عکس نوشته اشک
عکس نوشته اشک
یه روزی میفهمی
تو این دنیا هیچ چیزی ارزش غصه خوردن رو نداره
جز اون لحظه هایی از عمرتو
که با اشک و حسرت سپریشون کردی
غمتو به هیچ کس نگو …
حتی چشمات، چون اونم
اشک می ریزه و رسوات میکنه
آسمان امشب
نیز پا به پای من برای تو
اشک میریزد
اشک هایم هر شب
سنگسارم می کنند ….
به جرم داشتن رابطه با خیالت
غمگین که باشی
فرو می ریزم
مثل اشک نه!
مثل دیوار شهر
قرار نبود هر شب
یکی پشت پنجره اشک هایش را پاک کند
و به اندازه ی دلتنگی هایش ستاره ها را بشمرد..
حتی قرار نبود کسی برود و من این ها را بنویسم
عشق یگانه ام گریه نکن…
اشک هایت می خراشد روحم را…
در دنیا چیزی ندارم
جز چشم های تو و غم های خویش
عکس نوشته اشک
اشک آخرين گزينه مردهاست،
و تاسف بر روزگار
اگر مردی به گزينه آخر خود برسد
ای اشک، آهسته بریز که غم زیاد است
اشک ها حرف های نگفته ی من هستند
که هر شب روی کاغذِ گونه ها
می نویسم و پاک می کنم
وَ تو هرگز نمی فهمی
چه دوستت دارم هایی که مچاله نکردم
من اشک نخواهم ریخت
این بغض خدا دادیست
عادت به خودم دارم
افسردگیم عادیست
نام تو اول بغض بود و بعد از آن اشک
اول دلم، پس دیدگانم از تو پر شد
شب باشد، تنها باشی، دلت تنگ باشد..
همه چیز مهیا است که تا صبح
اشک شوی و بباری
و بباری و بباری و بباری
اشکی که
به پلک، مرد می آویزد
قانون غرور را بهم میریزد
می گریم و اشک مرد دیدن دارد
سرخوردن کوه درد دیدن دارد
گفتند اشک بریز خالی میشوی؟؟؟
خالی که نشدم هیچ…
پر شدم از بی کسی که چرا….
کسی اشک هایم را پاک نمیکند و
بگوید اشک نریز تو من را داری
عکس نوشته اشک
نگران اشکهایم نباش
از لبخندی بترس که معنایش…
اشک های فردای توست
در زندگی
اشکهایت را پاک نکن…!!
اشخاصی را پاک کن…!!
که باعث اشک ریختنت می شوند
مگه اشک
چقدر وزن داره که با جاری
شدنش این قدر سبک می‌شیم
پشت هر پنجره،
یه آدم نگران هست
که حرف نمی‌زنه،
فقط اشک می‌ریزه
حرف نزن!
اشک نریز!
پس چه کند این دل وامانده ی ما؟