اگر زن طلاق بخواهد

اگر زن طلاق بخواهد+ مخالفت شوهر

همان طور که مهريه حق زن است طلاق توافقی نيز حق مرد است و اگر زنى بدون دليل شرعی یا قانونی ،

و تنها به واسطه كراهتى كه از ادامه زندگى با شوهر داردطلاق بخواهدملزم است

رضايت شوهر در صرف نظر از حق طلاق را جلب کند.

به خوبی می دانیم همیشه اینگونه نیست که تقصیر از زن باشد،بلکه در موارد زیادی مرد مقصّراختلافات است.

حال اگر مرد با استفاده از حق طلاق که اسلام در اختیارش قرار داده است،می‌تواند از زن بدرفتارش خلاصی و رهایی یابد،

برای زن این گونه نیست که برای رهایی ازمرد بداخلاق و بدکردارش هیچ راه رهایی(طلاق) نداشته باشد.

  درخواست طلاق از طرف زن ; جلب رضایت مرد

در اسلام به زن این حق و اختیار داده شده که اگر بخواهد در مواردی می‌تواند از شوهرش جدا شود

اسلام حق مفارقت را به‌عنوان آخرین راه چاره در اختیار زن قرار داده است،

تا چنانچه که به سببی از شوهرش کراهت داشت و به زندگی با او راضی نبودیا رفتاری نادرست

در زندگی با زوجه خود در پیش گرفته بود،زن می‌تواند به این نوع سلاح که خلع می‌باشد متوسل شود و اقدام به طلاق کند.

   خلع

 خلع به این معنی است که زن در ازای پرداخت مقداری از مال یا پول خود

یا بخشیدن تمام یا مقداری از مهریه‌اش به شوهر ،

تقاضای طلاق و جدایی نماید

. دلیلی که دادگاه مدنی اسلامی این عمل را جایز دانسته قول خدای تعالی می‌باشد

که می‌فرماید: «اگر بیم آن داشتید که اختلاف زن و مرد به حدّی رسیده که حدود قوانین الهی را رعایت نمی‌کنند،

برای زن و شوهر در این حالت مانعی نیست که زن چیزی را به‌عنوان فدیه و حقّ آزادی خود به شوهرش پرداخت نماید»

.( بقره: ۲۲۹٫)

خلع درواقع ، راهکاری است که شرع اجازه داده

تا زن در بعضی مواقع خاص از شوهرش تقاضای طلاق کند

با تحقق یکی از شرایط دوازده گانه و اثبات آن در دادگاه،

زن می‌تواند با استفاده از وکالت ضمن عقد با مراجعه به دادگاه خانواده و طی تشریفات قانونی

نسبت به اجرای طلاق اقدام کند.

  طلاق از طرف زن ;شروط ضمن عقد

    شروط ضمن عقد نکاح شامل ۱۲ شرط است که به آن شروط دوازده گانه عقد نکاح می‌گویند. این شروط عبارتند از :

۱- زن می‌تواند از دادگاه تقاضای صدور طلاق کند،

در صورت خودداری شوهر از دادن خرجی زن و انجام سایر حقوق واجب زن به مدت ۶ ماه.

۲- دومین شرط ذکر شده در عقدنامه که به زن اجازه طلاق می‌دهد، بدرفتاری زوج است

به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل کند.

۳- سومین شرطی که با وجود آن زن اختیار طلاق دارد، بیماری خطرناک غیر قابل درمان مرد است

در حدی که سلامت زن را به خطر اندازد.

۴- شرط چهارم دیوانه بودن مرد است

در زمانی که امکان فسخ وجود ندارد.

۵- پنجمین شرط مندرج در عقدنامه، اشتغال مرد به کاری است

که به حیثیت و آبروی زن و مصالح خانوادگی او لطمه بزند در این صورت زن می‌تواند تقاضای طلاق کند.

۶- محکومیت شوهر به مجازات ۵ سال حبس یا بیشتر،

یا به جزای نقدی که بر اثر ناتوانی از پرداخت،

منجر به ۵ سال بازداشت شود.

یا به حبس و جزای نقدی که مجموعاً منتهی به ۵ سال بازداشت یا بیشتر شود ؛

و حکم مجازات در حال اجرا باشد .

نیز یکی دیگر از شروط ضمن عقد نکاح است ،

که به زن امکان مطلقه شدن را می‌دهد.

۷- ابتلاء زوج به هر گونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه

به اساس زندگی خانوادگی خللی وارد آورد

و ادامه زندگی را برای زوجه دشوار کند مانند اعتیادی که منجر به بیکاری مرد،

فروش اثاثیه منزل و وارد نمودن ضرر به سلامت جسمی و روحی زن و فرزند شود.

۸- چنانچه زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند

یا اینکه ۶ ماه متوالی بدون عذر موجه غیبت کند

۹- محکومیت قطعی زوج بر اثر ارتکاب به جرم و اجرای هر گونه مجازات اعم از حد و تعزیر است

که مغایر با حیثیت و شئون خانوادگی زن باشد تشخیص این امر نیز با توجه به وضع و موقیعت زن

و عرف و موازین دیگربا دادگاه است.

۱۰- بچه‌دار نشدن مرد پس از گذشت ۵ سال از زندگی مشترک

۱۱-  چنانچه زوج مفقودالاثر شود و ظرف ۶ ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پیدا نشود

 ۱۲- آازدواج مجدد مرد بدون اجازه همسر

زن علاوه بر شرایط مندرج در قباله ازدواج می‌تواند حق سکونت که اختیار تعیین محل سکونت را به زن واگذار می کند، حق تحصیل و حق اشتغال یا هر شرطی که مخالف اقتضای عقد نکاح نباشد را در سند ازدواج خود با توافق شوهر درج کند.

در مواردی هم اتفاق می‌افتد که مرد و زن بر سر داشتن حق طلاق زن بدون هیچ پیش‌شرطی رضایت دارند یا زنانی در پی دریافت این حق هستند که این مورد خارج ار این دوازده شرط در صورتی محقق می‌شود که مرد در دفاتر استاد رسمی «وکالت در طلاق» را به زن بدهد که در این صورت زن هر زمانی و فارغ از هر پیش‌شرطی می‌تواند از دادگاه تقاضای طلاق کند.