موضوعات وبسایت : اجتماعی خانواده

قد+فعل مضارع

قد+فعل مضارع

نویسنده : سمیرا | زمان انتشار : 05 تیر 1398 ساعت 12:46

kkvwkll4.jpg

فعل مضارع
مضارع ساده: يذهبُ: مي رود.

 اگر با قد بيايد معناي "گاهي" مي دهد: قَد يَذهبُ : گاهي مي رود.
اگر با(ل) بيايد "اکنون" معنا مي دهد: لِيَذهَب: اکنون مي رود، دارد مي رود.
مضارع منفي: لاي نفي + فعل مضارع

 لا تُريدُونَ: نمي خواهيد. لاأنسَي: فراموش نمي کنم
اجازه نمي دهيم: لانَسمَحُ . پيشرفت نمي کند: لايَتَقَدَّمُ
مضارع نهي: لاي نهي + فعل مضارع مجزوم: امر منفي

  لا تَحزَنوُا : ناراحت نباشيد
 مضارع مستقبل:

الف) مستقبل مثبت :سَ يا سَوفَ + فعل مضارع مرفوع

 سَوف نَستَقبِلُ : استقبال خواهيم کرد.

ب) مستقبل منفي: لن + فعل مضارع منصوب

  لَن تَنالُو البِرِّ: به نيکي هرگز نخواهيد رسيد.

هرگاه جمله اي با (لَن) شروع شده باشد و (إلّا) نيز داشته باشد، جمله را مي توانيم به صورت آينده مثبت ترجمه کنيم: لَن نَزِيدَکُم إلّا عَذاباً : هرگز بر شما عذابي را نخواهيم افزود.
مضارع انکاري: (لَم ) يا (لَمّا) + فعل مضارع مجزوم:

لَم يَذهَب: نرفت ، لَمّا يَذهَب: نرفته است
تعريب: هرگز شنيده نشده است: لَم يَسمَع
مضارع التزامي: { أَن (که) لِ (براي اينکه) کَي (براي اينکه) حَتّي (تا)} + فعل مضارع منصوب
يُريدُ المُسلمونَ أَن يَکتَسِبُوا مکانةً رَفِيعةً: مسلمانان مي خواهند جايگاه والايي کسب کنند.
لا تَترُک العَمَلَ حَتّي تَبلغَ مُناکَ: کار را رها نکن تا به آرزوهايت برسي.

عَلَينا أَن نَسعَي: ما بايد تلاش کنيم.
* فعل مجزوم بعد از فعل هاي طلبي (امر يا نهي) به صورت مضارع التزامي ترجمه مي شود: قَصِّر الآمالَ فِي الدُّنيا تَفُز: آرزو ها را در دنيا کوتاه کن تا پيروز شوي.

فَرِّق تَسُد: تفرقه بينداز حکومت کن.
مضارع استفهام انکاري: أَ + لَم + مضارع مجزوم

 ألَم تَعلَم أن الله يري: آيا ندانسته اي که خدا مي بيند؟
 مضارع التزامي + اخباري

 در صورتي است که يکي از ادات يا حروف شرط (من: هر کي) (ما: هرچه) (إن: اگر) (أين: هر جا) (مَتَي: هر زمان) و ... بر سر دو فصل مضارع بيايد، فعل اول را فعل شرط و فعل دوم را جواب شرط مي گويند. فعل شرط به صورت مضارع التزامي و جواب شرط به صورت مضارع اخباري ترجمه مي شود: ما تَطلُب تَجِد: هر چه طلب کني مي يابي. إِن تَدرُس تَنجَح: اگر درس بخواني موفق مي شوي.

 فعل شرط و جواب شرط در صورت ماضي بودن به اين صورت ترجمه مي شوند. إن صَبرتَ ادرکتَ بِصَبرِکَ مَنازِلَ الأَبرارِ: اگر صبر کني به جايگاه نيکان مي رسي.
اگر إذ و إذا بر سر فعل ماضي بيايد، مضارع التزامي ترجمه مي شود.
إِذا جاءَ نَصرُاللهِ وَ الفَتحُ و رَأَيتَ النّاسَ ... هنگامي که ياري و پيروزي خدا بيايد مردم را مي بيني...
إذا الشَّمسِ کُوِّرَت: هنگامي که خورشيد بي فروغ گردد.

تمرين
عَيِّن الأَصحَّ و الأَدقَّ. (سراسري تجربي 86)
«إذا إنکسر ضوءِ الشَمسِ في قطراتِ الماء الصغيرة الموجودة في الجوِّ، تَحَدَّث ظاهرةُ باسم قوس قزح»
1) هنگامي که نور خورشيد در قطرات کوچک آب موجود در هوا بشکند، پديده اي به نام رنگين کمان اتفاق مي افتد.
2) وقتي شعاع خورشيدي در قطرات کوچک اب موجود در جو شکست، شکل آشکار قوس قزح ظهور مي يابد.
3) هر گاه اشعه خورشيد در قطرات کوچک آبهاي موجود در فضا شکست، جلوه ي ظاهري رنگين کمان پديدار مي شود.
4) زماني که نور خورشيد در قطره هاي آب کوچک موجود در جو شکسته شود، قضيه ي قوس قزح به وجود مي آيد.

.

.

.

.

.

.


پاسخ گزينه ي«1» فعل شرط «إنکسر» در گزينه هاي (1) و (4) به صورت ماضي التزامي ترجمه شده است ولي با توجه به اين که در گزينه ي (4) ترکيب وصفي - اضافي (قطرات کوچک آب) به اشتباه به صورت (قطره هاي آب کوچک) ترجمه شده است.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر