/dAnAyi/
مترادف دانایی
: آگاهی، حکمت، خرد، دانش، علم
متضاد دانایی
: نادانی
معنی دانایی به فارسی
دانایی
۱ - آگاهی وقوف . ۲ - علم معرفت دانش : ( دانایی توانایی است ) .
معنی دانایی در فرهنگ معین
دانایی
[ په . ] (حامص .) ۱ - آگاهی ، وقوف . ۲ - علم ، دانش .
معنی دانایی در فرهنگ فارسی عمید
دانایی
۱. زیرکی، هوشیاری، خردمندی: هرکه در او جوهر دانایی است / در همه چیزیش توانایی است (نظامی۱: ۸۳).
۲. عالم بودن، دانا بودن
دانایی در جدول کلمات
فیلمی از حمیدرضا صلاحمند با بازی الهام حمیدی | رضا عطاران | امیرعلی دانایی و علی صادقی
سه درجه تب
معنی دانایی به انگلیسی
knowledge (اسم)
سامان ، اگاهی ، اطلاع ، معرفت ، علم ، بصیرت ، فضیلت ، عرفان ، دانش ، دانایی ، وقوف
sagacity (اسم)
فراست ، زیرکی ، ذکاوت ، هوش ، ژرفی ، دانایی ، هوشمندی
wisdom (اسم)
معرفت ، خرد ، حکمت ، فضیلت ، عقل ، دانش ، دانایی ، فرزانگی
sapience (اسم)
عقل ، دانایی