برقراری ارتباط یک نیاز روحی و روانی است و اهمیت آن در فضای خانوادگی دو صد چندان است. الگوهای ارتباطی موثر اثر مهمی بر سلامت و بهداشت روان و جسم اعضای خانواده دارد چهبسا شخصیت، اعتماد بنفس، میزان یادگیری، قدرت انتخاب و تصمیمگیری منطقی افراد خانواده وابستگی تام به ارتباط خوب، منطقی و صمیمانه آنها در خانواده دارد. ارتباط صمیمانه زیر بنای خانواده سالم و موفق است و عواملی همچون درک و احترام متقابل و همچنین صداقت و درستی در نظام خانواده را دربرمیگیرد.
ارتباط صمیمانه در خانوادههایی که اعضای آن امکان بیان احساسات و نظرات خویش را دارند بیشتر از خانوادههایی است که احساسات یا عقاید اعضای آن مورد توجه قرار نمیگیرد.
نبود ارتباط صحیح اعضای خانواده باعث میشود هریک از اعضا برای ارضای نیاز خود به همدم و همراه، به دنبال فردی خارج از خانواده باشند تا به وقت نیاز بتوانند با آنها درد دل کرده یا برای حل مسائل زندگیشان از آنها طلب مساعدت کنند و بیگمان این رفتار آغازی خواهد بود برای برملا و افشا شدن رازهای خانوادگی. وقتی فردی احساس تعلق به خانواده نداشته باشد یا خود را تافته جدا بافته بداند، دور از انتظار نیست که نسبت به رازهای اطرافیانش نیز بیتوجه باشد یا آنها را متعلق به خود نداند، اینجاست که مسائل کوچک خانواده نیز در بوق و کرنا میشود و همه شهر خبردار از آن!
در خانوادههایی که ارتباط سالم وجود ندارد دروغگویی و بیاعتمادی بسیار مشهود است، اعضای خانواده به حرفهای هم اطمینان ندارند و معمولا حتی سخن بحق همدیگر را نیز جانبدارانه تلقی کرده و تصور میکنند ممکن است گوینده از بیان آن به دنبال نفعی برای خویش است. سوءظن و مشکوک بودن به یکدیگر نیز ماجرایی بس طولانی دارد که باعث میشود آرامش زندگی اعضای خانواده با کوچکترین تلنگری بر هم بریزد و مصائب و مشکلاتی را که گاه حتی ماهها نیز ادامه مییابد، رقم بخورد.
چهار روش برای ارتباطی کلامی موفق در خانواده
۱: قانون نخست؛ وقت کافی بگذارید
بیشتر ارتباطات کلامی در خانواده های موفق خودانگیخته و خودجوش است. اعضای چنین خانواده هایی می گویند؛ «وقتی کارهای خانه را انجام می دهیم با هم حرف می زنیم.» یا «هر وقت دور هم هستیم حرف می زنیم.» بعضی خانواده های موفق هم هر روز وقت خاصی را معین می کنند که همه اعضای خانواده دور هم جمع شوند و حرف بزنند.
۲: قانون دوم؛ گوش بدهید
اعضای خانواده های موفق درک می کنند که ارتباط کلامی درست دو وجه دارد؛ حرف زدن و شنیدن. آنها از افتادن در دام تمرکز بر حرف زدن پرهیز می کنند.
گوش دادن به صحبت های همدیگر رابطه بین افراد را مستحکم تر می کند چون توجه و احترام را می رساند. خانواده های موفق شنونده های خوب و فعالی هستند و به این ترتیب درک آنها از یکدیگر عمیق تر می شود. شنونده فعال باید به حالت چهره، وضعیت بدن و لحن صدا به اندازه کلماتی که می شنود توجه داشته باشد. باید با سر تایید کند یا چیزی بگوید که نشان دهنده توجه او باشد.
۳: قانون سوم ؛ لولو خورخوره را به فیلم های ترسناک بسپارید
یادتان می آید وقتی بچه بودیم چه بازی هایی می کردیم؟ یکی داد می زد لولو خورخوره آمد؛ بقیه جیغ می زدند و فرار می کردند. این بازی ها هم ترسناک بودند هم بامزه.
آدم بزرگ ها هم از این بازی ها دارند اما مدل بازی آدم بزرگ ها خیلی بامزه نیست. این بازی آدم بزرگ ها را عصبی می کند، ارتباطات را خراب می کند و روابط را از بین می برد. لولو خورخوره آدم بزرگ ها انتقاد، ارزشگذاری و برخورد از موضع بالا به صورت قضاوت بی ادبانه و توهین آمیز است. وقتی یکی از طرفین قضاوت توهین آمیز می کند رابطه از بین می رود. خانواده های موفق ناراحتی ها را زود فراموش می کنند و اجازه نمی دهند مشکلات تمام دستاوردهای زندگی شادشان را در هم بشکند.
۴:قانون چهارم ؛ صادق باشید
ویژگی الگوی ارتباطی در خانواده های موفق صداقت و روراستی است. در چنین خانواده ای هر کس هر حرفی می زند همان منظور را دارد و منظورش همان است که می گوید.
اعضای خانواده موفق به زورگویی، زرنگی و کلک، سرزنش، سلطه گری و فرمان دادن متوسل نمی شوند. آنها از وابستگی سوءاستفاده نمی کنند، فداکارهای خاموش نیستند که مدت ها رنج می برند و سر آخر به گناه آلوده می شوند. همه روش های فریب دادن دیگران به ریاکاری و تیرگی رابطه می انجامد.
مهمترین آن احترام گذاشتن به دیگران است. به این معنا که «هر چه بکاری همان را درو میکنی»؛ اگر به دیگران احترام بگذاریم آنان هم در مقابل به ما احترام خواهند گذاشت. از اینرو بهترین راه برای کسب احترام از جانب دیگران احترام گذاشتن است. پدر و مادری که به یکدیگر و یا فرزندانشان احترام نمیگذارند انتظار نداشته باشند که کودکان نیز حرمت آنان را نگه دارند و اگر در کودکی هم از روی ترس احترام بگذارند احتمال اینکه در بزرگسالی احترام والدین را نگه ندارند زیاد است.بعضی ها به غلط «صداقت» را بهانه ای برای نامهربانی بیش از حد می دانند. خانواده ای موفق است که بین صداقت و محبت تعادل برقرار کند. آنها مسائل شان را مسخره جلوه نمی دهند تا با آن مواجه نشوند. از طرف دیگر یک اشتباه را دستاویز قرار نمی دهند تا درباره نظر دیگری قضاوت کنند و سلیقه، مدیریت زمان، بهداشت یا عادات مطالعه دیگری را زیر سوال ببرند.
ارتباط موثر و سازنده چگونه در خانواده شکل میگیرد؟
طبق ارزیابیهای صورت گرفته ۷۰ درصد از اوقات افراد در ارتباط با دیگران است و کیفیت زندگی به ارتباط آنان بستگی دارد؛ یعنی رضایت ما از خودمان و زندگی بستگی به توانایی و مهارت ما در برقراری ارتباط با دیگران دارد. یک مهارت مهم در ارتباط این است که بتوانیم نقطه نظر طرف مقابل را بفهمیم و دیدگاه خود را به شخص مورد نظر بگوییم. زمانی بین دو نفر رابطه برقرار میشود که بین آنچه گوینده میگوید و شنونده میشنود مشابهت وجود داشته باشد. اگر من بگویم «الف» و شما «ب» برداشت کنید رابطه برقرار نشده است.
مهمترین اصل برقراری ارتباط بین اعضای خانواده چیست و چگونه محقق میشود؟
یکی از اصول مهم ارتباط بین افراد، شنونده خوب بودن است. متأسفانه بسیاری از افراد در جامعه ما یاد نگرفتهاند که شنونده خوبی باشند. اگر میخواهیم اثرگذار باشیم در درجه اول باید شنونده خوبی باشیم. خوب گوش دادن در ارتباط معجزه میکند. برای شنونده خوب بودن، اول باید در هنگام صحبت با طرف مقابل تمام حواس خود را متوجه گوینده کنیم این در حالی است که اکثریت افراد اگر هم به حرف طرف مقابل گوش میدهند تمام حواسشان به حرفهای وی نیست و درطول مدت صحبت شخص مورد نظر، سعی میکنیم در ذهنمان حلاجی کنیم که چه جوابی به وی بدهیم، در حالی که این کار درست نیست و در هنگام گوش کردن نباید به فکر جواب دادن بود. یکی دیگر از اصول شنونده خوب بودن آن است که خود بزرگبینی نداشته باشیم و خود را بالاتر از طرف مقابل ندانیم؛ غرور و تکبر، مانع بزرگ شنونده خوب بودن است.
نکته قابل توجه دیگر این است که اگر در موقع گوش دادن، تمام حواسمان به طرف مقابل نباشد ممکن است صحبت وی را کامل متوجه نشویم و همین امر سبب شود که دچار سوء تفاهم شویم و کدورت ایجاد شود، بنابراین برای شنونده خوب بودن علاوه بر اینکه باید از پیشداوری و قضاوت پرهیز کنیم باید ذهنمان را از مطالب و اتفاقات گذشته پاک کرده و فقط صحبت حال حاضر طرف مقابل را بشنویم. ضمن اینکه در هنگام صحبت کردن باید از قضاوت پرهیز کنیم و بعد از پایان صحبت شخص مورد نظر، خلاصه صحبتهای وی را بازگو کنیم تا ببینیم درست برداشت کردهایم یا خیر؛ شاید دچار سوء تفاهم شده باشیم.