موضوعات وبسایت : اجتماعی خانواده

شب عقد چیکار کنم

نویسنده : مینا علی زاده | زمان انتشار : 05 تیر 1398 ساعت 12:45


جدیدترین ها

جذاب ترین ها

صفحات خاص

صفحات کاربران

جدیدترین نظرات پست ثابت (خیلی مهم) راهنما

  • ۸۰۴۶۶ بازدید توسط ۶۲۵۷۰ نفر

  • پنجشنبه ۲۱ اسفند ۹۳ - ۱۶:۳۱



guest.png?1

فرهاد

منم در این مورد بی تجربه ام شرمنده خخخخخخخخخ

guest.png?1

عباس

سلام خوب بنشینیدازخاطرات گذشته تون از دوران دانشگاه از علایق وسلایق ازاینده تون صحبت کنید بعد که خواستیدبخوابیدبا یک بوس وشب به خیر بخوابیدودرشبهای بعدی این روند را ادامه دهیدالبته اگر شوهرت دوست داشت جهت اشنایی با اعضای بالای تنه دستی بزندمانع نشو ولی از خجالت سرخ بشو وعرق شرم بریز تا به این مواردعادت کنی تا ادامه این روند............

guest.png?1

به عباس

اگر شوهرت دوست داشت جهت اشنایی با اعضای بالای تنه دستی بزندمانع نشو  عباس اقا خدا خیرت بده نظرات و میخونم کلی میخندم چند سالتونه برادر؟

guest.png?1

الی22

مثه 2تا دوست باهم درد دل کنید....شب دراز است وقلندر بیدار....اوووووه وقت زیاده به امید خدا

guest.png?1

مصطفی

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

شما  دخترا  دوماه اول عقد  فقط پسرای بدبخت رو  زجر  میدین ,  

*** **** ** *** **** ***** *** **** ** ****  *** ***

,  شکنجه ست 

من که چیزی  نگفتم و  خوابیم مثل خرس 

درکل  دوران  عقد  فقط برا کسایی که قبلا دوس بودن و روشون بازه خوبه  ولی برا غریبه ها  نه فقط زجرکش میشن 

*** *** *****  ** ***** **** **** *** ***** و حداقل **** میکنه ولی زن عقدی ادم وظیفه ش  رو  انجام  نمیده  بعد انتظار  داره  کادو  و هدیه هم  بخرن

من تو عقد تا وقتی  باهام رابطه  نداشت هیچی کادو بهش  ندادم  , یه بار بهم گفت تو چقد خسیسی منم گفتم از تو چیزی به من نرسیده که بخوام برات کادو  بخرم , گفت برات  متاسفم گفتم به درک

guest.png?1

الی22

گریه گریه گریه...

واقعااااااااااااااااااینجوریه جریان؟؟

معذرت میخوام

guest.png?1

سارینا

تو اینجور شبها پسرها خطرناک میشن و امپر می چسبونن باید فرار کنی فراااااار

 البته اگه هنوز احساس صمیمیت نمیکنی.

 ولی اگه عاشقش باشی شب فوق العاده ای میشه جفتتون تو جدال قلب و عقل هستید یجورایی هم میخواین هم فکر میکنید که لازمه بیشتر صبر کنید.

guest.png?1

خانم گُل

سلام ,

منم با دردودل موافقم .. از احساساتتون بگید , از اینکه ازدواج کردید چه حس و حالی دارید .. درمورد زندگیتون , از انتظاراتی که از هم دارید ..

guest.png?1

به مصطفی

شما دیگه چجور آدمی هستین، خدا نصیب نکنه بیچاره خانومت چه زجری کشیده ازین حرفو رفتارت 

تفاوت کسی که طرفشو دوست داشته باشه باهاش ازدواج کنه با کسی مثل شما که انگار معامله میکنین تو همچین رفتارا و موقعیتهایی مشخص میشه...

guest.png?1

علی

به نظر من زیبا ترین قشنگ ترین رویایی ترین با احساس ترین پر زرق برق ترین پر محبت ترین شب رو باید ساخت چه از روح چه روان من شخصا چون میدونم اینجور شبی خدا واسم رقم زده و اون دختری که دارم خدا با تمام وجود بهم داده و این لطفشو به من میرسونه تا صبح از تمام وجودم بهش میگم از تمام وجودم فقط و فقط باهاش میحرفم در دو دل میکنم بهش میگم من مال تو ام تو مال من ولی قبلش که تنها شدیم برای اولین با با هم عاشقونه دو رکعت نماز میخونیم و از خدا میخواهیم با تمام وجود ما رو بچهامونو نسلمونو در ارامش و خدمت به مردم و قرار بده و از خدا تشکر میکنم بلند که اونم بفهمه که خدایا دستت درد نکنه اونی که میخواستم بهم دادی خدایا من لایق اینجور فرشتهایی نبودم و فقط فقط با زل زدن تو چشاش و انداختن دستام تو موهاش و نوازشش با ارامش دستمو میذارم رو قلبش و دست اونم رو قلب خودم میگم  از همین الان تا روز مرگم تا اون دنیا مال توام و دوستتتتتتتتتتتتتتت دارم عشقممممممممممممممممممممممممممممممممم

guest.png?1

ناشناس ب علی

الهی بمیرمممممممممممم....

guest.png?1

SIIH

اقا مصطفی باهات موافقم، با پسری مث شما باید همینطوری رفتار کرد،دست گل خانمت درد نکنه،سرش سلامت

guest.png?1

زهرا میم به علی اقا

خدا الهی به حق فاطمه زهرا س یه همسر فوق العاده خوب نصیبتون کنه !!!!

cICyiyd2eIIGMARTPL63vU8NH_0%3D

زری 27

یعنی خداییش روده بر شدم اینقدر خندیدم. اگه سردش باشه و عرق شرم نتونه بریزه چی؟ آقا مصطفی بهتر نیست یه کم صبورتر باشین. خب طبیعیه خانما اوایل احساس راحتی نکنن

guest.png?1

شعله

آخ آخ قبلم گرفت علی آقا

آقایون یااااااااالد بگیرید

guest.png?1

DELL

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

سلام

من تا حدودی با مصطفی موافقم

ولی کادو میخرم . خیلی کم

هیچ وقت هم از دهنم فحش در نمیاد چی برسه به زنم

وقتی اسم رفت توی شناسنامه دیگه تمامه .

اگر هم که جدا بشن مطلقه حساب میشن

اگر قرار باشه مهریه بده چه هزار تا چه پانصد تا دیگه چه فرقی میکنه

در هر دو صورت پسره بدبخته

یه چیز هایی هم هست که از  طرف خانم هاست

 جایی که نباد لمس بشه میشه ؟

جایی که نباید دیده بشه میشه

*** **** ***** ***** *اگر واقعا کسی شخص مطلقه رو بخواد دیگه کاری به بقیش نداره

راضی میشین روی شوهرتون فشار باشه ؟ یا جور دیگه خودشو تخلیه کنه ؟

تازه ممکنه ازتون کینه هم به دل بگیره . اخه خدارو خوش میاد

خیلی ها هم هستن که اصلا جشن عروسی رو نمیگیرن فقط عقد

حالا نمیگم شب اول کارو یکسره کنید بزارید به مرور زمان

خوشبخت باشین


guest.png?1

رز

اوووووق به آقا علی،مرد باید یکم جذبه داشته باشه،مث دخترا حرف میزنین،احساسات داشتن خوبه ،نه دیگه در این حد.من ترجیح میدم شوهرم بیشتر حمایتم کنه ،مقتدر باشه و کمتر احساساتی باشه!!

شما بهتره یه خانم فوق احساساتی مث خودتون بگیرید که بتونه مث شما علاقه ش رو بیان کنه.اینا یی رو که میگین،آدم یاد رمان های عاشقانه میوفته!!!خخخخ ناراحت نشو,شوخی کردم.

آقا مصطفی با این رفتارتون خانمتون احساس یه کالا بهش دست میده که فقط،برای رابطه جنسی میخاینش.

guest.png?1

الی خانوم

به مصطفی ! ... اصن متاثر شدم از کامنتت ... یکم از علی یاد بگیر !!!

دیگه اولین شب با هم بودنتونه دیگه ... حال کن ! 

guest.png?1

شوخی

قصه هزار و یک شب تعریف کنین

guest.png?1

رز

اون آقا حتمآ میگه وای عزیزم امشب چه خوشگل شدی،شما هم لپات سرخ میشه،و خجالت میکشی ،که زیر اون همه آرایش اصلآ مشخص نیس،شما هم حتمآ با کلی خجالت و تته ،پته گفتن،میگین که شما هم با کت و شلوار چه خوشتیپ شدین،که البته اینا مال،قرنای گذشته اس،الان دختره بعد از عقد میپره از گردن دوماد بیچاره آویزون میشه!!!خخخخ

بابا اون شب اصلآ حرفی یادت نمیاد.

guest.png?1

متاهل

ما که شب اول تا ساعت 3 بیدار بودیم و بیشتر حرف زدیم و کمی هم لب و بوسه و بغل(محدود). کلا بیشترش حرفای عاشقونه بود تا تماس بدنی. 8 سال پیش بود

guest.png?1

مرد

فقط  صحبت  میکنید

ولی  سعی کن شبهای بعد خجالت رو  کنار بزاری و شوهرت رو اذیت نکنی, بدون که اون به جسمت نیاز  داره  پس  دریغ  نکن ,  بدون که ارامشش تو با .......باید فراهم کنی , 

من  خجالت ها  و  همکاری نکردن همسرم اوایل عقد خیلی اذیتم کرد, تو این کار رو نکن

خوشبخت بشی

guest.png?1

lida

اووو لا لا
زیادی عاشقانس..
شوخی رو ترجیح میدم

guest.png?1

سحر

به مصطفی:

بجای اینکه ازپاکی خانمت راضی وشاکربوده باشی،این کاراروکردی؟!جای بسی تاسف داره،من اگه بودم دلم نمی یومدبادیوارهم اینجوری برخوردکنم،چه برسه به عشقم،همسرم

به علی:

واقعاتوپسری؟!

guest.png?1

به مصطفی

شما چقدر آدم سنگ دلی هستید!!!!

بیچاره خانومتون..... شما واقعا خانومتون را درک نکردییییییییین! اون وقت می خواستید خانومتون درکتون کنه؟

از یه دختر پاک چه توقعی داشتید؟

شما که یه دختر پاک و مهربون را که نیاز عاطفی داره (و نه جنسی) را درک نکردید و هنوز نمی دونید که خانم ها تا از نظر عاطفی همسرشون را دوست نداشته باشند و عاشق نشن نمی تونند به رابلطه ج برسند ..................

واقعا که.......

بهتره دوست دختر می گرفتی و با همون ازدواج می کردی......

از علی آقا یکم یاد بگیر!!!

guest.png?1

به مصطفی

آیا الان با خانومتون رابطتون خوبه؟ خیلی تعجب نمی کنم که بگید نه....

چون یه ذره هم سیاست زن داری  ندارید...

guest.png?1

سوال کننده

سلام .دوستان ممنونم ازپاسخ هاتون ااما میشه بیشترتوضیح بدین؟ من مخم ترکید من بایدچطوررفتاری بکنم؟ گرم بگیرم یانه ؟ منم حرف عاشقانه بزنم تاچه حدبزارم بهم دست بزنه؟ شب تو بغلش بخوابم یانه؟

guest.png?1

مریم متأهل

به هم ابراز علاقه کنید و قولای قشنگ به هم بدید برای ادامه زندگیتون هرجام دیدی داری کم میاری خیلی عشقولانه شب بخیر بگو جمعش کن! خخخ
به نظرم آغوش گرفتن و بوسیدن کافیه، همون شب اول معمولا هیچ دختری حس خوبی نداره طرف بره سراغ جاهای دیگه!
اینا تقریبا تجربیات خودم بود قطعا راهای زیادی هست... خلاقیت!...
خوشبخت بشید

guest.png?1

محدثه به علی اقا

علی اقا قلبم وایساد .....

شما چقدر رمانتیکیت....

اشالا یه همسر مهربون مثل خودتون نصیبتون بشه .....

به اقا مصطفی ..

برادر من شما اگه با هر دختر پاک و نجیبی ازدواج کنی همینه ....شما باید سعی میکردی تفاوتارو بشناسی .

هرگز یه پسر و دختر نمیتونن مثل هم رفتار کنن ...

اگه دختر کار بلد میخواستی که نازم نکنه برات باید با یکی از همون دوست دخترا ازدواج میکردی ....

به سوال کننده 

خانوم عزیز مطمعن باش اون اقا پسرم نمیاد همون شبه اولی کاری بکنه ....بیشتر در حد صحبت کردنه معمولا ولی 

اگرم خواست نوازشی داشته باشه شما مانع نشو ..

guest.png?1

به اقا مصطفی

بنده  خدا  خانومت!!!!خدا بهش صبر بده

اقای نجفی توروخدا همچین نظراتی رو نزارید ادم از هر چی ازدواج حالش بهم می خوره

guest.png?1

نازگل20

وااای چ شبی... دلم لرزید واقعا !

سعی کن بهترین شبو بسازی

با حرف ها و نگاههای عاشقانه مثلا میتونی بگی حس باتو بودن منو ب اسمون میبره _همه سعیمو میکنم همسر بینظیری برات باشم_ شکر ک مال من شدی و......

ازهم قول بگیرید ک هرروز عشقتون رو زنده تر نگه دارید واسه زندگیتون تلاش کنید ازهم غافل نشید نذارید روزمرگی حس های زیبا رو ازتون بگیره. و ....

کلا لاو بترکونییییییید سعی کنید بیشتر عشقولانه باشییییید

و...........

اون تم خجالتی رو داشته باش حتما ! ک مطمئنم دارید حتی اگه قبلا هم باهم اشنابودید باز این تمو داشته باشید

خاطره خوبی میشه واسه همسرت........

زندگیتون پر از عششششق و اراااااامش

شاااااد باشیییییید


guest.png?1

بهاره دوست

واقعا چی میگن؟برای منم سواله!!!اصلا روشون میشه به هم نگاه کنن؟واقعا تو اتاق چه خبره؟!!!!!!

cICyiyd2eIIGMARTPL63vU8NH_0%3D

زری 27

جیگیلی بیگیلی خطرناکیا!!!!!!!!!

guest.png?1

شبگرد

من که همش در حال حراستو نگهبانی از خودم بودم.

زیاد حواسم نبود چی میگه.حرفم زیاد نمیزدم.کلا من تا چند وقت گیج بودم.همش فکر میکردم،واااااای یه پسر تو اتااااااقمهههههههه.بعد میگفتم بابا شوهرته و کلا حالم زیاد خوب نبود.

میتونید راجع به انرژی هسته ای حرف بزنید،یا سیاست روووز خخخ

ولی جدی نمیخواد زیاد بهش فکر کنیو خودتو اذیت کنی،خودش پیش میره.خوب اگه خجالت نمیکشی چه اشکال داره بذار بغلت کنه.تو بغلش بخواب،ولی فکر کنم خودت اصلا ذاتت نذاره اجازه بدی به خصوصی ترین  حریمت به این زودیا دست پیدا کنی.میدونی من این حسو داشتم.با خودم فکر میکردم یه عمر حفظ کردم خودمو،مراقب خودم بودم.همیشه خودمو از نگاها حفظ کردم برا شوهرم.خوب یعنی تموم شد؟همینه.مطمین؟بعد یه چیزی درونم نمیذاشت اجازه بدم.تا کم کم که علاقم زیاد شد خودم دوست داشتم مثل یه هدیه براش باشم.فکر میکردم تنها کسیه که میتونه وارد حریم خصوصیم بشه که هیچکسی اجازشو نداشته.

guest.png?1

دوست+

شما زیاد استرس نداشته باش چون همه چی از حرفای عاشقونه گرفته تا بوس و نوازش و .... رو خود شوهرت مدیریت میکنه،

موقع حرف زدن مثلا بهش بگو :

من اصلا فکرشم نمیکردم که خدا همچین شوهری نصیبم کنه ( انتظار داشتم بهتر باشی خخخخخ ) خلاصه یکم ازش تعریف کن و بگو ازت میخوام در طول زندگی مثل یه مرد ازم حمایت کنی و پشتم باشی تا به وجودت افتخار کنم تا به وجودت ببالم؛؛ من تو رو دوس دارم و میخوام واست بهترین یار دنیا بشم همچین واست همسری کنم که فکرشم نکنی .....

حالا بگو ببینم امشب خوشکل شدم ؟؟

اصلا خداییش فکرشو میکردی همچین جواهری نصیبت بشه ؟!

حالا که من یارت شدم، یار و غمخوارت شدم ، اگه دعوامون بشه ، تورو با چی بزنم ؟ ( خخخخخخ )

بعد اگه خواست بوست کنه یا بغلت کنه بهش پا بده آخه گناه داره ! شوهرته دیگه تحمل نداره ...

ولی دیگه دست خودته که حسابی خجالت بکشی یا باهاش همکاری کنی ...

ولی بهتره هرچی خواست رو با ناز و عشوه و یه خرده اکراه در اختیارش بذاری ؛؛!

البته مراقت خودت باش و زیاده روی هم نکن .....

/ خوشبخت باشی //

guest.png?1

مریم متأهل به سوال کننده

پس گرم نگیری؟؟؟!!!!!!!!
تو هنوز تو این موندی که تو بغلش بخوابی یا نه؟؟!!
آره عزیزم گرم بگیر اما خجالت و حیا و شرم هم باید چاشنیش باشه البته اون لحظه دست خودت نیست شرم خودش سرو کلش پیدا میشه!
حرف عاشقانه هم آره حتما بزن اما نقش بازی نکن، منظور اینه که احساساتتو تا جایی که میتونی به زبون بیار اگه هم روت نمیشه بدون اینکه تو چشاش نگاه کنی بگو
زیادم نگران این نباش چی بگی مطمئن باش اون خودش شروع میکنه و تو بیشتر همراهیش میکنی
تا حدی که بغلت کنه، ببوستت(صورت لب گردن...) موهاتو نوازش کنه(نظر شخصی منه)

guest.png?1

مریم متأهل

راستی موقع حرفای عاشقانه با دستاش خیلی بازی کن آقایون دوست دارن! شوهر من که هلاک همینه

guest.png?1

به سوال کننده

نترس اصلا.نظر آقا مصطفی را ندید بگیر....

 ان شاالله همسر شما با فهم و شعور هستند.

نظر علی آقا را بیشتر در نظر بگیر.....

guest.png?1

به dell

مساله کادو خریدن نیست!مساله طرز برخورد شوهر با خجالت طبیعی یک دختر در اوایل ازدواجه!!

شما هم نمی دونید یه دختر از نظر روحی چه شکنجه ای میشه و چقدر خجالت و استرس داره و از همه مهمتر چقدر نیاز به دریافت آرامش از طرف شوهرش داره....

اون وقت یه دختر که ازدواج کرده و می خواد محبت ببینه و کم کم یخش بار بشه چی می بینه؟

این بی احترامی بزرگ را!!! که به درک!!! یعنی من تو را به خاطر رابطه ج می خوام... بیچاره خانومش چه ضد حالی خورده.... من بودم دیگه شوهرم را دوست نداشتم.....

آقا مصطفی باید بدونه که همان طور که پسران این دوران براشون سخته برای دختران هم خیلی خیلی سخته... استرسش در حدیه که نمی تونید حتی تصور کنید......

باید با ما خانمها آهسته آهسته راه بیایید تا بعدا نتیجه و عشقمون را ببینید. شما هم ضدحال نزنید....

guest.png?1

علی

به تمام دوستایی که به من لطف داشتن:

ممنون از شما  بچهاا من این جا که پست می ذارم نه اغراق گویی بلدم نه دنبال بازی با احساسات بعضی از دوستان هستم به عزیز ترین عزیزم همه حرفام از وجودمه نه کم نه زیاد .

ضمنا قبلا گفته بودم در جواب بعضی از دوستان بله من پسرم و نیازی به دروغ نیست ضمنا به خودم یاد دادم و میدونم جایگاه و شخصیت مرد در هر لحظه در هر مکان و در هر زمان به چه شکل باید باشد مگه پیامبر ما مگه ائمه ما با اون مهربونی و پاکیشون و نرم بودن و لطافتشون مرد نبودند چرا بودند منم نمی خوام و نمی تونم خودمو با اون عزیزان مقایسه کنم دوستای گلم فقط اینو میدونم واسه عشقم به لطف و مهربونی خدای عزو جل هرگز کم نذارم از هر لحاظ که در وسعم باشه    

کاش می شد عشوه معشوق دید

کاش می شد رنج عشقش را کشید

کاش می شد بانگاهش تر شویم

کاش می شد ناز او را هی کشید

در پناه مولایم علی



guest.png?1

رز

نمیدونم شب عقد مگه پیش هم می خوابند?!!!ما که همچین رسمی ندارم،بعد از عقد یه کم عکس گرفتیم و شب رفتیم یکم گشت وگزار،با  جوووونا،نصف شب برگشتیم،هر کی رفت خونه ی خودش!!!جدی جدی،شب عقد پیش هم میخابند?!!!

guest.png?1

sahar 21

من صد در صد موافق علی هستم .... به این آدم میگن ... باشعور ... با جنبه ... دمت گرم ... که نشون دادی آقایونم قلب دارن . روح دارن . منطق دارن ....به نظر من مردی که بتونه در دوران عقد خود دار باشه . میشه روی وفاداری و کنترل نفسش در سالهای بعد هم حساب کرد. .... اما مردایی که با زن خودشون . که یک سال یا چند ماه عقد هستن . بند رو به آب میدن و از تمام مرزها تا جایی که میتونن رد میشن ... نمیشه حساب کرد ... کاش همسر منم یکی باشه مثل علی آقا ...

guest.png?1

پرنیان

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

به آقا مصطفی

از خوندن کامنت تون خیلی ناراحت شدم

به علی آقا

انشالله زودتر مزدوج بشین و خدا یه دختر خیلی خوب همون جوری که می خواین نصیب تون کنه . خوش به حال خانم تون شما خیلی با احساسین انشالله خوشبخت بشین

به جیگلی بیگیلی

نظرتون جالب بود خوشم اومد انشالله هر چه زودتر خبر مزدوج شدن تونو بشنوم. انشالله خوشبخت بشین

به سوال کننده

به نظر من اون شب یکی قشنگ ترین شب زندگی هستش  قشنگ ترین شب ، شب عروسی هست که خیلی مقدسه

شب عقد به نظرم تا اون جایی که ما رسم داریم عروس و داماد پیش هم نمی خوابن ولی اون ساعات و دقایقی که با هم هستن فقط و فقط حرفای عاشقانه بزنن و قربون صدقه هم برن و خوشحال باشن و خدا رو شکر کنن که خدا همیچین کسی رو نصیبشون کرده

البته یکمم معاشقه داشته باشن مثل بوس و لب گرفتن و مواردی که عباس آقا گفتن خخخ

** **** **** ***** **** **** ***** ** **** *** **** **** ***** ** ** ****

بالاخره یه عمر به خاطر من پاک زندگی کرده و منتظر همچین فرصتی بوده منم اذیتش نمی کنم  یکم خجالت می کشم اما می خوام براش بی حیا ترین زن باشم

guest.png?1

به(به علی و رز)

من قبلا هم گفته بودم از اخلاق علی آقاخیلی خوشم میاد.همین راهی که میخای بری درسته علی جون!خداهمه ماجوون هاروبه مراددلمون برسونه!عاقبت بخیربشیم ایشالا!

رز
:
شمام بهتره مودبانه ترنظرخودت روبدی.اوق اصلاکلمه شایسته ای برای خانم نیست.این اقاکه نمیخاد باشماازدواج کنه!فانتزی های خودش روداره وباکسی زندگی خواهدکردکه حتماازاخلاقش خوشش میاد!شماازکجامیدونی که مقتدروحمایتگرنیست؟من خودم هم شبیه ایشون هستم ودوست دارم طرفم هم مثل خودم باشه وفکرنمیکنم کسی حق داشته باشه راجب اخلاق من درزندگی زناشوییم نظربده جزهمسرم!!!!

guest.png?1

مصطفی

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

اوه  چیه  چه خبرتونه ؟؟  

حالا که نه شما  مردها  رو  خیلی درک میکنید که انتظار  دارین پسرا شما رو درک کنن, فقط به فکر نیاز عاطفی خودتون هستین  ولی اون پسر درست مثل شخص تشنه ای  هست که جلوش یه لیوان اب خنک گذاشتن ولی اجازه نداره  بخوره و فقط باید نگاه کنه و زجر بکشه ,  ****  ** ******* *******  ****** ** *** ***** *** **** ***  **** ****** ***   *** ***** 

من  زنم از  ازدواج با من راضی نیس ولی من اهمیتی نمیدم , خودش میگه  فقط از ترس اینکه سنش بالاتر نره و تو خونه نمونه با من ازدواج کرده, خودش میگه میترسیده بعد از من دیگه کسی نیاد ,  میگه من رویاهاش  نیستم و  از  زندگی فقط به..........اهمیت میدم , ولی  من توجهی  نمیکنم به این حرفا , بهش  گفتم هروقت  ناراحتی  برگرد  خونه بابات 

guest.png?1

حسین

خب  بسلامتی , اگه  شوهرتون  مثل  من  باشه که حتی روش نمیشه دستتوت رو بگیره  چه برسه به بغل و.... , نهایت  چند کلمه معمولی  صحبت میکنه و  بعدش میخوابه

من  که فک  کنم  سه ماه طول بکشه که بتونم بغل کنم , معاشقه که یکسال !!!  طول خواهد کشید

دوستام  میگن  تو  عقد  خیلی اذیت میشن  پسرا  چون امپرشون  بالا  میره ولی کاری نمیتونن بکنن!!

یکی از دلایل  عدم ازدواج  من  خجالتمه , تو  مشهد که رسمه هفته ای  حداقل یه شب خونه  پدرزن داماد بخوابه !!  من  که  اصلا  روم  نمیشه 

همه  چیز   سخت  شده .......

guest.png?1

مهفام

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

به نظرمن تو دوران نامزدی صمیمیت ایجاد کنید همه چی بهتر پیش میره؛ من و همسرم سنتی باهم آشناشدیم ازطریق خانواده ها؛ ولی انقدر تو دوران نامزدی باهم صمیمی شدیم که هردومون باورمون نمیشد میگفتیم انگار بیست ساله باهمیم! باهم واقعا راحت بودیم وهستیم...

 اذیت نکنید شوهراتونو تو عقد! بندگان خدا  براشون سختتر از دوران مجردیشونه ! تشنه ترمیشن! من تو همون دوران نامزدی به همسرم میگفتم بعد عقددایم مانعت نمیشم دوست دارم یه فرقی بامجردیت داشته باشه ، حقته از زندگیت لذت ببری؛ چون باتوجه به شناختی که ازش داشتم حس میکردم ممکنه از عکس العمل من بترسه و حرفی نزنه! براهمین بهش اطمینان دادم؛ خیلی اتفاقا حرفای من تو راحتیش موثر بود حتی تو راحتی خودمم موثربود! خلاصه اینکه سخت نگیرید به شوهرتون همه چیز حلاله تفکرات متحجرانه رو بندازید دور ؛ بجز مساله د*** همه جوره باهاش راه بیاید و سعی کنید خودتونم ازمتاهلی لذت ببرید...

موفق باشید

guest.png?1

مهفام

سوال کننده محترم تومجردی بعضی دخترا نگرانن که چجوری باشوهرشون رابطه برقرار میکنن؟! چجوری اجازه میدن بهشون دست بزنه و چی میگن وهزارتا نگرانی دیگه!احتمالا شماهم جزء همین دخترایید!نگرانیتو درک میکنم! بعد عقد میبینی همش الکی بوده! خطبه عقد که جاری میشه اوضاع خیلی تغییرمیکنه؛ قضیه شوهر خیلیییییی فرق داره؛ حس میکنم کارخداست.... من اولین بار تنهایی بعد عقد چندبار از رفتار خودم تعجب کردم! باور نمیکردم که این منم! قبلش فکر میکردم بهترین رفتارم این میشه که مانع نمیشم فقط! ولی درعمل دفعه اول  بعد  چنددیقه دیدم خودمم دارم همراهی میکنم! رفتار و حرف و عمل خودش میاد نگران نباش! سخت نگیر به خودت ...!

خوشبخت بشی.. 

guest.png?1

جیگیلی بیگلی

به پرنیان :

مرسی آبجی. ایشالا روزی خودت بشه.

 به زری :

حالا کجاشو دیدی خخخخخخخخخخ. شما دختر ها که فکر کنم دوست دارین ازاین کارا البته توی زندگی مشترک. مجردی خیلی سخته اونم برای ما پسرا که این آقا کوچولو وقتو بی وقت هی از خواب بلند می شه خخخخخخخخخ شوخی کردم. دیگه وقتی محرم شدیم که دیگه نمیشه خیلی صبر کرد. ما میشیم مثل دیگ آب جوش که روی شعله (شما) داره غل میخوره اگه حرارت رو کم کنین ما هم سرد میشیم و از آبو تاب میفتیم.


guest.png?1

نازنین زهرا

سلام به همه دوستان. من دیروز عقدکنونم بود. موقعه ای که خطبه عقد رو میخوندند همتون یاد کردم و براتون آرزوی خوشبختی و عاقبت بخیری کردم.

منم دیشب که با همسرم بودیم تا ساعت 3 باهم حرف زدیم. اولین جملشم این بود که خداروشکر هزار بار، تو شدی مال من. من از خاطرات دانشگام گفتم اونم از دانشگاه و سربازیش!!!از بچگیمون، از احساسمون موقع عقد خیلی حرف زدیم. از سوژه هایی که موقع خوندن خطبه شکار کرده بود تعریف کرد که من بخاطر استرس اصلا توجه نداشتم!!موقع خوابم پیشونیمو بوسید بعد دستمو بوسید انداخت دور گردنش منتظر بود منم ببوسمش که با خجالت این کارو کردمو سرمو بردم زیر پتو!البته اونم خجالت میکشید اما خوب راحتتر از من بود.

-UQSRq78hau4D2E3DdGAzflPoLc%3D

سلام

مبارک باشه ان شاء الله 

guest.png?1

رز

سلام،به (علی و رز )واقعآ براتون متآسفم،شما کاسه ی داغ تر از آشی?!!!(علامت تعجب)

من طرف صحبتم با شما بوده که ناراحت میشییییی?!!در ضمن  من به برادرم علی آقا در آخر پستم گفتم،که شوخی میکنم.۰خواهر یا برادر محترم جنبه داشته باش ،قصد توهین نداشتم و ندارم.

guest.png?1

رز

برادرم آقا علی،صمیمانه ازتون عذر میخام،اگه حرفی زدم که ناراحت شدید.براتون آرزوی بهترینا رو دارم.

guest.png?1

فسقلی

ما که رسم نداریم شب اول عقد عروس ودوماد پیش هم بخوابن ؛ فقط خطبه عقد هرجا خونده شد چه تو محضر یا مکان دیگه ای بعد مراسم فک وفامیل دوماد میگن برو عروست وبیار و میاره خونه خودشون ؛ اقوام عروسم میرن خونه هاشون بی زحمت دیگه اونوقت خخخ

خب عروس هم با طائفه دوماد یکم گپ میزنه مخصوصا با جاریاش که احساسات زیر پوستی منتقل میکنن مرموزانه ولی زبانی خیییییلی قربون صدقه هم میرن ...

بعدش که دوماد اومد کم کم هر کی به یه بهونه ای میره بیرون از اون اتاق و اون یکی رو صدا میزنه وبه طرز عجیب غریبی همه کاری فوری براشون میادکه باید رسیدگی بشه بعدش عروس دومادم تا ساعت 1 نصف شب با هم خلوت میکنن البته این ساعت بسته به تعصب وغیرتی بودن داداشای عروس متغیر میباشد بعدشم عروس وپرت میکنن خونه ننه باباش!!

دیگه معمولا از فردا وفرداهای دیگر ...تلفن خونه عروس دوماد خیییلی به صدا در میاد وخطها شلوغ پلوغ میشه..

ولی من تصمیم دارم الکی به خونوادم بگم که خونواده آقا دوماد رسم دارن شب اول عقد رو این دوکبوتر عاشق پیش هم بخوابن تا صبح وجیم شم بعدش اگه خانواده آقا دومادم رسم نداشتن متقابلا همین ترفند وبکار بگیریم واقا دوماد بگه خونواده عروس رسم دارن که پیش هم باشن زشته دیگه میدونین زشت !!...خوبه خونواده هامون راجب رسم و رسوم باهم صحبت کنن تلفنی ولی دیگه اشکال نداره تا اون موقع دیگه نزدیکای صبحه ؛ میگیم حالا صبر کنین تا حموم بریم بعععععد خخخخخ


guest.png?1

leyla.....

 بابا انقدر این علی اقا طفلک رو نکوبید

یکی پیدا شده احساس داره اینم از همه چی زده اش کنید

خدا خیرتون بده علی اقا مرد باید به وقتش ناز زنشو بکشه به وقتش هم جدی و تکیه گاه باشه

 افرین بهتون مخصوصا به خاطر کامنت دومی !!نه اولی


guest.png?1

ی دوست به اقا مصطفی

ی نصیحت خواهرانه براتون دارممم

توروخدا از این حرف ها به خانومتون نزنیید این حرف ها واس ما خانوم ها حکم شکنجه رو داره ادم داغون میکنه

به نظرتون اون دنیا نباید پاسخ گویی این دل شکستناتون باشید!!!!

guest.png?1

علی

به (به علی و رز):

ممنونم دوست خوبم شما به من لطف دارید برای شما هم ارزوی خوشبختی و موفقیت دارم در تمام مراحل زندگیتون.

دوست خوبم خانم رز هم منظوری نداشتن فقط نگاهشونو نسبت به حرفای من گفتند بلاخره این جا یک مکان سازنده هست و طبیعتا همه دوستان  فکراشون نظراشون احساسشون مثل هم نیست و همین تفاوت هاس که سازنده هست .


به رز:

دوست خوبم نه هرگز من از حرف شما ناراحت نشدم بالاخره نظر همه بچهای سایت برا من حقیر سازنده هست و اون دوستمون هم حرف دلشو زده و قصد بی احترامی به شما رو نداشته برای شما هم ارزوی خوشبختیو سلامتیو سربلندیو دارم

ضمنا بچها حیفه تو این جور مکان خوبی نسبت به هم دلگیر بشیم هممون دوستیم و از شیعیان مرتضی علی و قلب دوستای مرتضی علی  عاری از کینه و و صفات بد هست که حتما همین جوره واسه ما و شماها پس فقط برا هم دعا کنیم برای عاقبت به خیری همه

مردم دنیا

دست تک تک بچهای سایتو میبوسم و برا همتون ارزوی بهترین ها رو دارم


چون نامة اعمال مرا پیچیدند                     بردند به میزان عمل سنجیدند       

بیش از همه کس گناه ما بود ولی                  ما را به محبّت علی بخشیدند

guest.png?1

نازگل20

نازنین زهرای عزیز
انشاالله خوشبخت بشی عزیزم نمیشناسمت اما برات ارزوی زندگی سراسر شادی,عشق,و ارااااامش دارم

guest.png?1

خانم آقامون

به ما که اجازه ندادن پیش هم بخوابیم

guest.png?1

ابراهیم

میانه رو باشید

نه اینگد سنگین که پسر اذیت بشه و نه سبک.

فقط یادشتون باشه رفتار خانواده ها در دوران عقد خیلی مهمه.مخصوصا رفتار خانواده عروس.

تا جایی که میشه اذیتش نکنید و سعی کنید که چیز با رضایت دو طرف پیش بره

انتظار هم نداشته باشید شما هرکاری میخواید بگنید خانواده داماد هم باید انجام بده

هر دو خانواده تا می توانند هوایه همو داشته باشند.انتظار خرید های زیاد هم نداشته باشید.

نخواید براتون چندین حلقه(یکی بسه)چندین لباس(سالی چهارتا بسه)و... با توجه به روز های خاص در دوران عقد براتون تهیه کنه

در این دوران پسرا بیشتر به فکر جمع کردن هستن(بعضیا سوار تاکسی نمی شن تا 500 تومن 500 تومن جمع کنند)تا اگر یکوقت خواستن یخچال بخرن و قییمتش بود 1760 تومان.برای اون 60 تومان مشکلی نداشته باشن.

خانواده ای بودن که به داماد خیلی سخت می گرفتن و می گفتن که ما اجازه نمی دیم پسرتون شب با دخترمون باشه.و....

آقا پسر هم خیلی مردانه قبول کرد و تا عروسی هیچ حرفی نزند اما بعد از عقد به هیچ عنوان نگذاشت خانمش به خونه پدرش بره.

پدره هم گاهی وقتا دلش برای دخترش تنگ میشه و ناراحته.

درس بگیرید.


guest.png?1

رز

سلام،آقا علی خیلی ممنون از  احساسات و دل پاکتون،الان خیالم راحت شد  و دلم آسوده،همش عذاب وجدان داشتم و پست های اینجا رو دنبال میکردم.

هیچ وقت دوست نداشتم دل کسی رو بشکونم یا برنجونم،خیلی کلافه بودم،با آرزوی بهترینا براتون.امیوارم هر چه زودتر به عشقتون برسید.

guest.png?1

دال

خیلی راحت بعد از عقد بزن و برقص کنید مث ما بعدش هم همه از فرط خستگی میرن خونه خودشون و تا صبح میخوابن 

من اولا از اینکه تو خونواده همسرم رسم نیس کنار هم بخوابیم ناراحت میشدم اما وقتی ظهرا خواستیم بخوابیم و دیدم همسرم نمیذاره خداروشکر کردم که اقلا شبا مث خرس میخوابم :)))))

guest.png?1

سوال کننده

سلام بچه هاممنونم ازجوابای خوبتون میشه خواهش کنم بگید شماهاخوداتون اولین شب عقد چیکارکردید؟

guest.png?1

علیرضا

ب برادر علی!

داداش من ملامتت نمیکنم ولی یکم فیتیله احساساتتو بکش پایین !!

خعلی بیش از حد ابراز احساسات میکنی!!

سعی کن جذبتو بالا ببری!!

مرد از ی جا احساستش بالاتر بره خوب نیس ها!!

خدای ناکرده جلو مشکلات زندگی کم نیاری دادا!!

مرد باید از ی جا ب بعد احساستشو بکشه ب خاطر خانوادش!!

سعی کن احساساتتو کمتر کنی...!

یا حق

guest.png?1

علیرضا

خدایا ب حق همین سال نو زندگی هیچ شخصی رو مث زندگی زناشویی آقا مصطفی نکن ...!!

ینی زن و مردی میتونن اول ازدواج اینجوری باشن؟؟

من ک نابود میشم!

خدایا خودت کمکمون کن .....!

guest.png?1

به(به رز)

من اقاهستم ولی برادرکسی نیستم که شمابهم میگی برادر!نیازی هم به متاسف ندارم!درضمن من کاسه داغترازآش نشدم فقط خوشم نمیادبه امثال من بگن مقتدروحمایتگرنیست!!شمابهتره یادبگیری همه روباعینک خودت نبینی!!البته من قصدتوهین به شمارونداشتم!!!!!!!!!

guest.png?1

یه دوست به مصطفی

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

ببین برادر گرامی با این کارها دودش تو چشم خودت رفته!!!

شما نمی دونی زنها از عشق به نیاز ج*** می رسند؟

یه خانم عاطفی گرم مزاج هم هست. شک نکن! اگه از همون اول نیازهای عاطفی خانومت را براورده می کردی؛الان مرد رویاهاش بودی و برات کولاک می کرد! الان خیلی هردوتون از رابطه ج بیشتر خوشتون میومد........

الان این قدر گرم مزاج شده بود و این قدر به نیاز شما توجه می کرد که همش میومدی می نوشتی کمک!!! زنم خیلی گرم مزاجه......

حالا هم دیر نشده.خواهش می کنم یه تاپیک بزن و موضوعت را مطرح کن تا دوستان کمکت کنند چه جوری رابطتتون را درست کنی!!!

از این بلاگ استفاده کن! وقتت را هدر نده! نذار یه روزی برسه که بگی ای کاش می تونستم از این وبلاگ استفاده کنم و زندگیم را خوب کنم.......ولی الان فرصت نیست.

منتظر تاپیکت هستم

guest.png?1

نازنین زهرا

به آقای نجفی

خیلی ممنون.سایت خوبی دارید.

به نازگل 20

ممنون عزیزم. منم برات آرزوی بهترینارو دارم. زیاد وقت نمیکنم بیام اینجا حدود یه ماه پیش با اینجا آشنا شدم.

guest.png?1

آورین

سلام 

من بانظر آقا علی موافقم .از درک بالایی برخوردارند و میدونن بنا ب شرایط چطور باید رفتار کنن.انشاالله یه دختر خوب خوب خوب نصیب آقا علی بشه.

guest.png?1

رز

آقا علی کمککککککککککک!!!

آقای محترم یه باره بیا بزن تو دهنم ،شاید آروم شی!!!!

guest.png?1

رز

آقا علی کمککککککککککک!!!این آقا انگار دعوا داره ،شما چقدر خاطر خواه دارید!!!من که از شما عذر خواهی کردم ،دیگه نمیدونم این آقا چرا اینقد عصبانیه!!!!

آقایون اگه بهتون بگم بردار،بهتون بر میخوره و ناراحت میشید?!!!

خواهرعزیزم بهتون تبریک میکنم،ان شا الله تا آخر عمر زندگیتون سرشار از عشق و مهربونی باشه!!!

در رابطه با سوالتون،ما رسم نداریم دختر و پسر عقد کرده ،شب کنار هم بخابند.

guest.png?1

علی به (علیرضا )

دوست خوبم چشم من حرف شما رو قبول دارم این احساسات زیاد واسه مرد خوب نیست منم میدونم از از راهمایی شما کمال تشکر را دارم دوست خوبم

فقط اینکه بنده بنا به هر پستی جواب میدم بنا به موضوع پست و قبلا هم به بچهاا گفته بودم من هر لحظه هر مکان هر زمانو برا شخصیت خودم تعرف میکنم نه زیادش نه کمش .

من در محیط کارم هیچ کس از این احساساتم خبر نداره و پسری مقتدر و سخت کوش میدونن بر عکس برخوردم ولی این یه واقعیته نمیشه پنهانش کرد روحیم نرم تر از بقیه هست ولی من هرگز و تو هیچ لحظه برا همسرم از احساساتم کم نمیذارم با تمام وجود وقتی که هرگز تو زندگیش کمبود نداشته باشه ولی در اجتماع و محیط جامعه مرد یعنی مرد واگرنه زندگیشو باخته و در کل از راهنمایی شما متشکرم و براتون ارزوی موفقیتو شادکامی دارم که به من لطف داشتید و نظرتون رو به من گوشزد کردید

در پناه مولایم علی


guest.png?1

مجید

توصیم به دوستان اینه تودوران عقد همه عواطفتون رو خرج کنید چون بعدازدواج باوجودمشکلات و بچه و.....چیزی تهش نمیمونه که بشه استخون

guest.png?1

جیگیلی بیگلی

به نازنین زهرا :

مبارکه آبجی. امیدوارم همیشه شادو خوشحال باشی.


guest.png?1

Negar link-comment.png

 Salam man taze chand mahe namzad kardam,namzadam shabe aghd hata pishe man 1daghighe ham nayumad,hata arayeshamva mohamo dadasham baz kard ,khodesh raft bala ba khonevadash khabid(chon az rahe door miyan shabo khund ma mimunann)hata badan k gelaye kardam goft bayad khodet migofti.....

guest.png?1

به مصطفی

پس شما شریک جنسی برا خودتون میخاستین و دارین نه یه شریک زندگی!

توروخدا رابطتونو درست کنید بخدا حیفه،اون خانومتونم گناه داره خودتونم از زندگی لذتی نمیبرید، 


guest.png?1

حسین

یک صد رکعت نماز شکر بخونید. آقا جلو و خانم پشت سر بایستند

guest.png?1

الی خانوم به حسین

چقدر قشنگ گفتی شما ... دلم خواست پشت سر آقامون نماز شکر بخونم ... ( شکلک سرخ شدن تا بناگوش و قند تو دل آب شدن ... ) 

guest.png?1

لیندا

من که وقتی عقد کنم اصلا حرف نمی زنم صبر میکنم تا اون بگه و شاید شاید دستاشو بگیرم همین و بازم صبر میکنم تا اون بیاد جلو حرف بزنه و..... 

guest.png?1

...

باباشب عقدکه نبایدکاری  کردبعضیاشب عقد روباشب عروسی اشتباه گرفتن  خیلی هولین 

guest.png?1

یکی

سلام.خوب من که عقد نکردم.میدونمم خیلی دیر به بحث رسیدم..چیه؟خوب چکار کنم نشد حرف نزنم خوب عقده میشد برام

خوب آقا مصطفی نمیدونم شاید از رفتار خانومتون ناراحت شدید اولا ،اما اون خانومتونه...جز اینکه زنه احساسم داره..واقعا من بودم این حرفتون عین چی صاف وسط قلبم بود.شاید حرف اول شما باعث واکنش خانومتون و حرفایی که زده شده..چند وقته از دلش در نیوردین؟بهتر نبود با محبت بیشتر جذبش میکردین؟حالا هم میتونید بامحبت بهتر کنید.شاید لازم باشه ازش عذر خواهی کنید.بنظر من یکم گذشت دنیا رو بهم نمیریزه

اگه خوندید ممنون از توجهتون

خانوم سوال کننده منم خدا بخواد چند وقت دیگه عقد میکنم.اگه بگید چطور با خودتون کنار اومدید و یکی دیگه رو بعد از اینهمه تنهایی کنارتون پذیرفتین خوشحال میشم

در پناه حق

guest.png?1

گل مریم

نظر علی آقا خیلی قشنگ بودن ان شالله که خوشبخت بشن و همه اینارو همینطور برای خانومشون انجام بدن.
واقعا خیلییییییی حس خوبیه که مرد جلوی زنش از خدا تشکر کنه بخاطر وجودش

guest.png?1

حانیه

با اینکه خیییلی وقت از زمان انتشار کامنت علی آقا گذشته،

ولی بهشون تبریک میگم!

یه همچین مرد بااحساس و با درک و شعوری فوق العاده ست....

آخه بی انصافا شب اول؟...

اون شب برای دخترایی مثل من که اهل هیچ رابطه ای نبودن خیییلی شب سختیه...

چرا درک نمیکنین...

شب رو صبح کردن با یه پسری که تازه شده محرمت،سخته آخه...

حالا چ عجله ایه...

بابا قراره چند دهه پیش خانومتون باشین...

فرار نمیکنه که...

اگه پسری یکم سیاست داشته باشه وجهه ی خودشو توی اون شب با درخواست نابهنگامش خراب نمیکنه...

البته بستگی به دختره هم داره...

من بشخصه بهم برمیخوره...

بذارین یه شوهر صبور و عاشق توی ذهن خانومتون باشین...نه یه شوهر خودخواه و عجول...

شب اول فقط صحبتو گپ و خاطره و حرفای رمانتیک...

guest.png?1

عزرائیل

سلام تازه به این وبلاگ اومدم وکنکور دارم(امسال) ولی راجع به شخصیت پسرا کنجکاوم ودراین رابطه خیلی کم اطلاعم ونگران چگونگی رفتار در دانشگاه هستم 

چه کار کنم که دوباره درس خون شوم ا سوم دبیرستان ممتاز بودم ولی یه دفه از درس خوندن زده شدم ولی استرس کنکور دارم با اینکه نمی خونم  هرچی هم بقیه باهام حدف میزنن رو بی تاثیره کلا خیلی راحت طلب شدم لطفا کمک کنید

guest.png?1

حانیه

عزرائیل عزیز!!

امسال فقط و فقط به درس و کنکورت فکر کن.من خودم امسال وارد دانشگاه شدم.

یه رشته خوب توی دانشگاه فردوسی مشهد!

فوق العاده از این بابت خوشحالم و خداروشکر میکنم که توی شهر خودم و یکی از دانشگاه های نامبروان کشور درس میخونم.همش و همشم بخاطر سعی و تلاش خودم بوده و هست.

اما شخصیت پسرا...

ببین عزیزم،بنظر من پسرای دانشگاه های خوب و دولتی،یکم بچه مثبت ترن...

آخه طرف باید توو حساس ترین سال های عمرش قید یه سری چیزا رو زده باشه که حالا تونسته یه رشته و دانشگاه خوب قبول شه.

من بشخصه کاملا توی دانشگاه و کلاسا آرومم و خیالم راحته.آخه جو دانشگاهم یجوریه که تقریبا همه سرشون توو درس و مشق شونه.

یکی دو نفرم هست که گاهی مزه میپرونن و میخوان خودشونو شیرین کنن واسه دخترا!!ولی در کل جو سالمه.

اگه میخوای مثه من خیالت از بابت یه سری چیزا راحت باشه خوبه خوب درس بخون تا یه دانشگاهی قبول شی که بچه هاش مثبت و سالم و درس خون باشن.مثه دانشگاه های دولتیه خوب و درجه یک!

موفق باشی گلم.

guest.png?1

یه دختر هستم

سلام.

من یه دخترم .

اینقدری که زندگی سختی داشتم و هیچوقت عشق توی زندگیم نبوده این چیزا اصلا خوشحالم نمیکنه . 

همه ی ازدواجای اطرافم میبینم حرمت ها شکسته شده ....

از زندگی پدر مادر خودمم که نگم ....

هیچ انگیزه ای برای ازدواج ندارم .

چند سال دیگه ام به این نظراتتون میخندین .

و زندگی عادیه عادی میشه .

خوشبخت بشین .

guest.png?1

من

سلام عزیزان
الان از اون روزای خودمون یادم اومد،پارسال بود،منم همچین مشکلی روداشتم. ولی خداروش کر خانومم اینقدر خوب وفهمیده رفتار کرد ک هیچ وقت اون شبو یادم نمیره،اون شب بعد از رفتن مهمونا بالاخره ما تنها شدیم ؛ چون خانوممو تا اون موقع بدون حجاب ندیده بودم تای نیم ساعتی در حال بررسی وتعریف وتمجید از زیبایی هاش بودم،چون اصلا فکر نمیکردم اینقدر خوشرو و خواستنی باشه،(چون تا حالا ایشونو مغرور وسنگین دیده بودم).... بعد ک اماده خواب شدیم ،ایشون هم رفتند بیرون از اتاق،وقتی اومدند دیدم ی لباس لختی پوشیدن(ی تاپ و شلوارک جذاب وتحریک کننده). من ادم استرسی هستم و نمیدونستم چ جوری قراره ب ایشون بگم که... .....
وقتی تو رخت خواب کنارم خوابید،چند دقه ک گذشت با لوندی تمام گفت  میشه سرمو رو دستتون بذاررررمم؟؟ منم ک از خدا خواستههه..... بعد ......ی ......بوسو..... .....و.....و.......و...........وو..........
تا خود صبح
خیلی عالی بود خانومم چون خجالت نداشت فقط لوندی کرد من رو ی شبه بدجوری اسیر کرد.
خانوما  شب اول برای اقایون تون تاثیر بیاندازه ای داره رو نگرششون نسبت ب خانمشون کسی ک این همه سال صبر کرده، حالا ک ازدواج کرده اصلا بذارین همه عقده هاشو خالی کنه همون شب. اون شب هر چی خانم بی حیا تر باشه مرد بیشتر عاشقش میشه؛ اون شب همون شبیه ک  میشه ره صد ساله رو رفت....
ببخشید طولانی شد، ولی خیلی ب دردتون میخوره
 

guest.png?1

مشتی مشهدی

سلام خدمت دوستان جان

میخوام یه تشکر ویژه بکنم از داداشا و ابجیای متاهل که تجربه هاشونو گفتن واقعا به درد بخور بود.

?????

guest.png?1

به نگار

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

هم توهم شوهرت شخصیتتون ناپخته س

توداری باتحقیرشدن خودت وتحقیرکردن اون لذت میبری

روزی که بیای اینجاوبگی که نمیتونم توجمع حاضرشم بخاطررابطه ازپشت متعددی که به شوهرم دادم چیکاربایدبکنم

معنی حس خوبومیفهمی

****** **** *** ****** ** *************** ****** ** *** ***** ****

ودخترایی که بهرقیمتی میخوان مردونگه دارن

guest.png?1

نفس

عزیزم نمیدونم که ازدواج کردی یا نه اینو میدم به کسای دیگه 

بعد از بله هر لحظه بهش نگاه کن و لبخند بزن وقتی هم تنها شدین سرت رو بزار رو سینش و بگو ( بلاخره مال خودم شدی، دوست دارم، همیشه کنارتم ، همیشه باهاتم به یه دنیا عوضت نمیکنم ،و.... ) اونم حالا یا سرت یا گونت رو میبوسه این جوری هم تو مطمئنی هم اون و بقیه شبا خودش کارش رو بلده هیچ وقت مانع نشو مطمئنم تاثیر میزاره شک نکن 

موفق باشید

guest.png?1

لیلا

سلام دوستان عزیزخیلی نظرات خوبی بود...من خودم شخصایک دخترگرم هستم شب اول برای همسرم هیچی کم نمیزارم...میخوام برای همسرم خیلی بی حیاباشم....آقایون روبایددرک کرد...واونام مطمعن باشیدشماروبعدش درک میکنند....خوشبخت بشیدهمتون

guest.png?1

ارزو

سلام 

واقعا نظراتون خیلی خوبه  ممنون انشالا همتون خوشبخت بشین 

guest.png?1

هموطن آریایی

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

درسته که مدت زیادی از این پست گذشته اما تمام نظرات رو یک به یک خوندم . چون خودمم مجردم و با مطالعه مطالب این وبلاگ بسیار بسیار عالی ، کم کم دارم به سطح مطلوب اطلاعات زناشویی دست پیدا میکنم . اول در مورد شخصی که با نام "مصطفی " نظر داده بود :

******** ***** ** ** *** ** ****** * ** **** ****** ***** ***** * ***** ***** ****** **** * *** ****** * *** ** ****** ** ** ***** ****** *** **** **** * *** **** *** ** *** **** *******

. آقا مصطفی مطمئن باش اگه خانمت با این طرز رفتارت شما رو تحمل میکنه خدا بهشت رو برای ایشون درنظر گرفته . اما شما تمثیل همون " خسرالدنیا و الاخره " هستین که نه دنیا دارین نه آخرت . 

اما در جواب اینکه شب عقد باید چکار کرد و چی گفت . خانواده ما همچین رسمی نبوده تا حالا ، که شب عقد دختر و پسر پیش هم بخوابن . عجله ای هم نیست . آرامش و دوری از استرس حتی برای بوسیدن و لمس دستهای همسر بنظرم ارزش اینو داره که یه شب هم تحمل کنی . اما چون هنوز تجربه نکردم نمیدونم چه حسی داره . فقط دعا میکنم همه جوانها به آرزوشون برسن و خدا براشون بهترین همسر رو قسمت کنه . 

guest.png?1

پسر52

فک کنم منظور سوال کننده شب اول عروسی است.

معمولا شب اولین عقد خیلی ها کنار هم نیستن

guest.png?1

MorDak

ایشالا همتون خوشبخت بشید

guest.png?1

مسافر

با سلام به ابراهیم

با اجازتون من حق رو به خانواده دختر میدم! 

باید یه جوری اون پسر اعتماد خانواده رو بدست میاورد و اینکه روزی اون پسر هم پدر خواهد شد! این قهر بودن ها خوب نیست!

موفق باشید

guest.png?1

فاطمه

سلام به همه

خیلی نظراتتون به درد بخوره...چند روز دیگه عقدمه...رسمم بر اینه که بعد عقد کلا زن و مرد با همن....من کامنتا رو ک خوندم تصمیم گرفتم بی حیا باشم تا به قول شماها ی شب رویایی براش بسازم...ی شب ک همیشه تو خاطرش بمونه...اما یه مشکلی هس...این آقا خیلی خجالتی خییییییییلی....حتی ب زور نگام میکنه ینی نگا میکنه اما تا من نگاش میکنم سرشو میندازه پایین....نگا نمی کنه چ برسه ب بوس و بغل و ...

ولی خیلی دوسم داره میدونم خبرش بهم رسیده منم عاشقشم میخوام بترکونم براش ولی با این خجالتی بودنش ...؟

شما میگیمیگین چیکار کنم...؟؟؟؟

guest.png?1

ندا

سلام به همه...

من برای شب اول عقد تو گوگل سرچ کردم ب این سایت رسیدم...نظراتتون خیلی خوب بود...گفتم اینجا خانوما هستن بپرسم آخه سایت پرسش و پاسخ لباس مجلسی پیدا نکردم...

من چند وقت پیش موهامو کوتاه کوتاه کردم الان برام خواستگاراومده و هفته دیکه عقد میکنیم...حالاموهامو ارایشگره ی جوری درستش میکنه...لباس؟لباس چجوری باید باشه...کوتاه ؟بلند؟

لاغرم و قدمم بلنده...

ممنون میشم راهنمایی کنین...

guest.png?1

مرتضی

مرتضی

ما که هنوز مجردیم وتشنه شب عقد والا

guest.png?1

امیرعلی

سلام دوستان

به نظرم باید دختر رو درک کرد که برای اولین بار سختش باشه که بخواد کنار ی ‍بسر بخوابه.زندگی فقط ب نیاز های جنسی نیست که متاسفانه اکثرا به این فکر میکنن زن موجوی احساسی هست باید با عاطفه مهربانی عاشقانه باهاش حرف زد و رفتار کرد وقتی این چند مورد باشه بطور صددرصد نیاز جنسی هم خواهد امد .شب اول هم بیشتر با هم صحبت کنین حرفای عاشقانه زیبا بزنید ما بین صحبتاتون دستاتونو بزارید تو دست هم تا این ارامش برا زن فراهم بشه به نظرم شب اول بانوازش و بوسیدن دست و بیشونی کافی باشه بزارید برا شبهای بعد تا صمیمی تر بشید باهم  

زندگیتان را عاشقانه بسازید تا زندگی زیبایی داشته باشین 

ان شا الله

guest.png?1

محمدحسین

ماجرا به این صورت است که اول خاونم میشینه روی تخت بعد از پشت آروم بغلش می کنید و میگید چشماشو ببنده تا چند تا سؤال ازش بپرسید. دقت کنید فضا باید یک جوری پیش بره که سوالها جدی پرسیده بشه. بعد بپرسید که از گارفیلد بیشتر خوشش میاد یا شرک؟ همین خط لش بازی رو بروید جلو بعد کم کم عاطفیش کنید اخرشم بله

سلامت باشید

guest.png?1

الی

سلام واقعا همون بهتر ادم ازدواج نکنه 

guest.png?1

فاطمه جووووووووووون link-comment.png

محمد حسین باهات موافقم . خخخخخخ

guest.png?1

??abbas??

سلام خسته نباشید :این سوالی ک کردی من خودمم خیلی درگیرش بودم خیلی مشاوره رفتم همه هم میگفتن باید یه جوری رفتار کنی هیچ وقت نتونه شب اول عقدو فراموش کنه چون یه بار بیشتر اتفاق نمیفته بعدشم سوالت این بود ک چی بگی بیشتر اوقات پسر سوال میکنه دختر جواب میده بعدشم سوالای شخصی ک ازش داریو بپرس ازش بعدشم دوستان گفته بودن بوس بغل و... باید بگم ک اگر دختر و پسر قبلا باهام رابطه نداشته باشن این چیزا پیش نمیاد من خودم نمیدونستم چی بگم یعنی روم نمیشد باهاش حرف بزنم تا برسه به این ک بوس... ببین ابجی حرف حرف میاره شب سختی نیس پر خاطره ترین شبت میشه موفق باشی. ??????

guest.png?1

به مصطفی

شما بدون شک جزو وحشتناک ترین مردای وحشتناکی هستین که ممکنه نصیب یه دختر بدبخت بشه.  آدمایی مثل شما آدمو از ازدواج می ترسونن.  واقعا بیچاره همسرتون 

guest.png?1

جواد

ما که تا عقد کردیم حدودا ساعتای 3بود که زنم رو راضی کردم همونجا کارشو یکسره کنم و بترکونمش و این کارم کردم 

بعدم ساعت 6 صب یواشکی از خواب بیدار شدم و رفتم خونه خودمون

تجربه خیلی خوبی بود 

فقط یکم تنگ بود 

guest.png?1

Fatemeh

شرمنده نظراتتون رو دیر خوندیم 

guest.png?1

Fatemeh

شرمنده نظراتتون رو دیر خوندیم

guest.png?1

guest.png?1

مریم ۷۶

به مصطفی

کارتون خیلی وحشتناک بوده 

بدبخت اون دختر چه زجری کشیده وقتی باهاش اینجوری حرف زدی 

از مردایی که فقط زنا رو به خاطر زن بودن میخوان متنفرم

فقط خدا به داد دل اون دختر برسه‌.

به علی

باورم نمیشه یه نفر بتونه انقد خوب باشه

خدا انشاالله به قلبتون نگاه کنه و کسی که لایقتون باشه رو سر راهتون قراربده

قطعا با این نگاه بازتون میتونین خیلی خوشبخت بشین

احسنت واقعا.

Kd8S8rhrQO1dHw8lYKJzaTR9pls%3D

نام نام خانوادگی

من نظرات رو خوندم

واقعا باید بگم که یکم درک متقابل نیازه همین!

یه جوری که نه سیخ بسوزه نه کباب!

زمانای قدیم مردا همون شب اول میخواستن کار رو یه سره کنن...خب این خیلی تنده و درست نیست!

اما نبایدم از این ور بوم افتاد...نباید خانوم جوری رفتار کنه که انگار داره با یه غریبه برخورد میکنه!

ناسلامتی اون مرد ازامشب شوهرته همونیه که تو انتخابش کرد...همونیه که بهش بله گفتی و خواستی کنارش یه عمر زندگی کنی...محرمترین کست...همد و مونست...تکیه گاهت...پشت و پناهت...

اون آقا پسر هم باید یادش باشه که این خانوم که الان کنارته کسیه که رفتی خواستگاریش...پسندیدیش...خواستیش...عشقته...گنجته!

گنجیه که کلی سختی کشیدی  تا به دستش بیاری...پس باهاش معامله نکن...درکش کن...اون خانوم هم باید درکت کنه...کاملا متقابل

سعی کنید جفتتون رمانتیک باشید...شما بالاخره بعد از کلی دوندگی مال هم شدید...پس امشب باید جشن بگیرید برای این موضوع

شب اوله که مال هم شدید...یه نماز شکر پیشنهاد خوبیه...از خدا تشکر کنید که به هم رسیدید...ازش بخواین پشت و پناهتون باشه...ازش بخواید که با هم خوشبخت بشین و از ثانیه ثانیه با هم بودنتون لذت ببرید

کنار هم بشینید کمی گپ و گفت کنید....اما قول الکی ندید!

آدما وقتی رمانتیک میشن حرفای الکی میزنن که بعدا از عهده اش برنمیان...با هم از آنیده قشنگتون بگید از حستون بگید...بگید که چقدر خوشحالید که مال هم شدید...میشه تو زمان گفت و گوتون دیت همدیگه و نوازش کنید اما سعی کنید جوری رفتار کنید که خانومتون احساس ترس نکنه...دلهره نداشته باشه...فقط آروم و با محبت با هم حرف بزنید...بهس قول بدین که مهمترین کس زندگیتونه و برای خوشبختیش تمام تلاشتون رو میکنید(البته قول واقعی! اگه نیست قول ندین)

خانومهای محترم انقدر سرد و با دلهره رفتار نکنید...میدونم خجالت میکشید...حق هم دارید اما نذارید این خجالت اون شب رو برای خودتون و همسرتون تلخ کنه...به شوهرتون نشون بدین که دوستش دارین...همون طور که شما دوست دارین حرفای خوب و عاشقونه بشنوید همسرتون هم نیاز داره حس نزدیکی با شما رو داشته باشه...دست همسرتون رو بگیرید...باهاش آروم حرف بزنید و دستشو نوازش کنید...اما اگه حس کردید اوضاع داره جوری میشه که دارید اذیت میشید حول نکید و واکنش بد و سریع از خودتون نشون ندید...آروم و با محبت از شوهرتون بخواین که کمی بهتون وقت بده...بهش بگین که تمام وجودتون مال اونه...و از بودن کنارش لذت میبرین...اما ازش وقت بخواین...بهش بگین میدونم که درکم میکنی...بهش اطمینان بدین که دوستش دارین کاری نکنین که حس کنه ازش فرار میکنین...خودتون میتونید خیلی راحت مدیریت کنید جوری که نه اون حس بدی پیدا کنه نه شما...شب اگه قراره کنار هم بخوابین سعی کنید با فاصله نخوابید...اگه اذیت میشید و خجالت میکشید هم بازم با شوهرتون در پیون بذارید کی از اون نزدیکتر...اما حداقل حتما دست تو دست هم بخوابین...خیلی مهمه که به هم نشون بدین که همدیگه رو دوست دارین...آقایون هم باید بدونن که راه نزدیک شدن به خانومها فقط از طریق قلبشونه...اگه زرنگ باشین میرید سراغ قلبشون نه جسمشونِِ...این جوری تا آخر عمر برای هم هستین و از هم لذت میبرید نه این که فقط چند ماه اول رو از بدن همدیگه اذت ببرید و بعدش تکراری بشه براتون...لذت همیشگی رو به لذت چند وقته نفروشین...تو دل هم جا باز کنید و از روح و جسم هم لذت ببرید نه فقط از جسم هم

انشاالله همه خوشبخت باشنِ...یا حق

guest.png?1

Ali

خخخخخ اخه بالا تنه لمس بشه و حرفای عاشقانه زده بشه و دل و قروه تا صبح بدیمو تا صبح بیدار باشیم چیه ؟

بزن همون شب اول کارو یک سره کن خدا امواتتون رو بیامرزه خخخخ

بوبای

guest.png?1

نرگس

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

وااااای خداااا منم میخاااام..با اینکه دوست دارم ازدواج رو و خواستگارم هم دارم ولی الان شرایط ازدواج رو ندارم..ولی بی صبرانه منتظر یه همچین شبی هستم..همیشه هم قرارم این بوده واسه شوهرم کم نذارم تا نخواد جور دیگه نیازشو برطرف کنه..امیدوارم اون هم واقعا عاشقانه منو بخواد نه فقط بخاطر نیاز ج

***

همیشه نگران این قضیه هستم که نکنه شوهرم منو فقط بخاطر رابطه بخاد ...ولی من همسر آیندمو عاشقانه دوستش خواهم داشت ..کلی برنامه واسش دارررم خخخخخ

guest.png?1

به نرگس

سلام خواهر 

ان شاءالله شرایط ازدواج به زودی براتوت محیا بشه ‌. خواستم بگم از چیزی نترسید ؛ آدم از چیزی که میترسه به سرش میاد .

guest.png?1

اشوان

من نیم ساعت حرف و لب و این جور چیزا بعد سه چند بار ارزاش میکردم

guest.png?1

نازنین


سلام خسته نباشید من قرار عقد گنیم اما به طرف مقابلم هیچ علاقه ندارم امکان داره بعد عقد خوب بشم

guest.png?1

مریم

در جواب نازنین جان میگم که عزیزم خیلی ها بدون و هستن ک بدون هیچ علاقه ای با همسرشون ازدواج میکنن و بعد هم تا اخر عمر به خوبی و خوشی زندگی کردن 

اصلا خدا بعد از این که زن و شوهر محرم هم شدن یه مهری تو دل اون ها نسبت به هم قرار میده.تو توکلت به خدا باشه و مطمئن باش طرف تو زندگیت کم نمس ذاره و خوشبختت میکنه.فقط کافیه یه مقداری مهربون باشی و یه وقت رفتاری نکنی که همسرت دلسرد بشه

انشالله هممون خوشب بشیم و بمونیم

guest.png?1

خودمم

کوتاه میگم اما وازه

با دختری رابطه دارم 

میخام برم خاستگاری دوستش 

دوستشم از رابطمون خبر داره 

بظرتون دختره چه احساسی بهم داره 

(خیلیم دوسش دارم)

guest.png?1

به نازنین

به نظر من حتما حتما یه تجدید نظر اساسی بکن

علاقه نداشتن احتمالش زیاده که هیچ وقت علاقه مند نشی

اون که میگن علاقه ایجاد میشه مال وقتیه که تو طرفو میپسندی تا حدی ولی عاشق نیستی و...

به نظرم پیش مشاور هم برو و مطمئن شو بعد عقد کن

guest.png?1

زی زی


سلام بر همه دوستانماسیزده سال که ازدواج کردیم دوتا بچه هم داریم از شب اول باهمه کارهم کردیم غیراز کار

اخریا خیلی خوبهم بپودیم 

guest.png?1

فاطی

سلام

دوستان امیدوارم کمکم کنید

نامزده من قبل ازعقد گفته که بعد از عقد باید هروز سه بار............

منم روز عقدو هروز دیر تر میندازم باید چیکارکنم 

guest.png?1

شاهزاده مجرد21 link-comment.png

سلام

راهنمایی به پسرا:

به نظر من موفق ترین مرد تو این شب اونیه که بتونه با حرفاش و رفتاراش دختر رو از این فاز خجالتی بودن دربیاره...مثلا(بعد از نماز شکر و دعا و شستن پا های دختر تو تشت اب)اگه خیلی خجالتی بود اولش با شوخی و چند تا جک دختر رو بخندونه تا کم کم از اون حس یکم بیاد بیرون و یکم خاطره بگین...بعد تم فضا رو یکم رمانتیک کنه...بعد هم اگه دید دختر از اون فضا تقریبا اومد بیرون و حستون این بود که اذیت نمیشه میتونین با بوس و اینا(در حدودی که عباس اقا گفتن) اون شب رو تموم کنین...اگه هم دیدین بازم معذبه برا اینکه اجازه بده بوس کنی یکم تم عاطفی فضا رو به فان تغییر بده.مثلا با یه شعر یا جک یا... برسونین که خیلی دوس دارمتون و دوس دارم ببوسمتون .

پ.ن:به نظرم برا بوس و اینا نیاز نیس اجازه گرفت(چون به نظرم بار احساسیش کم میشه و اون بوسه دیگه کمتر حس رو منتقل میکنه) و سعی کنین خودتون حسش رو بخونین که ایا امادگیش رو به عنوان اولین بار داره یا نه(البته اگه دیدین ناراحت نمیشه و اینا بی هوا و یهویی ببوسین)

پ.ن:به نظرم تو دوران نامزدی به شرط اینکه صیغه محرمیت خونده شده باشه...یکم شیطونیاتون رو کنین که کمتر خجالت بکشین تو این شب...

بعدشم تو این فکر نباشین که چی بگین...اصلا نیاز نیس چند تا جمله کلیشه ای حفظ کنین برا گفتن...حرف خودش میاد(به جز شعر یا جک یا چیزی که فانتزیتونه بهش بگین)

پ.ن:البته قبل از این شب حتی با خودش هم راحت صحبت کنین و قول بدین که فراتر از توصیه های عباس اقا نرین...

یه توصیه هم به دخترا:

اصلا به این شب فکر نکنید و خودتون رو نترسونید تا خودش بیاد...وقتی اومد با هر اندازه استرس و خجالتی که دارین سعی کنین از گفتن اینکه چقد دوسش دارین و اینا به همسرتون لذت ببرین یا خاطراتتون رو بگین...بعد میبینین که چقدخوش گذشت.

ضمنا با نظر (مهفام) به شدت موافقم.من زیاد از دامادمون خوشم نمیومد ولی سر سفره عقد از اون لحظه ای که خطبه رو خوندن به شدت اندازه داداش بزرگم دوسش دارم حس میکنم اونم داداشمه

ببخشید زیاد شد

به گفته (تازه عروس) هم، اطلاعاتتون رو ببرین بالا در مورد هر دو جنس...با کتاب... با سایت ها...حتی با خوندن پاسخ هایی که مردا و زنا به همین سوالا میدن...

guest.png?1

شاهزاده مجرد21 link-comment.png

این پیج آدم رو بیشتر ترغیب میکنه به ازدواج تا وام 30 میلیونی دولت : )

guest.png?1

فائزه

فک نمیکنم اون شب با این همه قرو فرای آتلیه و ژست گرفتن و کج و کوله شدن و رقصیدن و کلی رسومات دیگه نایی برام مونده باشه که بخوام حرفی بزنم همینه که لباس عقد و بتونم در بیارم ارایشارو پاک کنم وموهام و باز کنم خودش خیلیه ? ناخن مصنوعی که دیگه هیچی? 

guest.png?1

پیمان

والا ماکه هنوز ازدواج نکردیم 27 سالمونه اما قبل از عقد یه دوسه روزی میرم تفریح و شکار تو کوهو دشت.بعد عقد هم یه دوسه روزی دوباره برمیگردم طبیعت که هم خودم بیشتر بتونم تمرکز کنم رو این جریان وهم دختره بتونه هضم کنه و با اینجریان کنار بیاد و هم خودش تشنه ی بودن با کسی که حالا شده شوهرش بشه

guest.png?1

صبا

وای خدامن خودم کلا۱سال عروسی کردم امشب عقدبرادر

guest.png?1

صبا

وای خدامن خودم کلا۱سال عروسی کردم امشب عقدبرادرشوهرمه الان اونارفتن خونه ماموندیم خونه مادرشوهرم ایناکارای شوهرمنه منم حساس اینقدناراحتم که بغض گلومومیگیره ولی دعوام میکنه والا۲تابرادربزرگم داره امااوناهیچی نگفتن من کلاازازدواج وزندگی متاهلی ناراضی ام والامنم عقدکردم امامزاحم هیچکس نشدم ورفتم خونه بابام خدایاخودت نجاتم بده?????

guest.png?1

Zzz

 سلام ب همگی 

درمورد لباس شب اول هم بگید لدفا

guest.png?1

علی

سلام دوستان من میخوام عقد کنم ولی خیلی خجالتی هستم نمیدونم شب اول چی بگم یا چکار کنم لطفا راهنماییم کنید ممنون

guest.png?1

پسرتنهای شب

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

سلام به دوستان .اول درصحبتوبایدبازکردویه جوری موتورشوگرم کردالبته ببخشیدازین لفظ استفاده کردم چیزدیگه ای به نظرم نرسیدحالااینکه چیکاربایدکردبستگی به طرف داره یکی میبینی استرسش خیلی زیاده خوب بیشتربایدگازدادتاآمپرش بره بالایعنی کاربیشتری میبره بایدباحوصله عمل کرداصلانبایدتعجیل کردوگرنه اگه ناشی بازی دراریدممکنه تاآخرعمرازدستش بدیداولین رابطه ی ج

***

توشب عقدبایدمحدودباشه یعنی اصل کاری حفظ بشه بمونه واسه شب عروسی میگن کم بخورهمیشه بخوراگه شب عقدتمومش کنی چیزی واسه بعدش باقی نمیمونه که دلت بهش خوش باشه شایدطرفم شاکی ودلزده بشه تودوران عقدصفاش به اینه که آدم حریص باشه تالب چشمه بره ولی آب نخوره یااگه خوردیه ذره بخوره وگرنه ممکنه بعدادلدردبگیره یابراش ضررداشته باشه خلاصه جونم براتون بگه منکه رفتم بالامنبربراتون خودم مجردم خخخخ ولی همش فکرمیکنم اون شب گنده کاری نکنم چون خیلی گرم مزاجم بایدقبلش برم عطاری یه علفی چیزی بده یکم آمپرم بیادپایین خودمونگه دارم باورکنیدازین موضوع ترس دارم یکم منم راهنمایی کنیدممنون ازالطاف بیکرانتون .یاحق 

guest.png?1

نگین

سلام بنظرمن دردوران عقد فقط اجازه بوسیدن تنها اشکالی نداره اگه ام یکم لمستون کرد زیاد جبه نگیرید ولی بیش تر ازاین اجازه ندید باآرزوی خوش بختی

guest.png?1

Ss

سلام من یه سوال دارم نظراتتونو بگین...من سه سال یکیو تو فامیل عاشقانه دوست داشتم دوست نبودیم یه ماه فقط دوست بودیم و خیلیم سختی کشیدم چون همش یجورایی ترس از دست دادنشو داشتم اخه سنش جوری بود ک براش خاستگاری رفتن و منم هرشب اشک و این چیزا ...سه ماه پیش بالاخره عقد کرد...:( از زجرا ک نگم براتون...ولی الان یه ماهه با یه پسری اشناشدم ک خیلی باشخصیته و اصرار داره ک بیاد خاستگاریم...ولی من میترسم نمیدونم چیکار کنم من عاشق یکی دیگه بودم ک هنوزم زجر میکشم کنار یکی دیگه میبینمش ...خلاصه من عشق برام خیلی مهمه نمیدونم دوباره میتونم عاشق شم یا نه؟! این اقام خیلی اصرار داره با خانوادم اشنا شه ولی فعلا پیچوندمش خخ اخه باید ببینم میتونم باز عاشق بشم....هووف خیلی سخته شرایطم نمیدونم چیکار کنم...

guest.png?1

Ss

سلام من یه سوال دارم نظراتتونو بگین...من سه سال یکیو تو فامیل عاشقانه دوست داشتم دوست نبودیم یه ماه فقط دوست بودیم و خیلیم سختی کشیدم چون همش یجورایی ترس از دست دادنشو داشتم اخه سنش جوری بود ک براش خاستگاری رفتن و منم هرشب اشک و این چیزا ...سه ماه پیش بالاخره عقد کرد...:( از زجرا ک نگم براتون...ولی الان یه ماهه با یه پسری اشناشدم ک خیلی باشخصیته و اصرار داره ک بیاد خاستگاریم...ولی من میترسم نمیدونم چیکار کنم من عاشق یکی دیگه بودم ک هنوزم زجر میکشم کنار یکی دیگه میبینمش ...خلاصه من عشق برام خیلی مهمه نمیدونم دوباره میتونم عاشق شم یا نه؟! این اقام خیلی اصرار داره با خانوادم اشنا شه ولی فعلا پیچوندمش خخ اخه باید ببینم میتونم باز عاشق بشم....هووف خیلی سخته شرایطم نمیدونم چیکار کنم...

guest.png?1

شهرام خان

سلام دوستان نیاز نیست آنقدر سخت بگیرید یکی از بهترین شب ها شب عقده .اولین شبی که به عشقتون رسیدید پس نیاز نیست استرس داشته باشید بزارید هر اتفاقی میخواد بیفته بیفته مانع نشید چون آقایون بعداز مدت ها به چیزی که دوست دارن رسیدم و اگه شما بخواهید از اولین شب براش خاطره بد بسازید تا آخرین لحظه ی عمرش یادش می مونه تا جایی که می تونید سازگار باشید این اتفاق اول و آخر باید بیفته پس هرچه زودتر بهتر تا مشکل ساز نشه براتون .بلانسبت ولی بعضی از آقایون اگه از همسرشون چیزی بخوان و همسر دریغ کنه جای دیگه از کس دیگه ای درخواست میکنن پس حواستون به زندگیتون باشه انشاالله که همه ی جوونا خوشبخت باشن .زندگی رو برای خودتون سخت نگیرید شاید فردایی نباشه.

guest.png?1

زینو

سلام من هفته دیگه عقدمه نظراتتون خیلی بدردم خورد ممنونم...فقط یه چیزیو نفهمیدم!اینکه شب اول باید لوند باشم یا خجالتی:|

guest.png?1

رضا

سلام من تو شب اول دوست دارم بیشتر بهم حرف بزنیم همدیگرو درک کنیم و از خواسته ها ونخواسته هایه خودمون بگیم من اصلا دوست ندارم زنیرو به خاطر پول و قیافه و روابط جنسی من بیشتر به مرام معرفت و راست گویی ودرست کاری و از همه بیشتر ایمان به خدا اصلا مرد به وجود اومده که ناز همسرش رو بکشه وهرچی که همسرش رو میگه با کمال میل و موحبت قبول کنه زنها واقعا زحمت زیادی میکشن حیفه که قدرشون رو ندونست زنها مانند فرشتگانی میمانند که خدا برای ما مرد ها میفرسته تا تو هر کاری کمک حال ما باشند.

تو زندگیتون هرچقدر که توان مالی دارین یا اگه اصلا هم پول ندارین حداقل هر هفته یه دسته گل برا همسرتون بگیرین چون این کار باعث دلبستگی اون به شما میشه کن دوست دارم همسرم هنرمند باشه و هر هنری از هر انگشتش بباره و درسخون باشه و اطلاعات عمومی خوبی هم داشته باشه وخدا شناس باشه چون در درجه اول خدا مهمه چون اگر اون نباشه مهر و مهبتی هم تو زمدگی نیست.

ان شا ٕ الله به هرکی که دوست دارین برسین وخدارو اصلا فراموش نکنید.

موفق باشین

guest.png?1

زینب

به مصطفی

دوست گرامی:آدما برا رفع نیاز به هم گرایش دارند؛اما بامشت گره کرده نمیتوان دست کسی را به نرمی فشرد!برا رسیدن به خ استه ت از راه درست میرفتی!!!با صبر نرمی و عاطفه قلبش رو بدست می آوردی بعد مال خودت میشد آره قلب یه زن اگ برا مردی تپید جسمش پیشکشش خواهد شد.

نظر شما تائید خواهد شد اگر عاری از توهین، تحقیر، تهمت، تمسخر، شایعه پراکنی و نظرات گمراه کننده باشد . لطفا در مورد موضوع اصلی پست نظر دهید و برای بحث های جدید ، سوال یا مطلب جداگانه ارسال بفرمائید، برای مطالعه سایر شرایط تائید نظر، از صفحه "قوانین تائید نظرات کاربران در خانواده برتر" بازدید بفرمائید .
نظراتی که خصوصی ارسال میشوند قابلیت نمایش عمومی (در این صفحه) را ندارند


آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر