موضوعات وبسایت : اجتماعی خانواده

جملات مرگ احساس

نویسنده : نادر | زمان انتشار : 05 تیر 1398 ساعت 12:46

وبلاگ دوستمه

www.moslem76.parsiblog.com 

زیاد دیگه نمیام 

ولی  اپ میکنم شاید هفته ای  یه بار یا کمتر

چون بیشتر مطالب از خودمه راضی نیستم کسی کپی کنه 

...گفته باشم... 

نوشته شده در دوشنبه یکم مهر ۱۳۹۲ساعت 17:51 توسط سارا|

t.gif

در این بازی که بر پا کرده ای 

خیلی وقت است کنارکشیده ام

این روز ها در بازندگی قهار شده ام

بازی است دیگر برد و باخت دارد

باختم؟فدای یک تار مویت

توتنها بخند

دلی که شکست

بردو باخت نمیشناسد...

fun278_www.jahaniha.com_.jpg

بدجور این ماه ضایع بود

تولدم بود ولی هیچکی از خانوادم 

یادشون نبود... هه

اینه زندگیه ما...

نوشته شده در پنجشنبه هفتم آذر ۱۳۹۲ساعت 12:54 توسط سارا| |

t.gif

شیرین ترین آواز

ادامه مطلب


:ادامه مطلب:

نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم مهر ۱۳۹۲ساعت 18:4 توسط سارا| |

t.gif

چشمانم میسوزند

دیگر اشکی نمانده 

آتش درونت بگذار شعله ور شود

بگذار این بار تمام خاکستر کند

دریای اشکم

بر آتش هوس هایت 

مهر خاموشی نمی زند

40061780105103292749.jpg

نوشته شده در سه شنبه بیست و سوم مهر ۱۳۹۲ساعت 17:56 توسط سارا| |

t.gif

بازم پاییز ...

ببینیم امسال میخواد چه گلی به سرمون بزنه 

یه روز آذرش به من زندگی داد 

یه روز آذری هم زندگیمو گرفت

یه روز عاشق همین پاییز بودم 

رنگای قشنگش دیوونم میکرد

ولی الان پاییز ...

سیاهه ...سیاهِ سیاه

پارسال که سیاپوشم کرد

میدونم امسالم پاییز قشنگی ندارم

از همین روز اولش مشخص بود

بهترین دوستمو واسه همیشه ازم گرفت

241.jpg

نوشته شده در دوشنبه یکم مهر ۱۳۹۲ساعت 17:3 توسط سارا| |

t.gif

41475122153836056584.jpg

اگه رمزو داری...

 بیا تو...


:ادامه مطلب:

نوشته شده در جمعه بیست و نهم شهریور ۱۳۹۲ساعت 19:36 توسط سارا| |

t.gif

سلام دوباره اومدم 

جاتون خالی خیلی هم خوش گذشت 

دلم خیلی تنگ شد :d

شب تولد اونجا بودم برا همتون هم دعا کردم

ســــــــلام

این وبلاگ یه مدت اپ نمیشه 

قسمت خودتون بشه دارم میرم امام رضا :d

منو یادتون نره ها زود میام 

نوشته شده در شنبه شانزدهم شهریور ۱۳۹۲ساعت 12:23 توسط سارا| |

t.gif

یه جا دیدم نوشته بود 

" چترت که خدا باشد ، 

بگذار ابر سرنوشت هر چه میخواهد ببارد"

کلا این جمله رو من خیلی تاثیر گذاشتا 

الان یکم  امیدوار تر شدم 

نوشته شده در جمعه پانزدهم شهریور ۱۳۹۲ساعت 21:2 توسط سارا| |

t.gif

من دخترم..

نه چشمان قشنگ و فریبنده دارم...

نه لبان وسوسه انگیز 

نه گیسوی بلند 

نه صدای نازک و زیبا...

خیلی ها از کنارم بی اعتنا می گذرند

بله من دخترم...

اما کاش بدانی بیش از آنکه دختر باشم انسانم

مثل تو... مثل او...

مرا بخاطر خودم بخواه نه زیبایی های ظاهرم...

بخاطر وجودم ...

نه لذت بردن از وجودم...

آن وقت است که همراهت میشوم 

رامت میشوم...

نوشته شده در چهارشنبه سیزدهم شهریور ۱۳۹۲ساعت 16:10 توسط سارا| |

t.gif

دمش گرم ! 

تنهام نمیذاره ...

ناراحتم میکنه ...اشکمو در میاره ...

ولی هیچوقت تنهام نمیذاره...،

تنهایی رو میگم دیگه...!

53844700002222690536.jpg

نوشته شده در سه شنبه دوازدهم شهریور ۱۳۹۲ساعت 13:18 توسط سارا| |

t.gif

 دست نوشته هایم را که دیدند از من پرسیدند:

عاشقی...؟

گفتم :نه...

_ خیانت دیده ای؟

_نه...

_تنهایی؟

_ نه...نه...نه...

_ پس این عاشقانه ها چیست ؟ برای چه مینویسی؟

فقط به آنها لبخند زدم...چه میتوانستم بگویم...

من نه عاشقم ، نه تنهایم، نه خیانت دیده ام ...

فقط بعضی وقتا...

 احساس میکنم خیلی شکستم ...

21lpyfd.jpg

نوشته شده در یکشنبه سوم شهریور ۱۳۹۲ساعت 15:27 توسط سارا| |

t.gif


آخرین کبریت را  هم روشن  کردم:

یا میایی ...

یا از  نبودنتیخ میزنم...

17678770253281465287.jpg

نوشته شده در پنجشنبه سی و یکم مرداد ۱۳۹۲ساعت 19:2 توسط سارا| |

t.gif

(اینو خودم نگفتم یه جایی دیدم  دلم گرفت گذاشتم از خودم نیست )

حالم خوب است مثل پدربزگ که گفت :

حالم خوب است اما مرد..!

35905729221122584157.jpg

خوبم... خوبی.. خوب است..

دیگران چه میدانند از درد من وتو ...

این غـم ها ذره ذره می سوزانند تمام تنت را...

بازهم سکوت... باز هم لبخند... باز هم یک کلمه تکراری...

ما همه خوبیم ...

32745205379441697270.jpg

نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم مرداد ۱۳۹۲ساعت 22:49 توسط سارا| |

t.gif

به سلامتی ماه

که ستاره ها چشمک زنون میرن طرفش...

ولی بازم تن به بی آبرویی نمیده...

63775107979714265816.png

نوشته شده در شنبه دوازدهم مرداد ۱۳۹۲ساعت 15:45 توسط سارا| |

t.gif

نیازم نه دیگر آغوشت است...

نه دستانت... نه لبانت ...نه گیس سیاهت...

نه چشمــــ خمارتــــــــ...

با یک فنجان سکوتـــــ تلخ فرو می برم حماقتم را...

که دوستت داشتم...

85017367647689336969.jpg

نوشته شده در جمعه یازدهم مرداد ۱۳۹۲ساعت 12:47 توسط سارا| |

t.gif

وقتی که فهمید غم دارم آتش گرفت...

.

.

به خودت نگیر رفیق سیگارم را گفتم ...

نوشته شده در پنجشنبه دهم مرداد ۱۳۹۲ساعت 21:50 توسط سارا| |

t.gif

این روزها دلم اصرار دارد فریاد بزند اما ...

من جلوی دهانش را میگیرم...

وقتی میدانم کسی تمایل شنیدن صدایش را ندارد...

این روز ها من خدای سکوت شده ام ...

43158519925821026717.jpg

نوشته شده در پنجشنبه دهم مرداد ۱۳۹۲ساعت 20:38 توسط سارا| |

t.gif

تو به من خندیدی...

و نمی دانستی 

من به چه دلهره از باغچه همسایه 

سیب را دزیدم 

باغبان از پی من تند دوید 

سیب را دست تو دید 

غضب آلوده به من کرد نگاه 

سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک 

و تو رفتی و هنوز 

سالهاست که در گوش من آرام آرام 

خش خش گام تو تکرار کنان 

می دهد آزارم 

و من اندیشه کنان ، غرق این پندارم 

که چرا 

خانه کوچک ما سیب نداشت 

حمید مصدق

بپر ادامه مطلب


:ادامه مطلب:

نوشته شده در پنجشنبه دهم مرداد ۱۳۹۲ساعت 20:28 توسط سارا| |

t.gif

دل من هرزه نبود...

دل من عادت داشـت ، که بمانـد یک جا !!!

به کجا ؟!

معـلـوم است ، به در خانه تو !

دل من عادت داشـت

که بمانـد آن جا ، پـشـت یک پرده تـوری

که تو هر روز آن را به کناری بزنی ...

دل من ساکن دیوار و دری

که تو هر روز از آن می گـذری .

دل من ساکن دستان تو بود

دل من گوشه یک باغـچه بـود

که تو هر روز به آن می نگری

راستی ،دل من را دیدی...؟

70129440039516437109.jpg

نوشته شده در پنجشنبه دهم مرداد ۱۳۹۲ساعت 20:24 توسط سارا| |

t.gif

وقتی می رفت برگشت و زیر لب گفت : هــرزه ...

ولی هیچ گاه ندانست...

 هــــرزگی را  خودش به من آموخت...

60082232040614215283.jpg

نوشته شده در پنجشنبه دهم مرداد ۱۳۹۲ساعت 20:16 توسط سارا| |

t.gif

بعضی آدم ها هستن :

میشکنن و رد میشن ...

میسوزونن و میرن...

له میکنن و ول میکنن...

ولی تو بازم...

"دلت براشون تنگ میشه!"

نوشته شده در سه شنبه هشتم مرداد ۱۳۹۲ساعت 23:39 توسط سارا| |

t.gif

در روزگاری زندگی می کنیم که:

هَرزگی "مـُـــــد" اســت !

بی آبرویــی "کلاس" اســـت !

مَســـــتی و دود "تَفـــریــح" اســـت !

رابطه با نامحرم "روشــن فکــری" اســت !

گــُـرگ بــودن رَمـــز "مُوفقیت" اســـت !

بی فرهنگی "فرهنگ" است !

پشت به ارزش ها و اعتقادات کردن نشانه "رشد و نبوغ" است !

نوشته شده در سه شنبه هشتم مرداد ۱۳۹۲ساعت 14:3 توسط سارا| |

t.gif

زن که باشی...

درباره ات قضاوت می کنند...

درباره لبخندت که بی ریا نثار هر احمقی کردی... 

درباره زیبایت که دست خودت نبوده و نیست...

درباره تارهای مویت که بی خیال از نگاه شک آلوده احمق ها از روسری بیرون ریخته اند...

تو نترس و "زن" بمان...

احمق ها زیادنند... 

63540277301126772014.jpg

نترس از تهمت های دیوانه های شهر...

که اگر بترسی رفته رفته "زن" مردنما میشوی...

و سرگردان و روانی میشوی در این دنیای روانگردان...

پس بذار بگویند هرچه میخواهند بگویند...

نوشته شده در سه شنبه هشتم مرداد ۱۳۹۲ساعت 13:53 توسط سارا| |

t.gif

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر