موضوعات وبسایت : اجتماعی خانواده

دعا برای خواهر شوهر

دعا برای خواهر شوهر

نویسنده : علیرضا | زمان انتشار : 05 تیر 1398 ساعت 12:46

blank-loading.png?width=80&height=85&crop&bgcolor=white سولماز_هستمsolmazii

عضویت: 1397/02/27

تعداد پست: 507

توبه کن.

بعضی از ایرونیهای عزیزمون هم اونور آب عشق و حال میکنن و میگن افتخار میکنم ایرانیم   اخه کچل گشنگی و گرونی و ما میکشیم تو افتخار میکنی

blank-loading.png?width=80&height=85&crop&bgcolor=white خانوم_خانومااا

عضویت: 1397/03/03

تعداد پست: 990

blank-loading.png?width=80&height=85&crop&bgcolor=white حلماجون

عضویت: 1396/02/07

تعداد پست: 1057

پیداکردی به منم بگووالا

هوایم را داشته باش … وقتی تـــــ♥ـــو هوایم را داری هوا هم خوب می شود … اصلا هوا هم به هوای تـــــ♥ـــو خوب می شود …

blank-loading.png?width=80&height=85&crop&bgcolor=white معجزه۹۵۹۵

عضویت: 1396/12/27

تعداد پست: 1673

آیت الکرسی

بسه دنیا دیگه بسه ،تودیگه کار نده دستم؛من بسازتو میرقصم تو بزن تا من برقصم؛طاقت و صبر و قرارم دلمو یارودیار همچیم رفته زدستم تو بزن تامن برقصم....?

953

blank-loading.png?width=728&height=90&crop&bgcolor=white

blank-loading.png?width=80&height=85&crop&bgcolor=white m334mn

عضویت: 1397/03/20

تعداد پست: 92

blank-loading.png?width=80&height=85&crop&bgcolor=white _mmrosegold

عضویت: 1396/09/05

تعداد پست: 317

رفت و آمدت رو‌کم کن

از نامه های شاملو به آیدا:  آیدای نازنین و گرامی من! ....به تو نگاه می کنم. خوابیده ای و چشم هایی را که من دوست می دارم بر هم نهاده ای. می دانم که پشت این پلک های بسته نگاهی است که چون بر من افتد سرشار از گلایه و سرزنش می شود. اما من، نه، من مستوجب این سرزنش نیستم: نگذار آن چشم هایی که روزگاری مرا با بیش ترین عشق های جهان نگاه می کردند، حالا کمرم را زیر بار ملامت دو تا کنند.به آن چشم های درشت جان داری که همیشه، تا زنده ام، الهام بخش شعر و زندگی من خواهند بود. بگو که من آن ها را شاد و جرقه افکن می خواسته ام. به آن ها بگو که چه قدر دوست شان دارم،  بگو که آن ها آفتابند و من آفتابگردان، و هنگامی که از من غایبند، چه طور سرگشته و بی چاره و پریشان می شوم. ....به آن ها بگو که یک لحظه غیبت شان را تاب نمی آورم.به آن ها بگو که سرچشمه مستی و موفقیت من هستند. به آن ها بگو که برای کشتن من، برای مردن من، همین قدر کافی است که آتش خشمی از آن ها بجهد، بگو که برای غرقه کردن من کافی است که تنها و تنها، قطره ای اشکی از گوشه ی آن دو چشم بجوشد.به آن ها بگو !به شان بگو که احمد تو، مردی است تنها با یک هدف: خنداندن آن چشم ها!و روزی که بتوانم آن چشم ها را از خنده ی شادی و نیک بختی سرشار ببینم، همه ی جهان را صاحب شده ام.به آن ها بگو!احمد تو.با هزارها بوسه برای آن دوتا_و پایین تر: برای آن لب ها که به من می گویند:دوستت دارم...

blank-loading.png?width=80&height=85&crop&bgcolor=white درانتظارمعجزه

عضویت: 1396/09/13

تعداد پست: 4559

سوره جن بخون???

