من در طبقه بالای خونه مادرشوهرم زندگی میکنم، از رفت و آمد زیاد مادرشوهرم به منزل ما خسته شدم، هر روز ظهر میاد پیش دختر نوزادم، دوباره شبم که شوهرم هست یکی دو ساعت پیش ما میشینه بخاطر دخترم، من چون دخترم نوزاده و راه پله ها سرده نمیتونم ببرمش پایین خونه مادرشوهرم. من از اینکه هرشب مادرشوهرم میاد خسته شدم و نمیتونم بگم، نه به شوهرم نه به مادرشوهرم. پنچ شنبه و جمعه هم که خواهرشوهرم و بچه اش خونه مادرشوهرم اند،بچه های خواهرشوهرم هی مدام میان بالا و میرن واقعا خسته شدم، اگه کلی خرج خونم نمیکردیم از اینجا میرفتم. من توو خانواده کم جمعیتی بزرگ شدم. واقعا خسته شدم از این همه رفت و آمد های هرشب مادرشوهرم. دوست دارم هفته ای دو یا سه بار بیاد، نه هرشب. حس میکنم عصبی و افسرده شدم انقدر که توی خودم ریختم. ممنون
اطلاعات تکمیلی
سن23جنسیتزنشغلخانه داروضعیت تاهلمتاهل