سوال:
سلام خسته نباشید .من خانمی ۲۵ ساله همسرم ۲۹٫پسر عمه و دختر دایی هستیم .یه دختر دو ساله هم داریم .همسرم با من و بچه بدرفتار میکنه هم تو جمع و هم تو تنهایی بهمون بد و بیراه میگه در کل آدم بددهنی هست از دوران نامزدی که الان ۶ سال میگذره هم همینطوری بودن اخلاقش دیگ برام غیر قابل تحمله همه روز با حرفاشون ناراحتم میکنن منم ب خاطر ابروی پدرم و نسبت فامیلی که داریم همش تو خودم میریزم و چیزی نمیگم .الان چند وقته ک فهمیدم تو دوران بارداریم ک من استراحت مطلق داشتم و خونه ی پدرم بودم ایشون ب من خیانت کردن اینو خانم رفیقش اومده ب من گفته من صداشونو ضبط کردم دادم ایشون گوش دادن انکار کردن ولی ثابت شد که راسته منم شدید افسردگی گرفتم حوصله هیچکیو ندارم با کوچکترین چیز بچه رو کتک میزنم حتی تحمل اینو ندارم ک بیان تو خونه تحمل دیدنشو ندارم دیگ دوسش ندارم ولی الان دوماه از این موضوع میگذره من نمیتونم فراموش کنم همه روز اون صدای ضبط شده رو گوش میدم دارم داغون میشم ب طلاق فکر میکنم بعد میگم طلاق بگیرم بچه چی میشه. تورو خدا یه مشاوره به من بدید واقعا خودمم نمیدونم چیکار کنم
جواب مشاور:
سلام. عزیز من با توجه به اینکه شما فامیل هم هستید بایستی آشنایی از شرایط زندگی همدیگه بهتر داشته باشید یک حصن فامیل بودن این هستش که ما از مسائل زندگی همدیگه , از روحیات , خلقیات و سبک بزرگ شدن , نوع بزرگ شدن , آشنایی با پدر و مادر اون فرد هستیم یعنی بهرحال اونها کسانی هستند که اقوام شما هستند و از دوران کودکی با همدیگه بزرگ شدید به یک شکلی و همین نشون دهنده ی این میشه که با رفتار و اخلاقیات همدیگه آشنا باشید , با فرهنگ همدیگه , با نوع تربیت همدیگه و اینکه کسی غریبه وار با شما برخورد نمیکنه اینها نقاط مثبت یک ازدواج فامیلی هست و نقاط منفی اون بهرحال چون فامیل هستید گاهی وقتها انتظارات و توقعات بگونه ای هست که آدم فکرش رو نمیکنه نوع تفکر , نوع برخورد و برداشت فرد و گاهی وقتها زیاد از حد صمیمی بودن یک سری پرده دری ها بیشتر میشه و احترامها کمتر میشه و این باعث اخلاف زیادی میشه , شما که همدیگر رو میشناختید و قطعا این شناخت در شماها هست باید بدونید همسر شما رو چه چیزهایی عصبی میکنه خود شما میگید از دوران نامزدیتون که مدت طولانی هم بوده و الان هم هست از اون موقع تا حالا این حالت ها بوده خب خود شما باید بعنوان یک همسر بدونید که چه چیزی همسر شما رو سریعا منفعل میکنه سریعا به سمت و سوی عصبی بودن میکشونه ما بعنوان زن و شوهر بایستی یادبگیریم بگونه ای رفتار بکنیم که همسرمون رو به سمت پرخاشگری و عصبی بودن نکشونیم گاهی وقتها یک کلمه ی محبت آمیز , یک جمله ی درست , یک صحبت بجا و یک رفتار درست در حین عصبانیت کمک میکنه که همسر ما کنترل بر روی عصبی بودن خودش داشته باشه بعضی از افراد پرخاشگری رو کنترل ندارند و کنترل خشم ندارند خب این به مرور زمان بدست میاد شاید در تربیتشون در دورانی که زندگی کردن این کنترل خشم بهشون آموزش داده نشده , بحث بعدی که شما عنوان کردین گفتین که در دورانی که شما استراحت مطلق بودین در زمان بارداری خیانتهایی رو از ایشون شنیدید و این صوت ضبط شده رو گاهی وقتها میزارید و دوباره میشنوید! من توصیه میکنم به هیچ عنوان دیگه این کار رو نکنید و اون مطالب ضبط شده رو نذارید و بشنوید برای خودتون عذاب ایجاد نکنید چون ما آدمها گاهی وقتها دنبال عذاب خودمون هستیم و یک خاطره ی تلخ و یک ناراحتی رو مرور کنیم در ذهنمون , همسری دارید که علاوه بر عصبی بودن این مشکل رو هم داشته خب علت این مشکل رو بایستی بررسی کنید ببینید به چه صورتی هست بحث بارداری شما و حرمت زمان بارداری شما سرجای خودش ولی علت خیانت بایستی مشخص بشه چرا این مرد با توجه به اینکه فامیل شما هم هست و بایستی محترمانه تر برخورد بکنه و حرمتها رو حفظ بکنه به دنبال خیانت هست و فرد دیگه ای رو بخواد جایگزین بکنه یا به یک سبکی برای خودش برنامه ای داشته باشه خب این علتها مختلف هستش یکی از این علتها شخصیتی و تربیتی هست گاهی وقتها جلب توجه مرد هست گاهی وقتها تنوع طلبی گاهی وقتها هیجانات اضافه خواستن گاهی وقتها خلاء عاطفی که در خودشون احساس میکنند یا شرایطی که در فرد ایجاد شده همه دست به دست هم میده یا شرایطی که در دنیای مجازی متاسفانه هست و بعضیها ظرفیت حضور در این دنیا رو ندارند و با یک سلام با یک محبت با یک کلمه ی جانم و یا عزیزم بلافاصله ادامه ی مسیر رو میدن و خودشون هم مشتاق این مسئله هستند همه ی این دلایل امکانش هست برای این مسئله ی شما باشه , اینکه شما هم پرخاشگر شدید و عصبی شدید و بچه رو کتک میزنید هم خب این ناشی از رفتارهایی هستش که در خانه بر شما هم هست , هردوی شما دچار تنش و دچار اذیت و آزار هستید چرا از بزرگتر ها کمک نمیگیرید؟ چون شما در یک خانواده ای دارید زندگی میکنید که مادر شوهر شما عمه ی شما هست پدر شوهر شما شوهر عمه ی شما هست خب چرا نمیشینید در یک جمع دوستانه ی خانوادگی مسائل و مشکلات رو دوستانه مطرح کنید , عنوان کردید بخاطر حفظ آبرو و مسائلی که هست نخواستید بعضی چیزها رو مطرح کنید این درست اما در مجموع کمک از بزرگترها مثل مادرها میتونند شرایط رو به نفع شما درجهت تثبیت زندگی شما داشته باشند اینکه شما با عمه تون بعنوان مادرشوهر صحبت کنید و درد و دل کنید و دوستانه راهکار بخواهید و این راهکار دوستانه ی زنانه بعنوان دختری که با عمه اش داره درد و دل میکنه فکر نمیکنم ایجاد تنش بکنه و من فکر میکنم کمک بکنه و البته روابط بین خانواده ها رو درحال حاضر نمیدونم ولی در مجموع شما یک دست هستید و این یک دست هرگز نمیاد به خودش آسیب و آزار برسونه , با خانواده ها صحبت کنید اگر لازم هست هردو با هم در جلسات مشاوره ی زوج درمانی شرکت کنید بجای اینکه فکر طلاق باشید بجای اینکه فکر کتک زدن بچه باشید بجای اینکه همش دنبال تنش و اذیت خودتون باشید به فکر راهکار باشید پس از بزرگترها استفاده کنید مشاوره برید بهرحال اگر میخواید زندگیتون از هم نپاشه باید براش کار کنید باید براش تلاش کنید , زندگی درست کردن کاری نداره زندگی بوجود آوردن کاری نداره اما داشتن زندگی و نگه داشتن زندگی خودش کلی کار داره هنر میخواد , سیاست میخواد , مدیریت میخواد به نظر من با خانواده مشورتی داشته باشید بد نیست. موفق باشید…مشاوره ۲۴