10
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
نویسنده: حدیث رحمانی 28 فروردین 96 3424
ان ال پی NLP یا برنامه ریزی عصبی و کلامی ابزاری قدرتمند برای کنترل ذهن و رسیدن به هدف است که متأسفانه حضور افراد غیر متخصص در این حیطه بسیار زیاد شده و از همین رو لازم دیدم با دوست عزیز و خوبم آقای سعید وفایی که از متخصصان قدرتمند انن ال پی (NLP) در کشور به شمار میروند، گفت و گویی در مورد این داشته باشم که NLP چیست و چه کاربردی در مدیریت استرس در سخنرانی دارد؟
توجه! رادیو سخنرانی رایگان است و رایگان خواهد ماند و تنها شرط استفاده از آن این است که در راستای ترویج دانش حداقل آن را با یک نفر به اشتراک بگذارید..
برای دانلود فایل شماره 30 رادیو سخنرانی با موضوع ان ال پی و سخنرانی میتوانید از لینک زیر اقدام کنید:
برای دانلود کافیست اینجا کلیک کنید
فایل متنی گفت و گو با سعید وفایی: NLP ان ال پی چیست؟
به نام خدا
سلام دارم خدمت شما شنوندگان رادیو سخنرانی.
من محمد پیام بهرام پور هستم و در کنار دوست عزیزم آقای سعید وفایی عزیز هستیم و میخواهیم یکی از فایلهای رادیو سخنرانی را با همدیگر ضبط کنیم.
بهرامپور: سعید جان سلام
وفایی: سلام
بهرامپور: مرسی که وقتت را به من دادی
وفایی: خیلی ممنونم به خودت سلام دارم، سلام ویژه و به شنوندگان خوب رادیو سخنرانی و امیدوارم خندههای امروزمون بتونه حس خوبی بهشون بده و نکتههای آموزشی هم توش داشته باشه.
بهرامپور: متشکرم. خیلی ممنون، لطف میکنید خودتون را برای شنوندگان معرفی کنید.
وفایی: بله ممنون از فرصتی که در اختیار من قرار دادید. من سعید وفایی هستم، مدرس مباحثی مثل فروش، مشتری مداری، بازاریابی، ان ال پی(NLP )، حدود پانزده سال است که در فضای کسب و کارم و به عنوان مشاور و سخنران و تقریبا سیزده ساله میشه گفت رسما در فضای آموزش و تدریس و سخنرانی فعالیت داشتم و خیلی خوشحالم از اینکه یک دوست خوبی مثل تو دارم که داره کمک میکنه به مردم که بتوانند تکنیکهای سخنرانی را یاد بگیرند.
بهرامپور: ممنونم از شما. متشکر، خب میخواهی اول حست را در راجع به سخنرانی بگویی.
وفایی: خیلی دوستش دارم، خیلی دوستش دارم...
احساس بسیار خوبی دارم یعنی خیلی وقت ها به این فکر میکنم که اگه قرار بود یک کاری بکنم که حتی به خاطرش پول هم نگیرم خیلی پول داشتم و می تونستم پول نگیرم اون کار سخنرانی بود، وقتم را میگذاشتم برای اینکه حرف بزنم با مردم زیادی آشنا بشوم و اون چه که به عنوان تجربه، حس خوب، دارم با اونها اشتراک بگذارم(share) کنم احساس خوبی به من میدهد.
بهرامپور: کدوم یکی از اجزای سخنرانی اون فایلهای سخنرانی بیشتر این حس خوب را به شما میدهد؟
وفایی: ببینید یکی از جذابیتهای این کار من در اون بخش سخنرانی این است که دائم ارتباطات جدید برایم ایجاد میشه و میدانید که شبکه، network، ارتباطات اینها به شدت به شما کمک بکنه، در راستای ارتقای خودت و او حسی که دارید وقتی میخواهید به دیگران کمک بکنید.
بهرامپور: پس اون ارتباطات برای شما بیشتر جذابیت داره؟
وفایی: خیلی جذابه
بهرامپور: بسیار عالی . ترس از سخنرانی هم دارید؟
وفایی: ببین پیام، واقعیت این هست که بزرگترین سخنرانان دنیا هم خیلی وقتها این ترس را در وجودشون دارند یه جایی اگر احساس بکنند که اگر آدمهای خیلی خاصی باشند من شاید بعضی وقتها که فکر میکنم که خب الان میخواهم یک جایی برمم که چهارصد، پانصد تا مدیر نشستهاند، همهشان تجربه دارند. ممکنه برای لحظاتی این ترس سراغم بیاد.
بهرامپور: برای ثانیههای اول
وفایی: ثانیه های اول، ولی قاعدتا بعدش روتین میشه و بعدش راحتتر میتوانم ارتباط برقرار کنم و این حس داستانش یک مقدار متفاوت میشه.
بهرامپور: خیلی جالبه که با همه اساتید بزرگ که مثل شما هستند صحبت میکنم، همه این حس را دارند که برخی مواقع که عادت ندارند، اون چند ثانیه اول اون ترس را دارند و اصلا دید اشتباهی است که ما توقع داریم سخنرانی اصلا نباید ترس داشته باشهه چون هر موقع کار بزرگی میکنیم یک ترسی وجود داره دیگه و این ترس میتونه خیلی مفید باشه.
وفایی: اساسا آدمهای موفق دنیا الزاماً آدمهایی نبودند که از ماجراها نترسند، اونها ترسیدند ولی علیرغم ترسشون اقدام کردند.
بهرامپور: دقیقا همینطوره
وفایی: سخنرانی هم جدای از این ماجرا نیست.
روش تدریس چیست؟ معرفی بهترین روشهای تدریس مناسب ایران
بهرامپور: خیلی عالی، متشکر از تعبیر زیباتون، شما فرمودید در زمینه ان ال پی هم فعالیت میکنید، میخواهید
ان ال پی هم یک مقدار توضیح بدهید؟
وفایی: آره یکی از علاقهمندیهای من مبحثی به نام ان ال پی هست که شاید من حدود از دوازده سیزده سال پیش آموزشهایش را دیدم، البته شاید بتوانم بگویم، هفده هجده سال پیش مطالعاتش را شروع کرده بودم، کتابهای زیادی در موردشش خواندم، مطالعات زیادی داشتم حالا هم منابع فارسی هم منابع انگلیسی، یکی از آرزوهایم این هست که یک روز سر کلاس آقای بندلر بنشینم و به صورت مستقیم و خصوصی ازشون ان ال پی را یاد بگیرم چون معتقدم که دریایی از دانش و من فقط قطره ای از اون دانش را بهش اشراف دارم.
بهرامپور: گریندر چی؟
وفایی: نمی دونم چرا حسم به سمت بندلر هست که حالا گریندر هم آمده داستان نیو کد(new code ) را راه انداخته در ان ال پی ،ولی نمیدونم حسم به سمت بندلر هست یه جوری با بندلر حس بهتری دارم. مبحث بسیار بسیار جذابیه، ساختار تجربیات انسانن را باهاش سر و کار دارد.
خب میدونی که زمانی که در دهه 1970 در سانتا کروز پایههای این موضوع گذاشته میشد و ارتباطی بین بندلر و گریندر ایجاد شد، ذات ماجرا این بود که چرا بعضیها موفق هستند، بعضیها نیستند و آیا ما میتوانیم الگوهای ذهنی آدمهای موفق را برداریم و اون را به آدمهای معمولی بدهیم و اونها را موفق کنیم، که بر اساس این فرمول سیستمی به نام مدلینگ در ان ال پی روی آن تاکید زیادی شد و فاز به فاز تکنیکها و روشهای جدیدی ابداع شد.
تکنیکهای ان ال پی در سخنرانی
بهرامپور: خیلی متشکرم از شما، خب ما از این تکنیکها تا یه حدی در سخنرانی استفاده میکنیم، مثلا مدلینگ خب البته بعضیها خیلی بد استفاده میکنند تعبیرش کردند به کپی پیست و خب خیلی خوشحال میشویم و فکر میکنم تکنیکهای خیلی خوبی داشته باشه تو بحث کنترل استرس شاید بتوانید تکنیکهای خیلی خوبی را در کنترل استرس در سخنرانی به شنوندگان ما بدهید.
وفایی: بله دقیقا. خب ببینید، خیلی وقتها افراد با این موضوع مواجه میشوند که به شدت در لحظه مواجهه با شرایطی مثل قرار گرفتن در جلوی جمع دچار استرس میشوند و این استرس باعث میشه که حتی مطالبی که به ذهن داشتند، حتی مسلط هم بهش بودند فراموش کنند! ان ال پی تکنیکهای زیادی میده از مباحثی مثل ساب مدالیتی گرفته که با دستکاری کیفیتهای تصاویر، صداها و احساسات ما میتوانیم احساسمون را با یک ماجرایی عوض بکنیم.
اگر تجربهای منفی داشته باشیم به راحتی دستکاریاش بکنیم گرفته تا تکنیکهایی مثل ان کوریک که تکیهگاه ذهنی بهش می گویند که در کتاب فارسی با این عنوان مواجهه میشوی یا حلقه اعلا یا مباحثی مثل تکنیک ساده که نمیدونم توی برناممون چقدر فرصت داریم که من بخوام یک تکنیک کوچولو را روی افراد کار کنم.
بهرامپور: خیلی خوبه، آره حتما خیلی عالیه
وفایی: خب من از شنوندههای خوب میخواهم که به یک موضوعی فکر کنند که ممکنه براشون استرس آور باشه، مثلا چند روز دیگه چک دارند یا ممکنه بروند مصاحبه استخدامی جایی یا قراره که جلوی یک جمعی صحبت بکنند و سخنرانی بکنند به این موضوعع فکر بکنند...
یک چند ثانیه فکر کنید و به این موضوع تمرکز کنید.
ترجیحا چشماتون را ببندید.
حالا زمانی که به این موضوع فکر میکنید به عدد استرستون یک نمره بین صفر تا ده بدهید که ده بالاترین سطح استرس و صفر کمترین هست.
حالا میخواهم که به داخل بدنتون دقت کنید و رجوع کنید ببینید چه احساسی در قفسه سینه خودتون دارید؟
معمولا افراد چیزی مثل چرخشی را حس میکنند انگار یک چیزی در بدنشون داره میچرخه، میخواهم پیداش کنید. دقت کنید و پیداش کنید. به سرعت این چرخش دقت کنید و به رنگی که داره. ممکنه یک رنگ تیره مثل قهوهای، قرمز یا سیاه داشته باشه.
کاری که میخواهم بکنید این هست که، کمی سرعتش را بیشتر کنید، بیشتر، آیا وقتی بیشتر میکنید استرس شما بیشتر میشود؟
حالا میخواهم سرعتش را کمتر کنید، چرخشی که در بدنتون هست سرعتش را کمتر کنید.
مقاله اعتماد به نفس چیست؟ اعتماد به نفس تان را با این برنامه عملی 10 روزه افزایش دهید را از دست ندهید
کمتر کمتر کمتر.
دقت کنید که عدد استرستون چقدر پایین میآید، کمتر و کمتر تا نزدیک به صفرش کنید.
حالا میخواهم یک رنگی که بهتون آرامش میدهد را انتخاب کنید و رنگ این حلقه انرژی را به اون رنگ تبدیل کنید مثلا سفید، آبی یا هر رنگی که شما دوست دارید، حالا اون را در مسیر برعکس با رنگ جدید بچرخانید، بچرخانید، به عدد استرستان فکر کنید که پایینتر آمده، حالا سرعتش را به اندازهای تبدیل کنید که استرستان به صفر نزدیک شود.
خیلی خوبه
خیلی خوبه
اونجایی که عددش به صفر نزدیک شد میتوانید چشمانتان را باز کنید.
خیلی خوب
خب دوستان توجه داشته باشند که چه تجربهای داشتند وقتی این کار را کردند، به احتمال زیاد وقتی درست انجامش داده باشید یک احساس آرامشی بدنتان را فرا گرفته است. این تکنیک ان ال پی یک تکنیک بسیار ساده است که اساسا هم نگاه ان ال پی به این ماجرا همین است با روش های خیلی ساده، خیلی دست یافتنی و سریع بتوانیم کنترل داشته باشیم روی احساسمون، تجربیاتمون و روی برنامهریزی ذهنیمون
بهرامپور: متشکرم از شما، مرسی از تکنیک خیلی قشنگی که گفتید. حالا لازمه که این تکنیک تکرار بشه؟
وفایی: قاعدتا مثل هر چیز دیگری که باید افراد یاد بگیرند بعد از چند بار تمرین کردن خیلی راحتتر دستشون میآید و بعد از مدتی میتوانند در عرض چند ثانیه استرسشون را مدیریت کنند.
بهرامپور: مدیریت کنندمتشکرم از تکنیک خیلی قشنگی که گفتید. ممنون
وفایی: خواهش می کنم
بهرامپور: خب خاطره ای هم، چیز خاصی وجود داره از سخنرانی، چیز خاصی که بخواهید الان بگید.
وفایی: آره سخنرانی که برای من همه اش خاطره هست و لذت بخشه ولی امروز سر کلاسی که داشتم یکی از دوستان گفت آقای وفایی شما خودتون سوتی دادید؟
یک اشتباهی کردید؟
گفتم بدیهی است. فقط نکتهای که باید سخنرانان بدانند وقتی سوتی میدهند هول نشوند، خودشون جمعشون بکنند و حتی خود اون را تبدیل به یک سوژه خنده بکنند. یادمه که یک سخنرانی داشتم البته ده سال پیش در یک مجموعهای، سیصد چهارصد نفر نشسته بودند. کاغذهای کوچکیداشتم که نت برداشته بودم و به ترتیب چیده بودم که چه چیزهایی میخواهم در آن روز بگویم که از پاورپینت استفاده نکرده بودم اون روز و به محضی که شروع کردم شعر اول را بخوانم و این یخ شکنی را انجام بدهم و وارد فضای سخنرانی بشوم، کولر بالا سرم روشن شد و تمام برگههای من را باد برد و من یکی دو دقیقه شروع کردم برگههام را پیدا میکردم، مرتب کردم و شعرم را نصفه نیمه خواندم. ولی توانستم اون لحظه جمعش کنم که نکته خیلی مهمی هست که دوستان باید بدونند که اتفاقاتی از این قبیل رخ میدهد، ولی باید بتوانند خیلی سریع جمعش کنند.
بهرامپور: منم چون شما گفتید یاد اتفاق دیشب افتادم، خب ما یک دوره یک ساله داریم با دوستان و ارتباطمون خب خیلی نزدیک است. یکی از دوستان بسیار درگیر بود. حالا من عذر میخواهم از شنوندگان و دستش تو دماغش بود و دنبال یک چیزی میگشت.. من بار اول نگاهم افتاد، قطعا شما در سخنرانی زیاد از این جور چیزها دیدید چون سخنرانان چیزهایی را میبینند که دیگران نمیدیدند ولی اون داشت پنج، شش دقیقه دنبال یک چیزی میگشت که من آخر سر نگاه کردم بهش و گفتم ببین چیزی نیست ولش کن و خب کسی متوجه نشد جز خودش ولی من خودم تا سه چهار دقیقه نمیتوانستم خندهام را از این فضا کنترل کنم.
واقعا اتفاقهایی که آدم در سخنرانی میبیند و بقیه نمیبینند خیلی جالبه، اینکه بعضیها در فکر فرو میروند یا با هم دیگه ارتباطاتی دارند، خیلی جالبه، بحث مدیریت خنده و کنترل خنده هم چیز جالبی هست.
وفایی: دقیقا موضوع جالبی بود. مرسی
بهرامپور: اگر تجربه یا نکتهای یادتون میآید چون شما به عنوان یک سخنران خیلی موفق در حیطه فعالیت خودتون شناخته شدهاید.
وفایی: ممنونم مرسی
بهرامپور: خب حالا من خیلی به راز موفقیت اعتقاد ندارم، اگر بخواهید از ابزار هایی که استفاده کردید، تکنیک هایی که استفاده کردید که به این جایگاه عالی رسیدید و به این موفقیتها دست پیدا کردید چه چیزهای است؟
وفایی: ببین من معتقدم یک بخش این ماجرا نگرشی است و یک بخشیاش تکنیکی است. نگرش منظورم چی هست؟
منظورم این است که مثلا امروز من میخواستم صبح برم سر کلاس، اولین حسی که دارم اینه:
خدا را شکرت الان من قصد دارم با یک سری آدم جدید روبه رو بشم و این حس کنجکاوی و عشق و احساس مثبتی که به آدم ها دارم بسیار به من کمک میکند که ارتباط سازی کنم.
نکته دیگه این هست که:
دوره غیر حضوری فن بیان و سخنرانی را از دست ندهید
تک تکشان را دوست دارم در زمانی که در سر کلاس هستم، آدم ها را دوست دارم، به خصوص در فضایی که به صورت کارگاهی هست، بیست سی نفر ممکنه سر کلاس باشند. دوستانی که با من کلاس داشتند میدانند و من اسامی تک تک افراد را به خاطر میسپارم و در تمام طول کلاس از اسامی تک تکشان استفاده میکنم و موقعی که ارتباط باهاشون برقرار میکنم از اون طرف ابزارها، تکنیکها و... است که بارها و بارها دوربین گذاشتیم، فیلم خودمان را گرفتیم، زبان بدنمان را چک کردیم ،لحن خودمان را چک کردیم، نحوه بیانمان را چک کردیم و خیلی وقتها پیش میآمد که من فیلم سخنرانی موفق دنیا را نگاه میکردم خیلی جاها شاید تقلید میکردم، ادای آنها را در میآوردم برای اینکه بتوانم اول اون را تجربه کنم و بعد سبک شخصی سعید وفایی را پیدا بکنم.
این هم نکته ای است که من پیشنهاد میکنم خدمت دوستان، البته آموزش سخنرانی تخصص تو هست پیام و مطمئنا تمام این چیزها را در سر کلاس به دوستانت آموزش میدهی.
بهرامپور: آره خیلی نکته خیلی خیلی قشنگی گفتی. تو بحث نمونه برداری که خودتون قطعا خیلی بهتر از من میدونید سایت TED.COMمیتونه خیلی کمک بکنه چون اکثر اون سخنرانان، مربی سخنرانی دارند و روی بیانشان کار شده و شنونده های عزیزز میتوانند حتما ازش استفاده بکنند و مرسی از اینکه وقتت را دادی.
واقعا متشکرم.
وفایی: خواهش میکنم.
بهرامپور: استفاده کردم تکنیک خیلی قشنگی بود و با اجازهات در کلاسهام از این تکنیک استفاده میکنم.
وفایی: خواهش میکنم. من خوشحال میشم که ان ال پی و تکنیکهای ان ال پی اشاعه پیدا بکنه.
رسالت خودم میدونم.
معرفی کتابهای ان ال پی NLP
بهرامپور: مرسی. پس میخواهی چند تا منبع هم معرفی بکن.
وفایی: آره، اگه خیلی ساده بخواهند دوستان با کتابهای ان ال پی آشنا بشوند. یک کتابی هست از ریچارد بندلر به نام "زندگی دلخواه خود را بسازید"،
من پیشنهاد میکنم دوستان این کتاب را بخوانند، این کتاب یک دید کلی درباره ان ال پی بهشون خواهد داد. جلد یک و دو از سری کتابهای "جادوی کامیابی" از آقای ریچارد بندلر هم کتابهای خیلی خوبی هست. البته کم پیدا میشه شاید توی کتابخانه ای، کتابفروشی ای جایی بتوانند پیدا بکنند.
بهرامپور: مرسی
وفایی: ممنون از اینکه فرصت را در اختیار من قرار دادی
بهرامپور: خواهش میکنم.
وفایی: ممنون از اینکه شنوندگان رادیو سخنرانی که به حرفهای ما گوش دادند.
بهرامپور: متشکرم ممنون خداحافظ
وفایی: خداحافظ