انشا در مورد بی نظمی

انشا در مورد بی نظمی

نویسنده : نادر | زمان انتشار : 25 اسفند 1400 ساعت 08:49

29208_672-254x202.jpg

ما باید در مدرسه هم منظم باشیم مثلا باید مقشهایمان را منظم و مرتب بنویسیم. یک روز علی همتی (بغل دستیمان) مقش هایش را بدخط نوشته بود و معلم دعواش کرد و از آن روز خواهرش مریم مقشهایش را می نویسد. من هرچه به بابایم می گویم که او هم مثل مریم خوب بنویسد حرف گوش نمی کند.

به نام یگانه ساقی مواد عشق که هرچه می کشیم ازوست!

نظم و انظباط خیلی خوب می باشد. ما باید در کارها نظم داشته باشیم تا کارها سریع تر و بهتر انجام شود. نظم یعنی هرچیزی سر جای خودش باشد. مثلا در خانه ی ما وسایل هرکس جای مخصوص بخود را دارد مثلا اگر جوراب جلو تلویزیون باشد مال من است ولی اگر کنار مبل افتاده باشد مال بابایمان است.

مامانمان ولی این را نمی فهمد مدام نظم خانمان را بهم می ریزد و لباسهایمان را از روی مبل جمع می کند و ما هی مجبوریم قبل مدرسه دنبالشان بگردیم. تازه هر روز هم سر ما غر میزند که چرا پتو و تشکمان را جمع نمی کنیم! هرچقدر هم که من می گویم اگر جمع کنم شب دوباره باید پهن کنم رازی نمی شود.

ما باید در مدرسه هم منظم باشیم مثلا باید مقشهایمان را منظم و مرتب بنویسیم. یک روز علی همتی (بغل دستیمان) مقش هایش را بدخط نوشته بود و معلم دعواش کرد و از آن روز خواهرش مریم مقشهایش را می نویسد که الحق بل اسناف خیلی هم قشنگ می نویسد. من هرچه به بابایم می گویم که او هم مثل مریم خوب بنویسد حرف گوش نمی کند.

مدرسه ما ولی خودش نظم ندارد. انقدر زود باز می کنند که هی علی همتی می رود پشت سرمان تا یواشکی بخوابد. تازه خیلی هم دیر می بندند.
خلاصه نظم خیلی لازم می‌باشد و من که می خواهم در آینده رییس ملمکت شوم باید همینطور منظم باقی بمانم.
این بود انشای من

به این مقاله چندامتیاز می دهید؟

[تعداد: 1    میانگین: 5/5]

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر


  • آخرین مطالب
  • گوناگون