خدایا شاد کن هرانکس که دلش شادنیست

blank-loading.png?width=80&height=85&crop&bgcolor=white niliii25

عضویت: 1396/07/20

تعداد پست: 4743

دعا کن مهاجرت کنه آمریکا بره اونجا خوشبخت شه

blank-loading.png?width=80&height=85&crop&bgcolor=white Mahtabak

عضویت: 1395/05/26

تعداد پست: 775

ولش کن بهش فقط بی توجهی کن هر چی میگه کار خودت رو بکن سعی کن اصن باهاش وارد بحث نشی 

892

blank-loading.png?width=728&height=90&crop&bgcolor=white

blank-loading.png?width=80&height=85&crop&bgcolor=white 1360Elena

مدیر استارتر

عضویت: 1392/07/12

تعداد پست: 1244

خواهر شوهرم خیلی موزیه هزار بار با من سر موضوعهایه مختلف دعوا کرده شوهرمم سریه آخر باهاش دعوا کرد چند ماه قهر بودیم حالا از قبل از عید آشتی کردیم. انگار شوهرمو دعایی کرده شوهرم شده نوکرش 

blank-loading.png?width=80&height=85&crop&bgcolor=white عسلللی

عضویت: 1397/02/28

تعداد پست: 664

الهم انی اسئلک،الخاهرشوهرالفنا رودالراااااحت الهی امین

blank-loading.png?width=80&height=85&crop&bgcolor=white حلماجون

عضویت: 1396/02/07

تعداد پست: 1057

ماکلایه شهردیگه ایم روزی چندبارزنگ میزنه اونم تصویری  

هوایم را داشته باش … وقتی تـــــ♥ـــو هوایم را داری هوا هم خوب می شود … اصلا هوا هم به هوای تـــــ♥ـــو خوب می شود …

blank-loading.png?width=80&height=85&crop&bgcolor=white مامانی،ام

عضویت: 1396/10/19

تعداد پست: 4186

blank-loading.png?width=80&height=85&crop&bgcolor=white _mmrosegold

عضویت: 1396/09/05

تعداد پست: 317

از نامه های شاملو به آیدا:  آیدای نازنین و گرامی من! ....به تو نگاه می کنم. خوابیده ای و چشم هایی را که من دوست می دارم بر هم نهاده ای. می دانم که پشت این پلک های بسته نگاهی است که چون بر من افتد سرشار از گلایه و سرزنش می شود. اما من، نه، من مستوجب این سرزنش نیستم: نگذار آن چشم هایی که روزگاری مرا با بیش ترین عشق های جهان نگاه می کردند، حالا کمرم را زیر بار ملامت دو تا کنند.به آن چشم های درشت جان داری که همیشه، تا زنده ام، الهام بخش شعر و زندگی من خواهند بود. بگو که من آن ها را شاد و جرقه افکن می خواسته ام. به آن ها بگو که چه قدر دوست شان دارم،  بگو که آن ها آفتابند و من آفتابگردان، و هنگامی که از من غایبند، چه طور سرگشته و بی چاره و پریشان می شوم. ....به آن ها بگو که یک لحظه غیبت شان را تاب نمی آورم.به آن ها بگو که سرچشمه مستی و موفقیت من هستند. به آن ها بگو که برای کشتن من، برای مردن من، همین قدر کافی است که آتش خشمی از آن ها بجهد، بگو که برای غرقه کردن من کافی است که تنها و تنها، قطره ای اشکی از گوشه ی آن دو چشم بجوشد.به آن ها بگو !به شان بگو که احمد تو، مردی است تنها با یک هدف: خنداندن آن چشم ها!و روزی که بتوانم آن چشم ها را از خنده ی شادی و نیک بختی سرشار ببینم، همه ی جهان را صاحب شده ام.به آن ها بگو!احمد تو.با هزارها بوسه برای آن دوتا_و پایین تر: برای آن لب ها که به من می گویند:دوستت دارم...

932

blank-loading.png?width=728&height=90&crop&bgcolor=white

blank-loading.png?width=80&height=85&crop&bgcolor=white nasimnasim26

عضویت: 1397/03/16

تعداد پست: 7181

قطع رابطه

بجای اینکه کفشتو با لباست ست کنی حرفتو با عملت ست کن☺

blank-loading.png?width=80&height=85&crop&bgcolor=white 1360Elena

مدیر استارتر

عضویت: 1392/07/12

تعداد پست: 1244

رفته بودیم این چند روز تعطیلیو شهرستانبه شوهرم  گفت کمرم درد میکنه بیاکمرمو بمال. میخواستم بگم به شوهرت بگو بماله بعد یهو لباسشو درآورد گفت بیا کمرمو پماد بزن بعد بند سوتینشو انداخت پایین داشتم سکته میکزدم شوهره ان منم داشت کمرشو میمالید

