عضویت: 1397/06/17
تعداد پست: 621
حتما گذاشتی بره خونشون من تا یه سال بعل خانئان شوهر ندادم بچه هامو
سعی نکن متفاوت باشی فقط خوب باش خوب بودن به اندازه ی کافی متفاوت است.
عضویت: 1396/10/07
تعداد پست: 7628
ههههخخخخ
بیخیال عزیزم بچس دیگ
عضویت: 1396/07/30
تعداد پست: 3759
بیشنر باهاش بازی کن و وقت بگذرون بیشتر صحبت کن.
عضویت: 1396/09/20
تعداد پست: 1239
وای خوب بچس دیگه عمشو دوست داره.زندگی رو سخت نگیر
1825
مدیر استارتر
عضویت: 1397/01/27
تعداد پست: 397
حتما گذاشتی بره خونشون من تا یه سال بعل خانئان شوهر ندادم بچه هامو
نه اتفاقا همش بغل خودم بود یه هفته مریض شدم فقط نمیدونم تو این یه هفته چیکار کرده بخداااا
مدیر استارتر
عضویت: 1397/01/27
تعداد پست: 397
وای خوب بچس دیگه عمشو دوست داره.زندگی رو سخت نگیر
اخه منو به اون ترجیح میده بخدا خیلی سخته میره تو دستشویی دنبالش میخواد بره
عضویت: 1397/06/17
تعداد پست: 621
نه اتفاقا همش بغل خودم بود یه هفته مریض شدم فقط نمیدونم تو این یه هفته چیکار کرده بخداااا
دیگه اصلا پیش عمش نبر و حس نفرت به عمش داشته باشی اونم خواهد داشت کلا نذار با خاندان شوهر صمیمی شه
سعی نکن متفاوت باشی فقط خوب باش خوب بودن به اندازه ی کافی متفاوت است.
عضویت: 1396/02/09
تعداد پست: 23026
چه خوب بزار بگیرتش ..
دخترم از عمش میخاست شب پیششبخابه عمش با بیمیلی گفت من جامو نمیتونم عوض کنم ??
همسرم و دخترای گلم بهترین هدیه ی خدا هستند??خدایا متشکرم
مدیر استارتر
عضویت: 1397/01/27
تعداد پست: 397
بیشنر باهاش بازی کن و وقت بگذرون بیشتر صحبت کن.
اتفاقا همین کارو دارم ادامه میدم بعضی موقع ها تو فکر میره یه دفه میگه عمه
اخه بد بختی خاله هم نداره
اون عمش هم بچه ندارره. نمیتونه حال منو درک کنه
عضویت: 1390/11/19
تعداد پست: 4155
دیگه اصلا پیش عمش نبر و حس نفرت به عمش داشته باشی اونم خواهد داشت کلا نذار با خاندان شوهر صمیمی شه
عضویت: 1396/02/09
تعداد پست: 23026
اخه منو به اون ترجیح میده بخدا خیلی سخته میره تو دستشویی دنبالش میخواد بره
عمش مهربونه؟؟؟؟مراقبشه؟؟؟
همسرم و دخترای گلم بهترین هدیه ی خدا هستند??خدایا متشکرم
مدیر استارتر
عضویت: 1397/01/27
تعداد پست: 397
دیگه اصلا پیش عمش نبر و حس نفرت به عمش داشته باشی اونم خواهد داشت کلا نذار با خاندان شوهر صمیمی شه
نمیتونیم هم اونجا سرنزنیم چون خانوده شوهرم هستن دیگه
ازاون ور جوابشون چی بدم
عضویت: 1396/07/30
تعداد پست: 3759
اتفاقا همین کارو دارم ادامه میدم بعضی موقع ها تو فکر میره یه دفه میگه عمه اخه بد بختی خاله هم ...
تحت فشارش نذار تو به مهربونیت ادامه بده بچه سمت اونی که بهش محبت مبکنه جذب میشه.
عضویت: 1396/09/20
تعداد پست: 1239
اخه منو به اون ترجیح میده بخدا خیلی سخته میره تو دستشویی دنبالش میخواد بره
اشکال نداره بابا موقتیه .منم پسرم عموش رو فوق العاده دوست داره هروقت میبینیمش دیگه سراغی از من و باباش نمیگیره همش میره بغل عموش.منم استراحت میکنم تو اون فرصت
1904
عضویت: 1397/06/17
تعداد پست: 621
سعی نکن متفاوت باشی فقط خوب باش خوب بودن به اندازه ی کافی متفاوت است.
عضویت: 1393/11/01
تعداد پست: 4159
چرا این همه سخت می گیرید?پسر من کلا بامحبت و قدر شناسه هرکی از آشناها یه ذره بهش خوبی و محبت کنه اینم باهاش,گرم میگیره,با عموهاش خیلی خیلی جوره, ی
پسرعموی ۵ ساله اش رو هم الگوی خودش کرده,حالا من باید خودخوری کنم?
کرونا, کرونا!چه کردی با زندگیهامون? با دلخوشی هامون? چقدر چیزای خوب داشتیم و قدرش رو نمی دونستیم, زیادی ساده بودن اما مهم بودن, دلم لک زده واسه بدو بدو کردن بچه ها تو پارک, دورهمی های بی دغدغه, گاز زدن یه ساندویچ داغ تو فست فود سرِکوچمون, یه سفر با عشقم, دل رو بزنیم به دریا و بیخیال همه چی بشیم... کرونا چیکار کردی با دلخوشی هامون?۹۹/۹/۹ پایان این روزهای تلخ!
عضویت: 1397/06/17
تعداد پست: 621
نمیتونیم هم اونجا سرنزنیم چون خانوده شوهرم هستن دیگه ازاون ور جوابشون چی بدم
من باشم میذارم خونه مامانم میرم میگم مامانم خواست با دخترم بازی کنه همین
سعی نکن متفاوت باشی فقط خوب باش خوب بودن به اندازه ی کافی متفاوت است.
مدیر استارتر
عضویت: 1397/01/27
تعداد پست: 397
عمش مهربونه؟؟؟؟مراقبشه؟؟؟
مهربونه ولی بهش اجازه میده هرکاری بکنه اب بازی کنه اب بریزه رو شلوارش
یه دفعه انقدر اب بازی کرد شبش سرما خورد خب این مهربونی کردن نیس خیانته به بچه اونوقت مریض میشه تب کردنش با منه چون اون موقع فقط منو ضدا میزنه تو مریضی بچه نازنینم
عضویت: 1397/05/29
تعداد پست: 1133
بازی کن بغلش کن باهاش مهربونه باش دختر من دو سالش ما تو هفته سه روز میریم خونه مادرشوهر میمونیم دخترم تازه به دنیا اومده بود شبها دیر میخوابید مادرشوهرش ازم میگرفت میگفت من بیدارم بده من هر چی مقاومت میکردم بچه رو از دستم میکشید خونه شوند بودیم بچه رو یه لحظه زمین نمیزاشت دخترم به من نزدیک میشد زود سرگرمی میکرد میگفت بهت وابسته نشه خلاصه دخترم خیلی وابستهاش شد منم خیلی با دخترم رابطه خوبی نداشتم کاری میکرد دعواش میکردم دخترم میرفتیم خونه شوند اصلا انگار من وجود ندارم الان چند ماه خیلی با دخترم رابطه ام خوب کردم زود زود میبوسمش بغلش میکنم هیجان جا نمیزارم بمونه دیگه با مادرشوهرش مثل قبل نیست همش من بغل میکنه بوس ام میکنه میگه خیلی دوستت دارم به مادر شوهرم همش میگه مامان منع خیلی دوسش دارم مادرشوهرش داره دلش مبارکه چند روز پیش به بچه دو ساله میگه آدم باید باباش دوست داشته باشه بابا خوبه میایم از خونشون الکی ادای گریه کردن در میاره به دخترم میگه بمون اینجا نرو عفریته
1718