موضوعات وبسایت : اجتماعی خانواده

عشق میخوام نه هوس

نویسنده : نادر | زمان انتشار : 05 تیر 1398 ساعت 12:45

.

نیــازی بـه انتــقام نیـست !فـقط مـنتظر بـمان ..آنـها کـه آزارت مـی دهند ..سرانـجام بـه خـود آسیـب مـی زنند ..و اگـر بـخت مـدد کنـد ..خــداوند اجـازه مـی دهد تماشاگرشان باشــی …!


.

ما آدماهنوز هم مثله بچگیمون …هر کی بیشتر باهامون بازی کنه رو…بیشتر دوسش داریم !


از خودم دور میشوم


تا به تو نزدیکتر باشم


این روزها . . .


" خیال "


تنها راه با تو بودن است !

shamekh73_59874_.jpg


656551.png?rnd=41641.3028308912

چه کسی می گوید که من هیچ ندارم...؟ من چیز های با ارزشی دارم حنجره ای برای بغض چشمانی برای گریه لب هایی برای سکوت دست هایی برای خالی ماندن پاهایی برای نرفتن شب هایی بی ستاره پنجره ای به سوی کوچه بن بست و وجودی بی پاسخ...!


ღدوست داشتن نم نم باران است، کم کم می آید و به درازا میکشد، بارانی دوستت دارم…ღღ


رفتار عاشقـ انـہ ے زَن را بایـَـد از دلتـَـنگــــیــَش فـَـهمید

از شــُـوقُ بے تابیـــَــش براے دیـ ـدار

از حـِـس کودکانـِـہ اش بـَـراے آغــوش

از خـِـجالـَـتـَـش بـَـ ـراے بوسـِـہ گرفتـَـن

زَن بـے دلیل بـَـهانـہ نمیگیرد !!

شایـَـ ـد بـَـ ـهانـِـہ ے نـَـداشتـَـن دستانِ گرمے را دارَد کـہ دسـْتانــَش را بگیرد

HM-20136116111931078571385298966.3913.gif


92114454855643093972.jpg

چقدرقشنگہ وقتے غمگينے يکے محکم بغلت کنہ...

 تا تو روشونہ هاش گريہ کنے...

و وقتے اروم شدے درگوشت اروم بگہ...

آخہ ديوونہ من کہ باهاتم...


وقتی اولین حس مادرم به من حالت تهوع بود....از

دیگران

 چه انتظاری ست؟


شریعتی میگه:

کاش میفهمیدی

اونی که برای به دست آوردن محبت تو

حاضره تنش رو در اختیارت بذاره


...


فاحشه نیست

و اونی که بخاطر به دنبال خودش کشوندن تو

تنش رو ازت میدزده

باکره نیست...

من به فاحشه بودن ذهن زنان باکره

و باکره بودن ذهن زنان فاحشه ایمان دارم

آخر میدانی؟!؟

بوی "مرد" می آید از چروک پیراهنت،

در این همهمه ی "نامردی"...

c779f56f336b.jpg


40.gif

به سلامتی پسری که به دوست دخترش گفت:

اگر نمانی اسم دخترم می شوی واگر بمانی مادرش.....

--------------------------------------------------------------------------04.gif-------

اهای پسر هایی که به دختران ساده می گویید:عزیزم تا آخرش باهاتم

منظورتان از آخرش موقع بستن کمربندتان است؟؟؟؟



✖ بعد از تو دیگه مرد نیستم اگـﮧ بخندم✖ 

پسر : ضعیفـﮧ دلموטּ برات تنگ شده بود " اومدیم زیارتت ڪنیم!

دختر:تو باز گفتے ضعیفـﮧ ؟

پسر:خب منزل بگم چطوره ؟

دختر:وااااے از دست تو !!

پسر:باشـﮧ باشـﮧ ویڪتوریا خوبـﮧ ؟

دختر:اه اصلا باهات قهرم!!

پسر:باشـﮧ بابا " تو عزیز منے خوب شد؟ آشتے؟

دختر:آشتے " راستے گفتے دلت چے شده؟؟

پسر:دلم!؟ آها از دیشب تا حالا یڪم پیچ میده!!

دختر:واقعا ڪـﮧ!

پسر:خب چیـﮧ ؟ نمیگم مریضم اصلا " خوبـﮧ ؟

دختر:لوووووس!!

پسر:اے بابا ضعیفـﮧ اگـﮧ اینبار قهر ڪنے نازڪش ندارے ها!!

دختر:بازم گفت ایـטּ ڪلمه رو. . .!!

پسر:خب تقصیر خودتـﮧ میدونے اونایے رو ڪـﮧ دوست دارم اذیت میڪنم "

هے نقطه ضعف میدے دستم.

دختر:مـטּ از دست تو چیڪار کنم؟؟

پسر:شڪر خدا . . .! دلم پیچ میخورد چوטּ تو تب و تاب ملاقات تو بودم " لیلے قرטּ 21 مـטּ

دختر:چـﮧ دل قشنگے دارے تو چقد بـﮧ سادگے دلت حسودیم میشـﮧ

پسر:صفاے وجودت خانومم.

دختر:میدونے دلم تنگـﮧ براے اوטּ همـﮧ پیاده روے هاموטּ

براے سرڪ ڪشیدטּ تو مغازه ڪتاب فروشے و ورق زدטּ ڪتابها " براے بوے ڪاغذ

براے شونـﮧ بـﮧ شونـﮧ باهات راه رفتنو دیدטּ نگاه حسرت بار بقیـﮧ " آخـﮧ هیچ زنے مردے مثل مـטּ نداره.

پسر:میدونم میدونم منم دلم تنگـﮧ " براے دیدטּ آسموטּ تـــو چشماے تـُـ ،

براے بستنیهاے شاتوتے ڪـﮧ با هم میخوردیم

براے خونـﮧ اے ڪـﮧ توے خیال ساختـﮧ بودیم و مـטּ مردش بودم

دختر: یادتـﮧ همیشـﮧ بـﮧ مـטּ میگفتے خاتوטּ ؟

پسر:آره یادمـﮧ آخـﮧ تو منو یاد دخترهاے ابرو ڪموטּ قجرے مینداختے !!

دختر : ولے مـטּ ڪـﮧ بور بودم

پسر : باشـﮧ فرقے نمیڪنـﮧ .

دختر : آخ چـﮧ روزهایے بود دلم براے دستاے مردونت ڪـﮧ تو دستام گره میخورد تنگ شده مجنون مـטּ.

پسر:. . .

دختر:چت شد؟ چرا چیزے نمیگے ؟

پسر:. . .

دختر:نگاه ڪـטּ ببینم. . .!منو نگاه ڪـטּ .

پسر : . . .

دختر : الهے بمیرم چشات چرا نمناڪ شده ؟ الهے فدات بشم .

پسر : خدا نڪنـﮧ ( هق هق گریـﮧ )

دختر:چرا گریه میکنے؟!

پسر:چرا نڪنم؟ هــــآ ؟

دختر: مـטּ دوست ندارم مرد مـטּ گریـﮧ ڪنـﮧ .. جلوے ایـטּ همـﮧ" آدم بخند دیگـﮧ بخند زود باش

پسر:وقتے دستاتو ڪم دارم چطور بخندم ؟ ڪے اشڪامو ڪنار بزنـﮧ ڪـﮧ گریـﮧ نڪنم؟

دختر: اگـﮧ گریـﮧ ڪنے منم گریـﮧ میڪنما

پسر : باشـﮧ ... باشـﮧ .. تسلیم .. ولے نمیتونم بخندم .

دختر : آفریـטּ حالا بگو ببینم ڪادو ولنتایـטּ چے برام خریدے؟!

پسر : تو ڪـﮧ میدونے مـטּ از ایـטּ لوس بازیا خوشم نمیاد ولے امسال برات ڪادوے خوبے آوردم.

دختر : چے ؟ زود باش آب از لب و لوچه ام آویزوטּ شد

پسر : ....

دختر : بآز دوباره ساڪت شدے؟!

پسر : برات ڪادو ( هق هق گریـﮧ ) یڪ دستـﮧ گل گلایر !

یڪ شیشـﮧ گلاب

یڪ بغض طولانے آوردم

تڪ عروس گورستاטּ

5شنبه ها دیگـﮧ خیابونا بدوטּ تو صفایے نداره .

اینجا ڪنار خونـﮧ ے ابدیت میشینم و فاتحـﮧ میخونم

نـﮧ " اشڪ و فاتحـﮧ

نـﮧ " اشڪ ودلتنگے و فاتحـﮧ

نـﮧ " اشڪ و دلتنگے و فاتحـﮧ و خاطرات نـﮧ چنداטּ دور

اما نـﮧه ... خاتوטּ مـטּ و تو خیلے وقتـﮧ ڪـﮧ ...

آرام بخواب بانوے ڪوچ ڪرده ے مـטּ ...

دیگـﮧ نگراטּ قرص هاے نخوردم " لباس هاے اُتو نڪشیدم " صورت پف ڪرده ام از بیخوابیم نباش

نگراטּ خیره شدטּ مردم بـﮧ اشڪهاے مـטּ نباش

بعد از تو دیگه مرد نیستم اگـﮧ بخندم!


یه کمی دخترونه...!!!!!!!

من از نسل لیلی ام!

من از نسل شیرینم!

در وجود مادری رشد کرده ام و روزی کودکی در وجودم رشد خواهد کرد...

من یک دخترم!

با تمام حساسیت های دخترانه ام...

به تلنگری بارانی میشوم...

با جمله ای رام میشوم...

با کلمه ای عاشق میشوم...

با فریادی میشکنم...

با پشت کردنی ویران میشوم...

به راحتی وابسته میشوم...

با پیروزی به اوج میرسم...

هنوز هم با عروسک هایم حرف میزنم...

هنوز هم برایشان لالایی میخوانم...

هنوز هم با مداد رنگی خانه ی رویاهایم را به تصویر میکشم...

هنوز هم برای شکلات جان میدهم...

هنوز هم با وعده شکلات داروهایم را میخورم...

من دخترم!

پر از راز...

هرگز مرا نخواهی دانست...

هرگز سرچشمه ی اشکهایم را نمیابی...

هرگز مرا نمیفهمی...

مگر از نسلم باشی...

مگر از جنسم باشی....

من دخترم!

از نسل لیلی،

از نسل شیرین!


یه وقتایی که دلت گرفته،

بغض داری،

اروم نیستی....

دلت براش تنگ شده...

حوصله هیچکسو نداری...

به یاد لحظه ای بیفت که:

اون همه بیقراری هاتو دید اما،

چشماشو بستو رفـــــــــتـــــــــــ...

1347309608_422773_409012635826200_895126193_n.jpg


ﮔﺎﻫﯽ ﭼﻘﺪﺭ

ﺩﻟﻢ ﻫﻮﺱ ﺷﯿﻄﻨﺖﻣﯿﮑﻨﺪ...ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﯿﻄﻨﺖﻫﺎﯾﯽ ﮎ ﺣﺮﻑ ﺗﻮﭘﺸﺖ ﺑﻨﺪ ﺁﻥ ﺑﺎﺷﺪ کهﻣﯿﮕﻮﯾﯽ:

85137212096850884502.jpg

ﻣﮕﻪ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﻬﺖﻧﺮﺳﻪ...


تو

تفی هستی که من روی زمین انداخته ام حالا هرکی میخواد جمعت کنه

نوش جونش56354629051486939333.jpg


24479106943307859319.jpg

هديه اے براے مخآطبــ بے خآصيتمـــ....! 

◄مـَטּ هَرشَبـ" تَنـهایــے"...!تـوهَرشَبــ بــا چـہ" تَـטּهایــے...!►

◄اونے کـﮧ میگـﮧ بابَـقیـﮧ فَرقـ בاره راس میگـﮧ!لاشے تَـرازبَقیســ►

◄اصلـا مـَטּ لاشے!چـرا زور میـزَنے کـه בوروبـَر مـَטּ بــاشے؟►

◄اومَـבیم بعضیـا رو آבَم کنیــم.زیــاבے روشوטּ کـار کرבیـم خـבا شـבن

92603857462210561939.jpg


خیالی نیست...

اازامشب به افتخار توفاحشه می شوم...

شاید...!!

شاید -همخواابی -باتو نصیبم شد

اخه ...

شنیدم فاحشه پسندشده ای...!

53215292302547109219.jpg


284043.jpg

بی تو بودن کار من نیست تا دلت نرفته برگرد....


   

برای کسی که بود و حالا نیست
برای چشم هایی که خیس بود و حالا نیست
دستهایم را نگیر...
تنها می روم
بهتر است
برای رسیدن به آرزوهایی که حالا نیست


غمگینم...
همانند دلقکی که روی صحنه چشمش به عشقش افتاد
که با معشوقش به او می خندیدند....!24138979172319777196.jpg 


چراغ قرمز،فرصت کوتاهی ست،تا در آیینه ی ماشین،خیره شوی به سپیدی موهایت!!!

"مرگ از انچه در آیینه می بینید به شما نزدیک تر است!"


میترسم

میترسم... میترسم عاشق کسی شوم و تو برگردی.


دوست داشتن را با تمام وجود یادش دادم

ولی او رفت…

و امتحانش را به دیگری پس داد !

شما هم داشتید از این شاگردها؟


طناب را به گردنم انداختند و گفتند: آخرین آرزویت؟

گفتم: دیدن عشقم...

گفتند: خسته است، تا صبح برایت طناب بافته !


از کفش هایش خوشم میومد...بهانه ای شد برایش....گفت بپوش و برو...


tajrobebik8902020113.jpg

wv5wotayym64qy3d2g5.jpg

مــَن: شنیدَم داری ازدوآج میکنی ...

مــُبآرکــِه

خوشــحــآل شـــُدَم شــِنیــدَم

اون: مــِرســــی . . . ایــشــآللـــه قــِسمــَت شــُمــآ

مــَن: مـی تــونــَم بــَرای آخــَریـــن بـآر ازت یه چـیـزی

بــِخوآم...

اون: چـــی میخــوآی؟

مـــَن: اگـه یـه روز صــآحــِب یــه دخــتــَر شــَدی

میــشــه اســم مــَنو بــِذاری روش؟

اون: چرا ؟ میخوآی هـَر موقع نگآش کـنم ...

صداش کنم دَرد بکشم ؟

من : نه...آخه دخترا...

عآشق باباهآشون میشن...

می خوآم بفهمـی چقدر ...

عآشقت بودَم


کلاغ ...

به خانه ات برس ... .

قصه ی من تمام شد ... !!!

یکی تمام بود و نبودن هایم را ...  

یک جــــــــــا برد... !!!

80087343901544574523.jpg

اسم هر دویمان را در گینس ثبت میکنند !!!

تو در دروغ گفتن رکورد زدی ... من در باور کردن !


آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر