موضوعات وبسایت : اجتماعی خانواده

در ازدواج موقت اجازه همسر اول لازم است

در ازدواج موقت اجازه همسر اول لازم است

نویسنده : مینا علی زاده | زمان انتشار : 18 مرداد 1398 ساعت 02:00

جواب بخش اول سوال
جواز ازدواج موقت از احکام مسلم اسلام و مکتب تشیع است. حکم اولیه آن جواز بوده و نیازی به کسب اجازه از همسر اول نیست لکن یکی از شرایطی که همسر اول می تواند در ضمن عقد خود برای شوهر بگذارد لزوم کسب اجازه از وی برای ازدواج مجدد است .البته یکی ار موانع جدی ازدواج موقّت سوء استفادة افراد عیاش است. دراسلام اصل برازدواج دایم است، ازدواج موقّت راهی اضطراری و موقّت برای جلوگیری از معضلات جنسی است؛ نه راهی برای شهوت رانی تا ثبات خانواده ها را به مخاطره انداخته وجایگزین ازدواج دائم شود!!
جواب بخش دوم سوال
جواب اجمالی:
احکام الهی و از جمله ازدواج موقت بر اساس مصالح و مفاسد افراد جامعه است و این مصالح در طول تاریخ برای همه انسان ها لحاظ گردیده است. ازدواج موقت نیز مانند بسیاری از احکام دیگر دارای قوانین و شرایط ویژه خود است که برای مصلحت واقعی همه افراد جامعه وضع شده است.البته در هر قانون خوبی امکان تخطی و سوء استفاده وجود دارد که ربطی به مقتضای آن قانون ندارد. همانگونه که در هر قراردادی مانند بیع ، اجاره، مضاربه و ... احتمال سوء استفاده و کلاهبرداری وجود دارد در ازدواج اعم از موقت و دایم نیز این احتمال وجود دارد که بسیاری از ان ها قابل پیشگیری است. در ادامه به مصلحت های موجود در ازدواج موقت به عنوان حکمی الهی و ثابت که اتفاقا ضرورت آن در عصر کنونی پررنگ تر است اشاره می کنیم.
جواب تفصیلی:
یکی از اصول مسلم اسلام مبارزه با هواپرستی و شهوت رانی است . قران کریم هواپرستی را در ردیف بت پرستی قرارداده است . در اسلام آدم «ذواق» یعنی کسی که هدفش این است که زنان گوناگون را مورد کامجویی قرار دهد ملعون و مبغوض خداوند معرفی شده است .[۱] از نظر اسلام تمام غرایز باید در حد اقتضا و احتیاج طبیعت اشباع گردد. اما اسلام اجازه نمی دهد که انسان آتش غرایز را دامن بزند و آنها را به شکل یک عطش پایان ناپذیر روحی درآورد . از این رو اگر چیزی رنگ شهوت پرستی بگیرد کافی است که بدانیم مطابق منظور اسلام نیست.
جای تردید نیست که هدف مقنن ازدواج موقت این نبوده است که وسیله عیاشی و شهوت رانی برای برخی انسان های شهوت پرست ایجاد کند بلکه هدف او دارای مصلحت ها زیادی بوده است که منظور نظر اصلی قانون گذار است . همان طور که هدف خداوند متعال از آیه «کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ[۲]؛ از روزی های پاکیزه بخورید» آن نیست که انسان ها به شکم پرستی و عیاشی بپردازند بلکه هدف الهی جواز استفاده از منافع خوراکی ها بوده است هرچند در این میان عده ای شکم پرستی کرده و راه افراط برمی گزینند. لذا امکان سوء استفاده برخی از انسان ها دلیل ناعادلانه بودن و یا مفسده داشتن یک قانون نیست.آنچه در این جا مشکل ایجاد نموده آن است که غالب افراد، ازدواج موقت را با کامیابى آنى اشتباه گرفته اند و همین مسأله سبب شده که این موضوع نتواند در جامعه ما جایگاه حقیقى خود را باز یابد
با ذکر این مقدمه بجاست به مصلحت های ازدواج موقت اشاره ای اجمالی نماییم و برای مطالعه بیشتر شما را به کتاب های مفصل تر مانند حقوق زن در اسلام ؛ آیت الله مطهری و دنیای زن ؛ سید محمد حسین فضل الله ارجاع می دهیم.
ازدواج موقت در اسلام:
بـررسـی و مـطالعه ای دقیق در اطراف مسائل حقوقی اسلام ، این حقیقت را روشن می سازد، که قوانین اسلام بر پایه نیازمندیهای انسان در تمام شوون مختلف زندگی , وضع شده است و تناسب مستقیم با احتیاجات بشر دارد . احـکـام درخشان اسلام در عین اصالت و درستی , جوابگوی خواسته های طبیعی و فطری بشردر ادوار زندگی است . یکی از نیرومندترین غرایز در وجود انسان , غریزه جنسی است . این غریزه به منظور تولید مثل و تکثیر نسل افراد در انسان آفریده شده است . تـشـریـع قانون ازدواج در اسلام به منظور هدایت این غریزه اصیل در مجرای صحیح وارضای آن بطور شایسته است . امـا چـون ازدواج دائم در عـیـن حال که در جلوگیری ازآلودگیها و نگهداری عفت انسان نقش مؤثری به عهده دارد , در تمام شرایط نمی تواند پاسخگوی تمایلات جنسی همه انسان ها باشد، از ایـن رو در اسلام قانون ازدواج موقت تشریع شده است تا با استفاده از آن به خواسته های جنسی همه زنان و مردان در تمام شرایط پاسخ مثبت داده شود .
علی علیه السلام فرمود: اگر عمر , ازدواج موقت را نهی نکرده بود , جز انسان های بدبخت کسی به زنا دست نمی زد.
ازدواج موقت در حقوق اسلام:
ازدواج موقت و دائم در بیشتر احکام با هم یکسانند و در قسمتی اختلاف دارند . آنـچـه در مرحله اول ، این دو را از یکدیگر ممتاز می سازد یکی این است که درازدواج موقت زن و مـرد تـصـمیم می گیرند به طور موقت با هم ازدواج کنند و پس ازپایان مدت اگر مایل باشند با قرارداد ثانوی طبق شرایطی که در کتابهای فقهی ذکرشده است پیمان ازدواج را تمدید می کنند .
دیـگـر آنکه ازدواج موقت از لحاظ شرایط ، آزادی بیشتری دربردارد از جمله مخارج زن بر مرد در ایـن ازدواج لازم نیست مگر در ضمن عقد با یکدیگر قرارداد کنند و نیززن و مرد بدون قرارداد در متن عقد , از یکدیگر ارث نمی برند.فرزندی که در این ازدواج بوجود می آید با فرزند ازدواج دائم یکسان است وهیچ گونه تفاوتی با هم ندارند در سایر آثار حقوقی این دو نوع ازدواج نیز یکسان می باشند مثلا در هر دو , مهر وجود دارد و نیز در هر دو ازدواج انسان نمی تواندبا مادر و دخـتـر همسر خویش ازدواج کند و آنها با او محرمند و همانطور که درازدواج دائم زن باید پس از طلاق عده نگهدارد در این ازدواج نیز پس از پایان مدت باید عده نگهدارد با این تفاوت که عده زن دائم سـه نـوبـت عـادت ماهانه یا سه ماه ( در پاره ای از موارد ) می باشد و عده زن غیر دائم دو نوبت یا چهل و پنج روزاست.
شرایط ازدوج موقت. عقد موقت یا صیغه، داراى شرایط زیر است:
۱- ازدواج موقت، مانند ازدواج دائم نیاز به خواندن عقد و الفاظ مخصوصه دارد و با صرف رضایت قلبى درست نمى شود.
۲- فرق عمده در ازدواج موقت با دائم، این است که در عقد موقت باید مدت ذکر شود که آیا مثلاً یک ساعت است یا ده سال. به عبارت دیگردر ازدواج دائم،زن و مرد با هم توافق می کنند که تا پایان عمر خود،همسر هم باشند.
در ازدواج موقت،زن و مرد با هم توافق می کنند که تا مدت معین همسر هم باشند و در صورت توافق می توانند مدت را تمدید و یا به ازدواج دائم تبدیل کنند و یا به خوبی و خوشی از هم جدا شوند
۳- مقدار مهریه هم باید در عقد موقت مشخص شود و هنگام خواندن عقد ذکر گردد.
۵- اگر دختر باکره اى بخواهد صیغه شود، باید با اذن پدر یا جدّ پدرى باشد؛ کما این که در ازدواج دائم نیز این طور است .
۶- در عقد ازدواج موقت بعد از تمام شدن مدت، زن باید از مرد جدا شود و عده نگه دارد، مگر این که عقد دوباره تجدید شود. و اگر قبل از تمام شدن مدت، مرد بقیه آن را ببخشد، ازدواج موقت تمام مى شود. اما در عقد ازدواج دائم فقط با طلاق یا فسخ عقد منفسخ مى شود.پس ازدواج موقت مانند ازدواج دائم دارای عده ـ تعیین مهریه ـ اجرای عقد و صیغه ـ اذن پدر در صورت باکره بودن و بسیاری از شرایط دیگر است و حکم فرزندان متولد از این ازدواج نیز کاملا مشخص است فقط در زمان محدود می باشد.
در مورد اجرای صیغه عقد; با قصد انشائ و توجه به معانی کلمات عقد, طرفین می توانند صیغه عقد را اجرا نمایند
فلسفه ازدواج موقت:
در پیش نوشته شد که ازدواج دائم نمی تواند بـه تـنـهائی پاسخگوی تمایلات جنسی انسان باشد زیرا در زندگی ضرورتهایی برای بیشتر مردان پـیـش مـی آیـد که معمولا برای مدتی امکان بهره برداری جنسی از همسر خویش از آنان سلب می گردد بدون تردید , در این مدت غریزه جنسی , آنان را در بحران شدیدی قرار می دهد که اگر از راه مشروع به آن پاسخ مثبت ندهند ممکن است آلودگیهایی پیش آید . موضوع دیگری که جدا باید مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد مساله جوانانی است که به سن بلوغ می رسند . ایـنـان بـا رسـیدن به این سن، در آستانه بیدار شدن غریزه جنسی گام می گذارند و معمولا هم نمی توانند به زودی ازدواج کنند . در این سالهاست که جوانان به راههای حرام می افتند.
برتراند راسل می نویسد در دنیای امروز ضرورتها و مشکلات اجتماعی و اقتصادی بر خلاف تدبیر و مـیـل مـا ازدواج جوانان را به تأخیر افکنده است زیرا در صد یا دویست سال پیش مثلا یک دانشجو تـحـصـیلات خود را هیجده و بیست سالگی خاتمه می داد و در آغاز فشار غریزه یااوائل بلوغ برای ازدواج آمـاده بـود و بـسـیار اندک بودند کسانیکه تا سی و یا چهل سالگی برای رشته های علمی و تخصصی , زحمت می کشیدند . امـا در عـصر حاضر دانشجویان تازه بعد از بیست سالگی وارد رشته های تخصصی علمی و صنعتی مـی شوند و پس از فراغت از تحصیل مدتی نیز در جستجوی وسیله تامین معاش برمی آیند معمولا پس از سی و پنج سالگی قادر به ازدواج و تاسیس خانواده خواهندبود .
پس جوانان امروز مدتی طولانی را در فاصله میان بلوغ و ازدواج که بخشی بسیار حساس و دوران نمو جنسی و طغیان غریزه و صعوبت مقاومت در برابر هوی و هوس و ظواهر فریبنده زندگی است , می گذارنند . مـا نباید این بخش حساس را از حساب عمر و یا نظام اجتماع بشری ساقط کنیم و اگرما بخواهیم حـسـابـی بـرای این بخش طولانی و حساس عمر باز نکنیم و فکری در این باره ننماییم نتیجه آن شـیـوع فساد و بی اعتنایی نسبت به بهداشت , نسل , اخلاق , درمیان مردان و زنان اجتماع خواهد بود . پس چـه باید کرد؟
برتراند راسل دربرابر این سؤال می گوید: راه صحیح برای حل این مشکل ایـن اسـت که قوانین مدنی برای این بخش حساس از عمر یکنوع ازدواج موقتی را برای دختران و پسران روا دارند که موجب تحمیل بار مشکلات زندگی عائلی و ازدواج دائم نباشد و در عین حال ایشان را از مفاسد مختلف و اعمال نامشروع و تحمل رنج روحی بار گناه و تخلف از اصول و قوانین و نـیـز از امـراض گـونـاگون محفوظ دارد این نوع ازدواج در اصطلاح راسل ازدواج بدون فرزند نـامـیـده مـی شـود آیـا در ایـن شـرایـط کـه استفاده از ازدواج دائم امکان پذیر نیست با طغیان غریزه جنسی چه باید کرد ؟ آیا در این زمینه ها باید ریاضت کشید و رهبانیت اختیار کرد؟ و آیا همه جـوانان حاضرند تحمل کنند و عفت و پاکی خویش را حفظ کنند ؟ یا بایدفکر دیگری کرد ؟در این جـا دو راه پیش روی ماست. یـکی اینکه جوانان را بخود واگذاریم تا پسران ودختران با هم روابط نـامـشروع برقرار سازند و آن همه مفاسد و عواقب وخیم رانادیده بگیریم آیا این راه , راه صحیحی است ؟ آیا این دختران و پسران پس از این همه روابط نامشروع در دوران ازدواج دائم خویش , دیگر مـرد زنـدگـی و زن خانواده خواهند بود ؟راه دیگر اینکه ازدواج موقت را برای آنان تجویز کنیم تا بدین وسیله به غریزه جنسی خود پاسخ مشروع بدهند و بتوانند خویش را حفظ کنند .
بی شک راه صحیح همین راه دوم است چرا که در غیر این صورت جوانان راهی برای ارضای شهوت خود ندارند ودست به هرگونه بی عفتی و گناه خواهند زد بهترین شاهد ما آمار فساد و بی عفتی است که در جرائد و مجلات به چشم می خورد: یکی از مجله های آمریکا به نام ویسپرد می نویسد: شـمـاره اطفال غیر قانونی به ده میلیون می رسد و در فرانسه از هر صد کودک هفت نفر آنها غیر مشروع می باشد.
بـسـیـار تـأسـف انـگیز است که عده ای در پندار خویش از همین راهها مشکلات جوانان رادر بحران های مذکور حل کرده و ارزشهای اخلاقی آنان را به کلی از نظر دورمی دارند .
ایـنـان تـجـویز می کنند که جوانان در گناه و بی عفتیها فرو روند اما اجازه نمی دهند که از قانون عـالـی ازدواج مـوقـت اسـتـفاده کنند به یقین قضاوتهای بیجاو ایرادهایی هم که کرده اند از آنجا سـرچـشـمه می گیرد که این مسأله مهم (ازدواج موقت) را از دیدگاه مذهب مطالعه ننموده و آن چنانکه باید و شاید از نظر حقوق واجتماعی آن را ارزیابی نکرده اند .
چهره ازدواج موقت از دیدگاه قرآن و حدیث قرآن مجید در این زمینه مى فرماید: «فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فریضه؛ مهر تعیین شده زنانى را که به عنوان ازدواج موقت , عقد کـردیـد , بـپـردازیـد». (نساء،۲۲۱)این آیه به اتفاق مفسران شیعه و به قول گروهى از مفسران اهل سنت درباره ازدواج موقت نازل شده است . ( )درباره این قانون عالى نیز احادیثى از پیشوایان اسلام آمده است . بـراى نـمـونه پاره اى از آنها را یادآور مى شویم:
۱- عبداللّه بن مسعود مى گوید : در یکى از جنگها هـمـراه پیغمبر (ص ) بودیم و چون زنان همراه ما نبودند و از جهت غریزه جنسى در فشار بودیم از آن گـرامى پرسیدیم آیا براى ما جایز است کارى کنیم که غریزه جنسى در وجود ما به کلى از بین برود ؟آن حضرت ما را از این کار بازداشت .
و اجـازه داد کـه ازدواج موقت کنیم و این آیه را خواند: یا ایها الذین آمنوا لا تحرموا طیبات ما احل اللّه لـکـم و لا تـعـتـدواان اللّه لا یـحـب المعتدین (صحیح مسلم ج ۳ ص ۳۱۲۰)؛ اى گرویدگان به اسلام , کارهاى پـاکـیـزه اى کـه خـدا بـراى شـمـا حـلال کـرده بـر خـودحـرام نـکـنید و تجاوز ننمایید که خدا تجاوزکنندگان را دوست نمى دارد».
۲- على علیه السلام فرمود: اگر عمر , ازدواج موقت را نهى نکرده بود , جز انسان هاى بدبخت کسى به زنا دست نمى زد. ( وسائل ج ۱۴ ص ۴۴۰) ۳- امام صادق علیه السلام فرمود : هر کس ازدواج موقت را حلال نشمرد از ما نیست.(وسائل ج ۱۴ ص ۴۳۸
ادله ی موافقین ازدواج موقت
عده ای از موافقین معتقدند که در اجتماعی که دسترسی به ازدواج دائم روز به روز مشکل تر می شود، ازدواج موقت راهکار مناسبی است تا افراد بتوانند در کنار یکدیگر به آرامش برسند و بدین ترتیب متعه مانع رواج فساد و فحشاء می شود.
۲. اگر این نوع ازدواج در غیاب نکاح دائم تجویز نشود افراد برای ارضاء روحی و جنسی خویش به روابط آزاد و نامشروع روی می آورند و بدیهی است که این روابط آزاد از هیچ انضباط و نظم و تعهدی نمی تواند برخوردار باشد. در حالی که نکاح منقطع برای طرفین تعهد و مسؤولیت ایجاد می کند. بفرض زن از زوج می تواند طلب نفقه کند یا این که مشخص کند اگر فرزندی حاصل شد، تکلیف او چگونه باشد. که هر یک از این مسؤولیت ها می تواند ضمانت قانونی داشته باشد.
اما در مقابل تصور کنید اگر این ضوابط موجود نباشد، فرزندی که حاصل می شود تکلیف اش چیست؟ در اینجا مرد می تواند این فرزند را به مرد دیگری نسبت دهد و از پذیرفتن مسؤولیت او شانه خالی کند. به همین جهت است که در کشورهای پیشرفته ی دنیا کانونهائی وجود دارد تا چنین فرزندانی را سرپرستی کند. آیا این وضع را می پسندید؟
۳. کسانی که نمی توانند بار مسؤولیت پیمان دائم را بر دوش بکشند، عقد منقطع بهترین راه برای ارضاء جنسی آن ها است .
۴. دختر و پسری که می خواهند با یکدیگر ازدواج نمایند، لازم است که هر چه بیشتر و بهتر با خصوصیات یکدیگر آشنا شوند در همین راستا نکاح منقطع می تواند یک دوره ی آزمایشی برای ازدواج دائم باشد که افراد سنتی و مذهبی خیلی خوب از این نهاد می توانند استفاده کنند. این نوع ازدواج موقت در بین مسیحیان آمریکا نیز مورد توجه قرار گرفته است.
سید رضی شیرازی، بن بستهای اجتماعی، صفحه ۱۵)نکته که در پایان توجه به آن لازم است این است که هر چند نکاح موقّت از نیازهای ضروری جامعه اسلامی است؛ ولی اگر این کار، بدون اتخاذ تدابیر و قانونمندی های لازم صورت پذیرد، بی شک عوارض نامطلوب بهداشتی و روحی برای جامعه در بر خواهد داشت.
مسلماً ازدواج موقّت از نظر هزینه و نیازهای دیگر، همانند ازدواج دائم نیست و طبیعتاً برای اکثر جوانان قابل دسترسی خواهد بود؛ ولی متأسفانه در حال حاضر چنین زمینه هایی وجود ندارد.
در رابطه با ازدواج موقت باید فرهنگ سازی شود اما نه به صورت غلط و اشتباه ،‌نباید اجازه دهیم ازدواج موقت به صورت غلط و اشتباه رواج پیدا کند. چون در این صورت شاهد آسیب‌های اجتماعی ناشی از این موضوع خواهیم شد
پی نوشت
[۱] . َکافی .ج۶.ص ۵۵ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُبْغِضُ أَوْ یَلْعَنُ کُلَّ ذَوَّاقٍ مِنَ الرِّجَالِ وَ کُلَّ ذَوَّاقَةٍ مِنَ النِّسَاء
[۲] . بقره :۵۷

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر