تکنیک های nlp سخت

ان ال پی (NLP) چیست؟ تکنیک های nlp کدامند؟

ان ال پی (NLP) چیست؟

درباره برنامه نویسی نورولوژیک

از دیدگاه ساده، ان ال پی (NLP) مجموعه ای از تکنیک هایی است که اجازه می دهد رفتارها و نگرش ها به اجزای زیر مجموعه شکسته شوند، سپس اجزاء ( کمی مانند مواد در یک دستور غذا ) می توانند تغییر، حذف، اصلاح و دستکاری شوند و در غالب یک دستور جدید که نتیجه ی مطلوبی را فراهم کنند، ظاهر شوند.

به عنوان مثال، فردی را در نظر بگیرید که از عنکبوت می ترسد و شما مجبور به تغییر دستورالعمل سیستم های زیر مجموعه ای او هستید، کاری که شما انجام می دهید و نتیجه نهایی آن حذف فتواها در مورد عنکبوت است زیرا راهی که در آن یک عنکبوت در حال حاضر به ذهن ناخودآگاه نشان داده می شود واکنش متفاوتی دارد.

ان ال پی (NLP) چیست؟ تکنیک های nlp کدامند؟

در اینجا یک تعریف و توصیف برای ان ال پی توسط یکی از بنیانگذاران آن آورده می شود.

NLP یک نگرش است… مشخص شده توسط حس کنجکاوی و ماجراجویی و تمایل به یادگیری مهارت ها و قادر به پیدا کردن نوع ارتباطاتی که بر دیگران تأثیر می گذارد و انواع چیزهایی که باید بداند و نگاه به زندگی به عنوان یک چیز نادر و بی نظیر و فرصت یادگیری از آن.

ان ال پی یک روش… براساس پیش فرض کلی است که تمام رفتارها یک ساختار دارند… و این ساختار را می توان مدل سازی، یادگیری، تدریس و تغییر ( دوباره برنامه ریزی) داد و راه شناختن، چه مفید و مؤثر، مهارت های ادراکی است. 

NLP به عنوان یک فن آوری، فرد را قادر می سازد که اطلاعات و درک های خود را سازماندهی کند به طوری که به آنها امکان می دهد نتایجی را که بعدها غیرقابل تصور بود را به دست آورد.

پیش فرض NLP

پیش نویس ها، مجموعه ای از دستورالعمل ها یا قوانینی است که در آن NLP مورد استفاده قرار می گیرد. پیش فرض ها به طور کلی باورهایی هستند که در زیر سیستم قرار دارند و راهنمای توسعه ان ال پی را هدایت می کنند. آنها لزوماً درست نیستند، اما نتایج مفیدی که به دست می آید از پیشنهادهای … nlp هستند.

تکنیک های nlp شامل

۱- معنای ارتباطات، پاسخی است که دریافتی می کنید.

این یکی از مهم ترین پیش فرض ها در NLP است. هر دو رفتار کلامی و غیرکلامی در دیگران باعث پاسخ می شوند. نقطه ی ارتباط برقرار کردن، نتیجه ای است که به دست می آید و ارتباطی مؤثر است که فرمانبردار زبان و تحویل دهنده خوب باشد.

همه تمایزات انسان ها می توانند در مورد محیط زیست ما ایجاد شوند و رفتار ما را می توان از طریق بصری، شنوایی، زیبایی شناسی، بویایی و حس های طعم دهنده نشان داد.

این بدان معنی است: شیوه ای که هر شخص در واقع تعامل و پردازش می کند از طریق پنج حواس ( هر چند اغلب دید، احساسات و شنوایی ) در هر دو سطح داخلی و بیرونی بیان شود.

۲- منابع مشخصی که نیاز به تغییر دارند، در حال حاضر درون شماست.

هر کسی برای تغییر، چیزهایی لازم دارد. از آنجا که NLP عمدتاً با فرآیندها برخورد می کند و آنها را کاوش، بیان و تغییر می دهد، ما همه چیز لازم برای تغییر را داریم.

این امر عمدتاً با استفاده از تخیل برای ایجاد و ساخت دستورالعمل جدید بیان شده است.

۳- یک قصد و انرژی مثبت برای انگیزش در رفتار هر فرد وجود دارد و این زمینه، یک رفتار دارای ارزش است.

اگر یک رفتار، عملکرد مفید و مثبتی ارائه می دهد ممکن است این رفتار خاص در جایی مولدترین و قدرتمندترین راه نباشد.

اضطراب در بعضی اوقات برای احتیاط کردن در کاری مفید است، اما نگران بودن در مورد چگونگی ظاهر لب خودتان مفید نیست.

۴ – بازخورد در مقابل شکست

تمام نتایج و رفتارها، دستاورد حساب می شوند، خواه نتایج مفید باشند یا نه!

پس چیزی به عنوان شکست وجود ندارد، تنها درک جدیدی از چگونگی نتایج، حاصل خواهد شد.

ما از هر نتیجه و بینش یاد می گیریم، گاهی یاد می گیریم که تغییر نتیجه را می خواهیم، دیگر بار یاد می گیریم که چطور کاری را انجام دهیم.

جزئیات عمیق تر درباره سیستم و تکنیک های nlp

تکنیک های nlp ، مدل هایی هستند که به طور مؤثر به تغییر اندیشه ها، رفتارها و باورهایی که شما را محدود می کند، می پردازد.

بسیاری از مدل های NLP با مطالعه بر روی افراد ایجاد شدند. مدل هایی از قیبل meta-model،metaprogram،acute، مدل میلتون، سیستم های نمایندگی و زیرمجموعه ها در مورد دیگران، ابزار متنوعی را برای ایجاد تغییر در خود و دیگران فراهم می کند.

نمونه ای از این مدل ها را می توان در رانندگی جستجو کرد. به عنوان مثال اگر کسی بخواهد یک مدل برای یادگیری رانندگی یک ماشین خوب ایجاد کند، ممکن است به یک متخصص در زمینه رانندگی مراجعه کند و از او بپرسد ” چطور رانندگی می کنید” و او در پاسخ بگوید ” خیلی خوب” اما مدل های NLP در این مورد بر محتوای آنچه که انجام می دهند متمرکز نمی شوند، بلکه تمرکز خود را بر روی ساختار اساسی نظیر چگونگی نشان دادن رانندگی در ذهن فرد و باورها و نگرش هایی که در مورد رانندگی و استراتژی هایی که در تصمیم گیری استفاده می کنند، قرار می دهند.

با درک اینکه چگونه ما از طریق پنج حس درونی جهان را درک می کنیم، می توانیم بدانیم که چگونه برخی افراد می توانند در یک وضعیت بسیار بحرانی با دقت پاسخ دهند و برخی دیگر نتوانند این کار را انجام دهند.

چگونگی یادگیری NLP

یادگیری ان ال پی (NLP) توسط ذهن ناخودآگاه

فرض کنید در یک شب بسیار تاریک در حال عبور از از یک کوچه یا خیابان هستید و غرق در افکار خود هستید و توجه ای به بیرون ندارید و در همان لحظه سگ یا گربه ای با صدای بسیار وحشتناکی از کنار شما عبور می کند.

در همین آن، شما به خودتان می آیید و با صحنه صدای حیوان روبه رو می شوید. واکنش شما چیست؟

مسلماً ترس همه ی وجود شما را فرا می گیرد و آن صدا باعث می شود که شما به شدت دچار ترس و دلهره شوید. آن شب به هر حال می گذرد و بعد از چند مدت دوباره گذر شما به همان کوچه یا کوچه تاریک دیگری می افتد، هنگامی که می خواهید از آن محل عبور کنید، احساس می کنید که ترس دوباره به سراغ شما آمده است و دیگر نمی توانید از آن کوچه یا خیابان عبور کنید. در واقع شما در آن هنگام که گربه یا سگ را دیدید و صدای آن را شنیدید برنامه ریزی شدید که بترسید، به این نوع ترس ها که به یکباره به سراغ شما می آیند، فوبیا یا ترس های بیمارگونه می گویند.

در این مثال ذهن انسان با یک الگوی خاص و به سرعت، ترسیدن را یاد گرفت. تکنیک های nlp هم به گونه ای طراحی شده اند که با الگو و تکرار و سرعت همراه هستند.

ذهن ناخودآگاه ویژگی مهم دیگری هم دارد و این ویژگی این است که، ذهن انسان با تکرار یک رفتار و یا احساس می تواند یادگیری های خود را قوی تر کند.

ان ال پی (NLP) : تکرار رفتار باعث تقویت آن رفتار می شود.

کودکی را فرض کنید که برای بار اول می خواهد دوچرخه سواری کند. به نظر شما آیا او می تواند بلافاصله بعد از سوار شدن و برای بار اول، کنترل دوچرخه را به دست بگیرد؟

شاید به یاد زمانی بیافتید که خودتان برای بار اول سوار دوچرخه شدید، شما نمی توانستید همزمان فرمان دوچرخه را کنترل، تعادل را حفظ و سپس پدال بزنید. پس چندین بار تعادل خود را از دست داده اید و بعد از تمرین و تکرار و زمین خوردن های زیاد در نهایت دوچرخه سواری را یاد گرفتید.

هر نوع کاری و رفتاری که به صورت خودکار انجام داده می شود، با تکرار و تمرین آموخته خواهد شد.

بندلر و گریندر با استفاده از این خصوصیات ذهن ناخودآگاه ، تکنیک های nlp را پایه گذاری و بنا نهادند. این تکنیک ها برای حل مسائل مختلف به کار گرفته می شوند. تکنیک های NLP را باید یاد گرفت و با سرعت و تکرار انجام داد و اگر شما این تکنیک ها را با سرعت انجام ندهید، ذهنتان نمی تواند الگویی پیدا کند و رفتار جدیدی را برگزیند و آن را جایگزین رفتار قبلی کند.

ذهن خودش آگاهانه یاد می گیرد.

شاید اگر خصوصیات سرعت در یادگیری و الگوبرداری ذهن نبود، ما نمی توانستیم از پدر و مادرمان الگوبرداری کنیم و راه رفتن، حرف زدن و … را با سرعت زیاد یاد بگیریم. یادگیری های ذهن ما، سریع و گاهی وقتها آنی اتفاق می افتند.

مثلاً در داستان کوچه تاریک عامل سرعت در یادگیری ذهن، باعث شد که ترس ها و فوبیاهای بیمارگونه را یاد بگیریم.

این سرعت عملکرد ذهن و به کارگیری بیشتر از مغز در یادگیری بعضی اوقات برای ما دردسر ( البته بعضی اوقات دردسر منجر به خوشی ) ایجاد می کند. پیشنهاد می کنیم فیلم لوسی (LUCY) را حتماً در این مورد ببینید.

تکنیک های nlp ، ان ال پی (NLP) را باید سریع یاد گرفته و انجام دهیم.

هر رفتاری که با سرعت و الگو روی ذهن تأثیر بگذارد، می تواند به نوعی رفتار اتوماتیک و خودکار تبدیل شود. مثلاً ناخن جویدن نوعی رفتار است که در بعضی افراد دیده می شود. ناخن جویدن با الگویی همراه است که برای درمان آن می توان از همان الگو استفاده کرد.

در ادامه چند تکنیک ان ال پی را با هم مرور می کنیم، امیدواریم شما بتوانید از آنها استفاده کنید و تغییرات و انرژی مثبت را در خود ایجاد کنید.

۱- تکنیک حذف افکار بد، یکی از تکنیک های nlp است.

۱-۱- هنگامی که با لحنی بد با خودتان صحبت می کنید، به افکار خودتان بگوئید ساکت باش و دیگر از این حرف ها نزند.

۱-۲- با خودتان با مهربانی صحبت کنید. هنگامی که با ملاطفت با خود حرف می زنید، تصاویر ذهنی آن گفتگوها در ذهنتان ساخته می شوند و اگر می خواهید که تأثیر این گفتگوهای بد درون خود را کم کنید، باید کیفیت های فرعی این تصاویری که از ذهنتان عبور می کنند را تغییر دهید.

گاهی اوقات لازم است که کل تصاویر را تغییر دهید و آنها را با تصاویر ذهنی که به شما احساس خوبی می دهند، جایگزین کنید. در بعضی اوقات لازم است که خود را جابه جا کنید و مکانی که در آن قرار دارید را ترک کنید و به جای دیگری بروید، با این کار احساس بهتری پیدا خواهید کرد و تصمیمات شما بهتر خواهند شد.

۲- یکی دیگر از تکنیک های nlp ، تکنیک تغییر حالات بد است.

۲-۱- وقتی که احساس بد یا در یک حالت بد قرار می گیرید، ۳ چیز رخ می دهد.

اولین چیز، با دیدن تصاویر احساس بدی برای شما ایجاد می شود.

دومین چیز، به یک روش بد با خودتان صحبت می کنید.

سومین چیز، احساس ناخوشایند و بدی دارید.

پس به این تصاویر، صداها و حرف ها، احساسات، دقت کنید و

۲-۲- در مورد آن چیزی که می خواهید انجام دهید، فکر کنید و مواردی را که برای شما اتفاقاً مفید هستند را پیدا و یادداشت کنید.

۲-۳- تصاویر منفی را به حرکت واداشته و از خود دور کنید و آن ها را با تصاویر مثبتی که به شما احساس آرامش می دهند، جایگزین کنید.

۲-۴- صداهای منفی که به شما احساس بدی می دهند را با صداها و کلمات و تصدیق های تأکیدی مثبت، جایگزین کنید.

۲-۵- به حس بدی که دارید توجه کنید و ببینید این احساس به کدام جهت می چرخد؟ پس جهت آن را تغییر دهید و در همان جهت به آن سرعت دهید.

۲-۶- فیزیولوژی جسم خود را تغییر دهید. زمانی که احساس خوبی دارید با بازده محکمتری تصاویر بد را کنار بزنید.

۳- تکنیک تغییر خاطرات بد یکی دیگر از تکنیک های nlp است.

۳-۱- به خاطره ای فکر کنید که دیگر نمی خواهید به آن بازگردید.

۳-۲- کیفیت های فرعی آن خاطره را مدنظر قرار دهید. اندازه تصاویر ذهنی مربوط به آن خاطره را کوچک کرده و دور آن را قاب بگیرید.

۳-۳- به انتهای خاطره مدنظر جهش پیدا کنید و چارچوب آن را ببندید و کل تصاویر را با دانه های سفید بپوشانید و آن را سفید کنید.

۳-۴- این عملیات را ۳ بار انجام دهید و سرعت خود را در دور دوم و سوم بیشتر کنید.

۳-۵- خودتان را در آخر فیلم ببینید و فیلم خاطره را از آخر به اول ببینید. توجه کنید و ببینید که علائم و صداها به سمت عقب می روند و احساسات خود در بدنتان را در جهت مخالف بچرخانید.

۳-۶- اینجا در مرحله آخر است که هر چه بیشتر به خاطرات بد فکر کنید و هر چه قدر بیشتر این کار را انجام دهید، یادآوری خاطرات تلخ برایتان سخت تر می شود.

برای تغییر دادن خاطرات بدی که سال های زیادی با شماست و شما هر روز آنها را مرور کنید، سعی و تلاش زیادی لازم است. تکرار و تمرین رمز موفقیت شما برای کم رنگ تر کردن خاطرات بد است.

من به زندگی قول داده ام قبل از مردن، نمیرم و ناامید نباشم. شما چطور؟