blank-loading.png?width=80&height=85&crop&bgcolor=white _mmrosegold

عضویت: 1396/09/05

تعداد پست: 317

ماکلایه شهردیگه ایم روزی چندبارزنگ میزنه اونم تصویری    

از نامه های شاملو به آیدا:  آیدای نازنین و گرامی من! ....به تو نگاه می کنم. خوابیده ای و چشم هایی را که من دوست می دارم بر هم نهاده ای. می دانم که پشت این پلک های بسته نگاهی است که چون بر من افتد سرشار از گلایه و سرزنش می شود. اما من، نه، من مستوجب این سرزنش نیستم: نگذار آن چشم هایی که روزگاری مرا با بیش ترین عشق های جهان نگاه می کردند، حالا کمرم را زیر بار ملامت دو تا کنند.به آن چشم های درشت جان داری که همیشه، تا زنده ام، الهام بخش شعر و زندگی من خواهند بود. بگو که من آن ها را شاد و جرقه افکن می خواسته ام. به آن ها بگو که چه قدر دوست شان دارم،  بگو که آن ها آفتابند و من آفتابگردان، و هنگامی که از من غایبند، چه طور سرگشته و بی چاره و پریشان می شوم. ....به آن ها بگو که یک لحظه غیبت شان را تاب نمی آورم.به آن ها بگو که سرچشمه مستی و موفقیت من هستند. به آن ها بگو که برای کشتن من، برای مردن من، همین قدر کافی است که آتش خشمی از آن ها بجهد، بگو که برای غرقه کردن من کافی است که تنها و تنها، قطره ای اشکی از گوشه ی آن دو چشم بجوشد.به آن ها بگو !به شان بگو که احمد تو، مردی است تنها با یک هدف: خنداندن آن چشم ها!و روزی که بتوانم آن چشم ها را از خنده ی شادی و نیک بختی سرشار ببینم، همه ی جهان را صاحب شده ام.به آن ها بگو!احمد تو.با هزارها بوسه برای آن دوتا_و پایین تر: برای آن لب ها که به من می گویند:دوستت دارم...

blank-loading.png?width=80&height=85&crop&bgcolor=white _mmrosegold

عضویت: 1396/09/05

تعداد پست: 317

وقتی ببینه جواب نمیدی فکر نکنم‌خودشو‌کوچیک کنه و دوباره تماس بگیره

از نامه های شاملو به آیدا:  آیدای نازنین و گرامی من! ....به تو نگاه می کنم. خوابیده ای و چشم هایی را که من دوست می دارم بر هم نهاده ای. می دانم که پشت این پلک های بسته نگاهی است که چون بر من افتد سرشار از گلایه و سرزنش می شود. اما من، نه، من مستوجب این سرزنش نیستم: نگذار آن چشم هایی که روزگاری مرا با بیش ترین عشق های جهان نگاه می کردند، حالا کمرم را زیر بار ملامت دو تا کنند.به آن چشم های درشت جان داری که همیشه، تا زنده ام، الهام بخش شعر و زندگی من خواهند بود. بگو که من آن ها را شاد و جرقه افکن می خواسته ام. به آن ها بگو که چه قدر دوست شان دارم،  بگو که آن ها آفتابند و من آفتابگردان، و هنگامی که از من غایبند، چه طور سرگشته و بی چاره و پریشان می شوم. ....به آن ها بگو که یک لحظه غیبت شان را تاب نمی آورم.به آن ها بگو که سرچشمه مستی و موفقیت من هستند. به آن ها بگو که برای کشتن من، برای مردن من، همین قدر کافی است که آتش خشمی از آن ها بجهد، بگو که برای غرقه کردن من کافی است که تنها و تنها، قطره ای اشکی از گوشه ی آن دو چشم بجوشد.به آن ها بگو !به شان بگو که احمد تو، مردی است تنها با یک هدف: خنداندن آن چشم ها!و روزی که بتوانم آن چشم ها را از خنده ی شادی و نیک بختی سرشار ببینم، همه ی جهان را صاحب شده ام.به آن ها بگو!احمد تو.با هزارها بوسه برای آن دوتا_و پایین تر: برای آن لب ها که به من می گویند:دوستت دارم...

blank-loading.png?width=80&height=85&crop&bgcolor=white حلماجون

عضویت: 1396/02/07

تعداد پست: 1057

به من که نمیزنه بشوهرم میزنه.

شوهرم ازشون دل نمیکن اصلا

هوایم را داشته باش … وقتی تـــــ♥ـــو هوایم را داری هوا هم خوب می شود … اصلا هوا هم به هوای تـــــ♥ـــو خوب می شود …

974

blank-loading.png?width=728&height=90&crop&bgcolor=white

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر