سلام
وقتی جرم روی داده توسط متهم مورد انکار قرار می گیرد بازپرس با توجه به شواهد و امارات سعی می کند تا به کشف حقیقت نائل شود. به طور مثال اگر بین یک زوج درگیری رخ دهد و با تماس احد از زوجین و یا همسایگان پلیس به محل نزاع بیاید و گزارش مدعی را بنویسد و فرد مجروح در همان زمان چنانچه وقت اداری باشد و یا فردا به کلانتری رفته و نامه معرفی به پزشکی قانونی بگیرد و صدمات توسط پزشکی قانونی گزارش شود تا حد زیادی دلایل به جهت اثبات ضرب و جرح به دست آمده است. در این موارد صرفا با یک تحقیق محلی از همسایگان که صرفا شهادت بدهند صدای درگیری زوجین را شنیده اند به جهت اثبات وقوع جرم کفایت می کند. لذا بازپرس با مشاهده گزارش پلیس از محل وقوع درگیری و گزارش پزشکی قانونی ضمن توجه به نشانه ها و شواهد دیگر به بازجویی و تحقیق از مشتکی عنه ( فردی که از او شکایت شده ) می پردازد و اگر از اظهارات او وقوع درگیری را تشخیص دهد در پرونده کیفرخواست صادر می نماید. در غیر این صورت تحقیق محلی و یا احضار شهود را در دستور کار قرار می دهد.
صدور قرار تامین در مرحله ای است که به نظر بازپرس و یا دادیار دلایل کافی بر توجه اتهام به مشتکی عنه وجود دارد. اظهارات و شخصیت و موقعیت مشتکی عنه در تصمیم بازپرس و دادیار موثر است.
با امتناع همسایگان از ادای شهادت بازپرس می تواند انها را احضار کند و یا اینکه دستور تحقیق محلی بدهد. در هر صورت نواقص و نکات مبهم پرونده را باید به طریقی برای بازپرس روشن نمایید. انشاالله چنانچه دعوا با دقت و صداقت پیگیری شود حتما به حق و حقوق قانونی خود می رسید.
نوع آثار ضربات خود زنی عموما با آثار ضرب و جرح متفاوت است. فردی که به لحاظ روانی برای اخذ دیه از همسر خود اقدام به خود زنی می کند با فردی که در یک درگیری مصدوم شده است عموما متفاوت است و بازپرس به نشانه های رفتاری طرفین دقت می کند. در هر صورت سواستفاده در هر چیزی ممکن است اما همیشه اوضاع به نفع فردی که قصد سواستفاده دارد پیش نمی رود چه بسا که برای وی بسیار بد شود.