موضوعات وبسایت : اجتماعی خانواده

حالم از خودم بهم میخوره

نویسنده : علی بجنوردی | زمان انتشار : 05 تیر 1398 ساعت 12:46

quote_icon.png

نوشته اصلی توسط

فرشته مهربان

درک و فهم احساس گناه وقتی خطا کردیم خوبه خیلی خوبه اما تا جایی که مارا برگردونه از راه خطا و دست ما را بده به دست خدا . اگر باعث بشه که خطای دیگه یعنی از بین بردن خود و ضربه روحی به خود زدن و ... پیش بیاد دیگه درست نیست و از تعادل خارج شدن هست .

با سلام و احترام


reza18 گرامی به تالار همدردی خوش آمدید.

بخش اول: احساس گناه - اینکه انسان پس از کارهای غیر اخلاقی احساس گناه پیدا کنه کاملا طبیعی هست. چون احساس گناه فرایندی هست که کمک می کند انسان به راه درست برگردد.


- همچنین اینکه شما به خاطر این احساس گناه ، انرژی گذاشته اید و دست از گذشته خود برداشته اید نشان می دهد که فردی بسیار قوی هستید، معمولا بنده کمتر کسی را با این قدرت سراغ دارم. اینکه شما از دو سال پیش توانسته اید زندگی جدیدی را شروع کنید جای قدردانی دارد. و فکر کنم همه اعضاء هم دردی از این قدرت خویشتنداری و برگشت شما خشنود بوده و اقدام شما را تحسین برانگیز می دانند.

پس تا اینجا فرایندی طبیعی اتفاق افتاده است. یعنی: 1 - خطا
2 - احساس گناه
3 - توبه و برگشت.


خداوند هم کاملا شفاف به انسان گفته است که خطا مجازات دارد، اما اگر کسی احساس گناه کرد و توبه کرد. بخشیده می شود و جالب تر از اینکه اگر دوباره سراغ آن گناه نرود حتی آن گناهان نیز به ثواب تبدیل می شود.

نتیجه: پس تا اینجا شما به خاطر توبه واقعی هم گناهانتان بخشیده شده است و هم اینکه ثواب کسب کرده اید. بخش دوم: ناسپاسی ، ناشکری و قدر ناشناسی - اینکه شما به ذهنتان آمده باشد به خاطر کارهای خطر ساز و پرریسک قبلی اتان ممکن است ایدز گرفته باشید طبیعی هست.


- اینکه شما برای اینکه به یقین برسید و از نگرانی در آیید رفته اید و آزمایش ایدز داده اید کاری عقلانی و صحیح هست.
و اینکه نتیجه آزمایش منفی بوده است ، جای سپاس و شکرگزاری دارد و اینکه خدا برای شما آزمایش سنگینی قرار نداده است و مبتلا نشده اید جای بسی خوشحالی دارد.

شما بابت این نتیجه چند بار خود را شکر کردید؟ چند بار تشکر کردید؟ چند رکعت نماز خواندید؟ چقدر این نعمت را پاس داشتید؟ در واقع احساس گناهی که الان باید داشته باشید باید در رابطه با اشتباه جدیدتان باشد؟


یعنی کدام اشتباه؟
چون شما قبل از 15 سالگی کار بدی کردید و توبه کردید و خاتمه یافته است. پس بابت آن اکنون گناهی بر شما نیست که احساس گناه داشته باشید.

اما دو ناسپاسی داری که باید آنها را جبران کنی1- خدا نعمتی به تو داده که از گذشته جدا شوی. اکنون باید خوشحال بابت این نعمت مرتب خدا سپاس گویی و شکر گذار باشی.
2- بابت اینکه نتیجه ایدز شما هم منفی بوده است. و خدا باز هم لطفش را به شما ثابت کرده است باید سپاسگزار باشی و شکر گذار باشی.پس اکنون انرژیت را روی این ناسپاسی های بگذار و با سپاسگزاری و خوشحالی از این نعمتها که خدا بهت داده است ، نشان بده که بنده قدر شناسی هستی. و از زندگی لذت ببر و نگران نباش.بخش سوم(بسیار مهم): افکار وسواسی اینکه می بینی پس از اینکه اتفاقی اتفاده و تمام شده و شما هم اصلاح شده ای، باز هم به صورت اتوماتیک فکرهای آسیب رسان به ذهن شما هجوم می آورند نشان از وسواس فکری دارد.

عزیز من، این مرحله دیگر ربطی به گناه گذشته شما، احساس گناه، ایدز یا هر چیز دیگر ندارد. چون اگر اینها هم حل شود یک مسئله ناراحت کننده دیگر به ذهن شما حمله می کند. و اینها همه به خاطر مسئله وسواس فکری شماست.
این مرحله نیاز به روانپزشک و روانشناس بالینی دارد.
توصیه می کنم در مرحله اول به روانپزشک مراجعه کنید. اگر تمایل نداشتید به مسئله قبل از 15 سالگی خود اشاره نکنید. حتی مسئله ایدز هم خیلی مهم نیست. شما فقط به روانپزشک بگویید که عادت کرده اید که یک مسئله منفی را در ذهن خود مرتب جای دهید چه این افکار وسواسی مربوط به یک مسئله واقعی باشد (مثل اشتباهات قبل از 15 سالگی ) ، چه افکار وسواسی غیر واقعی(مثل خیالبافی در مورد ایدز).

شاید نیاز باشد ابتدا تحت دارو درمانی باشید تا کمی وسواس فکری شما کاهش یابد. در مرحله بعد هم تحت نظر یک روانشناس بالینی مهارتهایی باید بیاموزی که وسواس فکری خود را بتوانید کنترل کنید. معمولا تکنیک هایی مثل توقف فکر، تمرکز زدایی و سایر تکنیک های رفتاردرمانی می تواند کمک زیادی به شما بکند.

خلاصه و نتیجه گیری:یکم: احسنت به قدرت و اراده شما بابت تغییر جهت خود و با سپاس فراوان از خداوند متعال که این لطف را در حق شما انجام داد.

دوم: سپاس خدا را که شما دچار ایدز یا هر بیماری دیگری نشده اید و خداوند به شما لطف داشت و سالم و سرحال هستید.

سوم: احساس گناه باید معطوف به یک گناه باشد. چون شما توبه کرده اید و آن گناه پاک شده است. اکنون احساس گناهت باید بابت ناامیدی ات باشد. باید بابت ناسپاسی ات باشد. لذا سعی کن از این احساس گناه استفاده کنی و باز هم خودت را نجات دهید.


اکنون مشکل شما هم جنسگرایی نیست. مشکل شما ناشکری و ناسپاسی هست از نعمت هایی که خدا بهت داده و دستت را گرفته و از آن مشکلات بیرونت آورده است. مشکل شما اکنون ناامیدی هست. و این خود گناهی بزرگ هست. راه نجاتش هم شکر گذاری و سپاسگزاری و امیدواری هست.

چهارم: (بسیار بسیار مهم) اکنون مشکل اصلی شما وسواس فکری هست. وسواس فکری یعنی هجوم فکرهای مخرب که اتوماتیک به ذهن شما هجوم می آورد و شما را تسلیم خویش می سازد. ممکن است این فکرهای مخرب اکنون گناه قبلی شما باشد یا ایدز باشد، اما اگر اینها هم برطرف شود یک فکر مخرب دیگر خواهد آمد. برای درمان باید حضوری نزد یک روانپزشک بروید و ابتدا با مصرف دارو کنترل بیشتری بر افکارتان پیدا کنید. بعد هم به کمک یک روانشناس بالینی تکنیک های رفتاردرمانی را تمرین کنی و خودت افسار افکارت را به دست بگیری و هدایتشان کنید. همچنین می توانید مقالات مربوط به توقف فکر، تمرکز زدایی و افکار وسواسی را جستجو کنید. و به کار گیرید.


آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر