موضوعات وبسایت : اجتماعی خانواده

طلب مرگ حضرت زهرا

نویسنده : محمد پارسایی | زمان انتشار : 06 آذر 1399 ساعت 21:57

سوال

در یکی از مراسم های سوگواری حضرت زهرا (س) شرکت کرده بودم، مطلبی را از مداح شنیدم که سوالات زیادی را در ذهنم پدید آورد. عنوان شد: "حضرت زهرا (س) در اواخر عمر شان روزی فرزندانشان را فراخواندند، تا آماده زیارت مدفن جدشان رسول اکرم (ص) شوند و مادر آن جا دعا کند. دعای مادر در آن مکان وقتی فرزندان دست به آسمان برده بودند، در خواست مرگ خود از پروردگار بود که باعث تعجب و ناراحتی فرزندانشان شد". با توجه به نکات زیر پذیرفتن مطلب فوق برایم قابل قبول نیست: حضرت زهرا (س) به عنوان الگوی برتر در همه دوران برای زنان شیعه می باشند، طلب مرگ هر قدر هم برای مشکلات زیاد باشد، به چه معناست؟ ایشان در سن جوانی به رحمت خدا رفتنه اند، این مطلب در گرایش جوانان خصوصا در دوران بلوغ باعث تشدید احساس ناامیدی و یا مرگ (خودکشی) به دلیل نرسیدن در آرزوها و ناتوانی در حل مشکلات نمی شود؟ زندگی و حیات نعمت بزرگی است که پرورگار به انسان بخشیده است و انسان باید از پروردگار به خاطر این لطف همیشه سپاس گزار باشد. طلب مرگ در سن جوانی از نعمتی که خداوند به انسان بخشیده از فردی که به عنوان الگوی برتر می باشد به چه معنا است؟

پاسخ

پاسخ اجمالی:<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /?>

در منابع معتبر، چنین مطلبی که حضرت زهرا (س) دست فرزندانش را گرفته باشد و بر سر قبر پیامبر طلب مرگ کند وجود ندارد. البته، در برخی از کتاب ها، دعای طلب مرگ به حضرت نسبت داده شده است. حضرت زهرا در خطبۀ مفصل که به خاطر اعتراض بر غصب فدک، بیان کرده است، طلب مرگ می کند و می فرماید: "ای کاش در این لحظه مرده بودم". طلب مرگ نمودن از خداوند می‏تواند دلیل‏های گوناگون داشته باشد که اگر به دلیل برخورد با مشکلات زندگی و ضعف نفس باشد کاری قبیح و ناپسند است.

اما اگر منشأ آن، ایمان قوی و عشق و محبت وصف ناشدنی نسبت به خداوند باشد، به طوری که عاشق تحمل دوری معشوق خویش را ندارد و وصال وی تمام آرزوی او است، این طلب مرگ، ممدوح است.

پاسخ تفصیلی:

در منابع معتبر، که بیان کند: حضرت زهرا (س) دست فرزندانش را گرفته و بر سر قبر پیامبر طلب مرگ کند، وجود ندارد. البته در برخی از کتاب ها، دعای طلب مرگ به حضرت نسبت داده شده است. حضرت زهرا در خطبۀ مفصل که به خاطر اعتراض بر غصب فدک، بیان کرده است، طلب مرگ می کند و می فرماید: "ای کاش در این لحظه مرده بودم".[1] البته باید شرایط سخت آن زمان را در نظر گرفت. چنین دعا و آرزویی می تواند، نوعی اعلام انزجار از وضعیت موجود باشد. در هر صورت، اگر بپذیرم که حضرت زهرا (س) با قصد جدی، چنین مطلبی فرموده اند، در این صورت به مطالب زیر توجه کنید.

عمر طولانی، یکی از نعمت های ارزشمند الاهی است و از نظر اسلام آرزوی مرگ امر ناپسندی است که پیامبر اکرم (ص)[2] و ائمه طاهرین (ع) در روایات زیادی از داشتن چنین آرزوهایی منع کرده اند. طلب مرگ نمودن از خداوند دلیل‏های گوناگون می‏تواند داشته باشد که اگر به دلیل برخورد با مشکلات زندگی و ضعف نفس باشد کاری قبیح و ناپسند است.

اما اگر منشأ آن، ایمان قوی و عشق و محبت وصف ناشدنی نسبت به خداوند باشد، به طوری که عاشق تحمل دوری معشوق خویش را ندارد و وصال وی تمام آرزوی او است، این طلب مرگ، ممدوح است. امیر مؤمنان (ع) در نهج البلاغه در خطبه معروف به خطبه متقین در اوصاف و ویژگی های اهل تقوا و ایمان می فرماید: اگر خداوند عمر معینی را برای اهل ایمان و تقوا معین نکرده بود، یک چشم به هم زدن نیز روح آنان در بدنشان نمی ماند، به دلیل اشتیاق به پاداش الاهی و بیم از کیفر او؛ یعنی مؤمن مشتاق دیدار و لقای پروردگار خوش است.[3]

حضرت علی (ع) در کلام دیگری می فرماید: "بسیاربه یاد مرگ و منزل های پس از آن باش،اماّهرگز آرزوی مرگ مکن، مگرآن گاه که صددرصد به رضایت الاهی مطمئن باشی.[4]

بنابراین،در دو مورد است که مرگ برای اولیا الله یک آرزومی‏شود و دیگر از خدا طول عمر نمی‏خواهد:

1. کسی که در دنیا طوریزندگی کرده است که آنچه‏ که پیش فرستاده خیر و برکت است، دیگر برای او دنیا یکزندان است، چون وظایف خود را به نحو احسن انجام داده و مسئولیت خود را ایفا نموده استواحساس می کند دیگر بعد از این برای او فرصت و توانایی انجام کار نیست و زندگی در این دنیا فقط موجب تأخیر در ملاقات او با حضرت ربالارباب است، در این جا آرزوی مرگ از خداوند آرزوی تسریع در رسیدن به لقاء الله است. همان‏طور که دانشجویی که برای تحصیل‏ به خارج رفته و در آن جا به خوبی درس خوانده و کار کرده و دانشنامه گرفته است، آرزوی بازگشت به وطن دارد؛ چون‏ مسئولیت خود را به حد اعلا انجام داده است. به عبارت دیگر؛ مرگ برای اولیاالله یک‏ آرزو است، آما آیا آنها در صدد تحقق‏بخشیدن به این آرزو هستند یا در عین این که‏ مرگ برای آنها یک امر آرزویی است، با آن مبارزه هم می‏کنند؟ نکته این‏ است که هم آرزویش را دارند و هم با آن مبارزه می‏کنند (مگر در دو صورت‏ که خواهیم گفت)؛ چرا؟ برای این که مثل آنان همان، مثل دانشجو است، دانشجویی که در خارج از کشور است تا آن آخرین لحظه‏ای که هنوز فرصت کار کردن و پیشرفت دارد با بیرون رفتن از این محل مبارزه می‏کند با این که‏ آرزوی آن را دارد، مگر آن ساعتی که احساس کند که دیگر در این جا کاری‏ برایش نمانده است؛ یعنی آنچه باید انجام می‏داده، انجام داده است.2

2. دوم مسئله شهادت است. از آن جا که شهادت در راه خدا بالاترین درجۀ کمال انسانی است، آرزوی شهادت و مرگ در راه خدا آرزوی بالاترین درجۀ کمالاتی است که انسان پس از سال ها عبادت و بندگی خالصانه و انجام اعمال صالح ممکن است به آن برسد و ممکن است به آن نرسد، اما شهادت یک کمال تضمین شده است. پیغمبر (ص) فرمود: هر صاحب عمل نیکی، فوق عملش، برّ و نیکی‏ هست،مگر شهادت که دیگر مافوق این برّ و نیک، برّی نیست،[5] بنابراین، آرزوی شهادت (مرگ در راه خدا) یک آرزوی مطلوب است، اما در هیچ یک از دو مورد هم انسان مؤمن اجازه ندارد خود را در معرض مرگ و کشته شدن قرار دهد و اگر در چنین حالی مریض شد، باید خود را مداوا نماید تا سلامتی خود را باز یابد. یا اگر در میدان جهاد در راه خدا حاضر شده، باید تمام مسائل حفاظتی را برای حفظ جان خود رعایت کند[6].،[7]

نمایه های مربوط:

1. مرگ و تأخیر در آن، سوال 97 (سایت: 2235).

2. درخواست طول عمر و آرزوی مرگ، سوال 2188 (سایت: 2313).

3. عدم آگاهی از زمان مرگ، سوال 2210 (سایت: 2325).

4. شهادت حضرت زهرا (س) در منابع اهل سنت، 5256 (سایت: 5512).


[1] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 29، ص 234، دارالوفاء بیروت، 1404،" لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَنِیئَتِی".

[2] بحارالأنوار، ج 6، ص 128، "ابْنُ مَخْلَدٍ عَنْ أَبِی عَمْرٍو عَنِ الْحَارِثِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَاقِدِیِّ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الزُّهْرِیِّ عَنْ یَزِیدَ بْنِ الْهَادِ عَنْ هِنْدٍ بِنْتِ الْحَارِثِ الْفِرَاسِیَّةِ عَنْ أُمِّ الْفَضْلِ قَالَتْ دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَی رَجُلٍ یَعُودُهُ وَ هُوَ شَاکٍ فَتَمَنَّی الْمَوْتَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تَتَمَنَّ الْمَوْتَ فَإِنَّکَ إِنْ تَکُ مُحْسِناً تَزْدَدْ إِحْسَاناً إِلَی إِحْسَانِکَ وَ إِنْ کُنْتَ مُسِیئاً فَتُؤَخَّرُ لِتَسْتَعْتِبَ فَلَا تَمَنَّوُا الْمَوْتَ".

[3] نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه 193، ص 303، دارالهجرة، قم.

[4]نهج البلاغه، صبحی صالح، نامۀ 69، دارالهجرة، قم.

[5] کلینی، الکافی، ج 2، ص 348؛ مجلسی، بحار الانوار، ج 71، ص 61، با اندکی اختلاف.

[6] برای آگاهی بیشتر، نک: مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، ج 7، (تفسیر سوره‏های صف، جمعه، منافقون و تغابن )، ص 64-81.

[7]اقتباس از سوال 2188 (سایت: 2313).

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر