موضوعات وبسایت : اجتماعی خانواده

متن در مورد توبه

نویسنده : محمد پارسایی | زمان انتشار : 17 دی 1399 ساعت 13:41

توبه در زبان عربی به معنی بازگشت است و در اصطلاحات اسلامی به معنی بازگشت به سوی خدا.
فرد گناهکار با هر گناهی که مرتکب می‌شود، خود را از خداوند دورتر می‌کند و تنها به وسیله‌ی توبه است که می‌تواند به سوی خداوند بازگردد.
خداوند متعال که نسبت به تمام بندگانش مهربان است، در ِ توبه را به روی هیچ کس نبسته است و همواره پذیرای انسان‌هایی است که قصد بازگشت به سویش را دارند.
بنابراین، انسان‌ها کافی است تصمیم بگیرند و همت کنند تا خود را از گرداب هلاکت‌بخش گناه و نافرمانی پروردگار برهانند.
توبه صرفا بیان کلماتی که بیانگر پشیمانی و اظهار ندامت باشند نیست. این کلمات، مرحله ابتدایی و نمادی از حقیقت توبه هستند. روح توبه و حقیقت آن، عمل و اقدام جدی برای بازگشت به سوی خداست. اگر کسی بخواهد به طور جدی توبه کند، باید شرایط ضروری و لازم آن را مراعات کند، و الا راه به جایی نخواهد برد.

آیات و روایات زیادی در زمینه توبه حقیقی و راستین وجود دارد که به عنوان نمونه، به یک مورد اشاره می‌شود:


شخصی در پیشگاه امیرالمؤمنین علی علیه السلام گفت:«استغفرالله.» (از خداوند طلب آمرزش می کنم)
امام با شنیدن این جمله خشمگین شد و به او فرمود:« مادرت به سوگت بنشیند. آیا می‌فهمی که استغفار چیست؟ استغفار، مقام بلندمرتبگان است. این جمله‌ای که گفتی چند کلمه است، اما استغفار حقیقی شش معنی و مرحله دارد:
نخست پشیمانی از گذشته؛ دوم تصمیم بر ترک همیشگی گناه در آینده؛ سوم اینکه حقوقی را که از مردم ضایع کرده ای به آنها باز گردانی، به طوری که هنگام ملاقات پرورگار، حقی بر تو نباشد؛ چهارم این که هر واجبی را که ترک کرده‌ای به جای آوری (قضا کنی)؛ پنجم آنکه گوشت‌هایی که بر اثر اعمال حرام بر بدنت رشد کرده، با اندوه بر گناه، آب کنی تا چیزی از آن باقی نماند و گوشت تازه به جای آن بروید؛ و ششم آنکه به همان اندازه که شیرینی معصیت و گناه را چشیدی، سختی و زحمت طاعت را نیز بچشی.
پس از انجام همه این مراحل است که باید بگویی استغفرالله »

منابع:


نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 417

دوستان عزیز باید به عرضتون برسونم که دوری از گناه، عدم اصرار به یک گناه و تصمیم بر ترک گناه انجام شده رو می توان به عنوان توبه تلقی کرد. البته باید به این واقعیت هم اعتراف کرد که زمونه خیلی عوض شده؛ شاید خیلی کلیشه ایی باشه اگه بخواهیم همه مسائلِ روز جامعه رو بخواهیم تفسیر کنیم و اون هم طبق سلیقه ایی قدیمی!با این حال همانطور که می دونید ما در جامعه ایی زندگی می کنیم که خواه ناخواه دچار موارد مذمومی می شیم که دغدغه خودمون هم هست که از اونا رها بشیم و یا دیگه مبتلا نشیم این همون عزم به توبه است. از طرفی همه چیز رو هم نمیشه زاییده جامعه و محیط زندگی دونست؛ بعضی موارد هست که برخواسته از درون و ذات ما آدم هاست. با این حال برای رهایی از این موارد هم باید عزم بر ترک داشته باشیم.تا اینجا چارچوبی بود از مواردی که از محیط و یا از درون ما برخواسته بودند.اما اگه بخواهیم بحث رو علمی تر کنیم باید به عرض برسونم که:در قرآن مجید سه شرط اساسى براى قبولى توبه ذکر شده:
1- گناه از روى جهالت و نادانى باشد.2- گناه و خطا اصلاح و جبران گردد، یعنى اگر گناه ما حق الله و حق النّاسی را در برگرفته، ادا شود.3- توبه به تأخیر نیفتد.

این قیدها از آیات مختلفی استخراج میشه:«اِنَّما التَّوْبَُْ عَلىَ اللهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّؤَ بِجِهالٍَْ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ فَاؤُلئِکَ یَتُوبُ اللهُ عَلَیْهِمْ وَ کانَ اللهُ عَلِیماً حَکِیماً؛ پذیرش توبه بر خدا است،

نسبت به کسانى که از روى جهالت، کار زشت انجام مى‏دهند، آن‏گاه زود توبه مى‏کنند. خدا توبه اینان را مى‏پذیرد و خدا دانا و حکیم است».امام صادق علیه السلام در مورد آیات مربوط به جهالت فرمود: «گناهى است که بنده خدا آن را انجام مى‏دهد و اگر چه از حکم آن آگاه مى‏باشد، ولى آن‏گاه که تصمیم مى‏گیرد عمل خلافى را انجام دهد، در واقع جاهل است» .

آن‏گاه حضرت به جریان یوسف علیه السلام و برادرانش اشاره مى‏کند که قرآن از یوسف یاد مى‏کند که وى به برادرانش گفت: « هَلْ عَلِمْتُمْ مافَعَلْتُمْ بِیُوسُفَ وَ أَخِیه اًِّذْ أَنْتُمْ جاهِلُونَ؛ آیا به خاطر دارید ستمى را که بر یوسف و برادر او روا داشتید، در حالى که همگى جاهل بودید». برادران یوسف همگى زشتى ظلم را درک مى‏کردند، ولى به دلیل خود خواهى یا حسادت یا هوى و هوس چنان برخورد کردند که گویى نسبت به زشتى کار خود به کلى ناآگاه بودند.بنابراین کار زشتى که از روى هوى و هوس انجام گیرد، پس از ندامت و تحقق توبه، قابل بخشش است، ولى عملى که از روى عناد و لجاجت و تکبر از انسان سر زند، مشمول رحمت بیکران الهى نمى‏گردد. زیرا پشیمانى از شخص لجوج حاصل نمى‏گردد. البته گاهى اتفاق افتاده‏است که یک نفر لجوج از عناد خود دست برمى‏دارد و در مقابل حق، سر فرود مى‏آورد، در این‏گونه مواقع معلوم مى‏شود که عناد او از روى جهالت بوده‏است.

خیلی اتفاق میوفته که ما گناهی رو انجام میدیم ولی بلافاصله بعد از ارتکاب اون دچار عذاب وجدان و یا نوعی افسردگی ناشی از انجام آن فعل خطا میشیم. در همین حاله که جهالت ما نسبت به انجام این عمل زشت باعث میشه مرتکب بشیم اما در واقع ما منزجر از اون هستیم.حتی اگه بشنویم فلان رفیقمون مرتکب همین گناه شده شاید نسبت بهش جور دیگه ایی فکر کنیم.این حالت نشون دهنده ای اینه که ما در واقع نسبت به اصل مساله بیزاری داریم. در عمل هم باید نشون بدیم.یعنی اگر هم مرتکب شدیم، باید جبران کنیم.
امام باقر(علیه السلام) می فرمایند: گناهان مومن بعد از توبه کردن آمرزیده می شود و باید برای آینده و بعد از توبه و آمرزش، با کار نیک جبران نمود و دیگر گناه نکند.کسی پرسید: بارها شده که توبه می کنیم اما دوباره آلوده به گناه می شویم، چه کنیم؟!امام علیه السلام فرمود: آیا می توان، باور کرد مومن از گناه خویش پشیمان شود و طلب آمرزش کند و توبه کند، اما خدا توبه اش را نپذیرد؟!آن شخص دوباره پرسید: اگر چند بار تکرار کند چگونه است؟امام فرمود: هر گاه مومن به استغفار و توبه باز گردد، خداوند نیز به آمرزش او بر می گردد، خدا آمرزنده و مهربان است. (بحار الانوار، ج6، ص40)

این حقیقت توبه است، اما اگر ما با علم به قبح گناه و به نیت توبه کردن و آمرزش آن، گناه را انجام دادیم،(یعنی الان به قصد این که بعدا توبه می کنم، مرتکب گناه شدم) علاوه بر اینکه تضمینی بر توفیق توبه نیست، این نوعی جسارت و کوچک شمردن گناه است که باعث بی احترامی نسبت به پروردگار می شود. از کجا مطمئن باشیم با چنین نیتی مورد غضب خداوند قرار نمی گیریم؟! از کجا می دانیم که موفق به انجام توبه می شویم؟!آری مطابق آیه مذکور خداوند توبه کنندگان از گناه را دوست دارد، به شرطی که واقعا از انجام آن عمل زشتی که مرتکب شده پشیمان باشد و نسبت به آینده چشم اندازی به دور از ارتکاب گناه داشته باشد. این توبه کامل یک توبه پذیر است.

در پایان یادآوری می کنم، خداوند مهربانی است مشتاق توبه کننده گانش،"ان الله يحب التوابين و يحب المتطهرين" مخصوصا اگر در سنین جوانی چنین عزمی داشته، خواستار پاکی و عفت باشند

+

نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم شهریور ۱۳۹۰ ساعت 8:34 توسط عزت الله قبادی پور  | 

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر