درد دل با عشقم

نویسنده : علی بجنوردی | زمان انتشار : 01 اسفند 1398 ساعت 15:03

دیگه مجبور نیستی هر جا که میری

ازم اجازه رفتن بگیری

میشه با هر کی بخوای بجوشی

اصلا هر چی دلت می خواد بپوشی

میشه به هر کی بخوای دل بندی

یا با غریبه ها بگی بخندی

وقتی دیر میکنی یا میری جایی

دیگه نیستم بهت بگم کجایی

نرو تنهام نذار با درد وغمهام

اگه چه دلخوری از خیلی حرفام

بقرانی که از سایه اش گذشتم

یه مرگ هر دوتامون خیلی تنهام

نگو می بینمت یه روز دیگه

اخه احساس من اینو نمی گه

نمی تونم قبول کنم نباشم

ترو خشکت کنه یه مرده دیگه

خداحافظ همیشه بهتر از من

همیشه یا که هر جا سردتر من

تو چشمات بهترین بودن تو دنیا

نمی دیدی اگر چه کمتر از من

خداحافظ که رفتم بی بهونه

از این خونه دلم بدجوری خونه

بجای سر و روی شونه من

تو یادم خاطرات تو می مونه  

اگه کوه طلا واست بیاره

اگه دنیا رو زیر پات بذاره

بازم دستهای خالیم خوب می دونن

که هیچکی قدر من دوستت نداره

گلت خشک شد ولی هرگز نمرده

زمان بوی تو رو از خونه برده

دلم خوش بود میای یه شب تو خوابم

ولی چند ماه که خوابم نبرده

داری میره ولی پیشت میمونم

واسه هیچی نبودم خوب می دونم

ولی من درعوض هر جا که باشم

واسه تو آخر عمرم میمرم

شاید خیلی چیزا می خواستی

اما منم هیچی نداشتم پات بریزم

انقدر بغضمو پنهون از تو

از اون روزی که تو رفتی مریضم

قدیما یادمه می رفتی جایی

همیشه یه خداحافظ میگفتی

چقدر آسون شدم باهات غریبه

بازم پشته سرم چیزی شنیدی

الان داغی نمی فهمی چی میگم

مدیونی اگه یادم بیوفتی

+

نوشته شده در شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۸ ساعت ۶:۲۹ ب.ظ توسط  | 

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر


  • آخرین مطالب
  • گوناگون