندگی بشید , مردی که اینگونه وارد زندگی شما شده آیا شما بعدها تضمین میکنید که با فرد دیگری هم وارد نشه و این داستانی که برای خانمش ساخته برای شما هم نسازه , چه تضمینی داره مردی که در حال حاضر به همسرش داره خیانت میکنه در آینده به شما هم خیانت نکنه , یک مقدار منطقی باشید اکثرا وقتی میخوان دنبال فردی باشند همسرانشون رو مقصر میدونند , همسراشون رو مشکل دار میدونند هم مرد هم زنش , بهانه ی خیانت اینه که زن من مشکل داره , ناراحت هستم , اذیت هستم , مهریه اش زیاده , نمیتونم اینطوریم اونطوریم! این داستانها رو میسازند برای اینکه شمای دختران ساده ی با عشق و علاقه ای که دارید خیلی راحت مثل موم دراختیارش قرار بگیرید عزیز من , من برای شما حتی احساس خطر هم میکنم وقتی کسی خیلی راحت داره از شما نیازهای جنسیش رو میخواد یعنی ته خط رو داره به شما نشان میده حواستون باشه , فردی با شما شش ماه رابطه برقرار میکنه , شما رو وابسته میکنه , شما رو عاشق میکنه , میدونه که یک دختر جوان چه چیزهایی رو دوست داره بشنوه , تجربه ی یک زندگی رو این اقا داشته و داره و با اون حرفها با شما صحبت میکنه و شما رو در یک مسیری قرار میده و بعد یک دفعه میگه من متأهلم , یک مقدار فکر کنید , یک مقدار عمیق هم فکر کنید ببینید به کجا دارید میرید درعین حال انتخاب شماست و زندگی شماست اما این رو بدونید زندگی ای که براساس خیانت یک مرد داره شروع میشه خیلی دوامی نخواهد داشت و خیلی تضمینی هم برای ادامه اش نیست. موفق باشید…مشاوره۲۴

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر