اجازه همسر اول برای صیغه

نویسنده : سمیرا | زمان انتشار : 05 تیر 1398 ساعت 12:46

سوال من در مورد عقد موقت است. آيا اجازه همسر اول لازم است و اگرلازم نيست، آيا اين ظلم در حق زنان نيست واينكه مرد مي تواند چند زن را به عقد موقت خود درآورد؟ كلا شرايط عقد موقت چگونه است و دست مردان تا چه حد براي اين كار باز است؟ اينكه كدام آيه قرآن به اين موضوع اشاره دارد؟ آيا با اين كار بنيان خانواده از هم پاشيده نمي شود؟

جواب بخش اول سوال
جواز ازدواج موقت از احكام مسلم اسلام و مكتب تشيع است. حكم اوليه آن جواز بوده و نيازي به كسب اجازه از همسر اول نيست لكن يكي از شرايطي كه همسر اول مي تواند در ضمن عقد خود براي شوهر بگذارد لزوم كسب اجازه از وي براي ازدواج مجدد است .البته يكي ار موانع جدي ازدواج موقّت سوء استفادة افراد عياش است. دراسلام اصل برازدواج دايم است، ازدواج موقّت راهي اضطراري و موقّت براي جلوگيري از معضلات جنسي است؛ نه راهي براي شهوت‏راني تا ثبات خانواده‏ها را به مخاطره انداخته وجايگزين ازدواج دائم شود!!
جواب بخش دوم سوال
جواب اجمالي:
احكام الهي و از جمله ازدواج موقت بر اساس مصالح و مفاسد افراد جامعه است و اين مصالح در طول تاريخ براي همه انسان ها لحاظ گرديده است. ازدواج موقت نيز مانند بسياري از احكام ديگر داراي قوانين و شرايط ويژه خود است كه براي مصلحت واقعي همه افراد جامعه وضع شده است.البته در هر قانون خوبي امكان تخطي و سوء استفاده وجود دارد كه ربطي به مقتضاي آن قانون ندارد. همانگونه كه در هر قراردادي مانند بيع ، اجاره، مضاربه و ... احتمال سوء استفاده و كلاهبرداري وجود دارد در ازدواج اعم از موقت و دايم نيز اين احتمال وجود دارد كه بسياري از ان ها قابل پيشگيري است. در ادامه به مصلحت هاي موجود در ازدواج موقت به عنوان حكمي الهي و ثابت كه اتفاقا ضرورت آن در عصر كنوني پررنگ تر است اشاره مي كنيم.
جواب تفصيلي:
يكي از اصول مسلم اسلام مبارزه با هواپرستي و شهوت راني است . قران كريم هواپرستي را در رديف بت پرستي قرارداده است . در اسلام آدم «ذواق» يعني كسي كه هدفش اين است كه زنان گوناگون را مورد كامجويي قرار دهد ملعون و مبغوض خداوند معرفي شده است . از نظر اسلام تمام غرايز بايد در حد اقتضا و احتياج طبيعت اشباع گردد. اما اسلام اجازه نمي دهد كه انسان آتش غرايز را دامن بزند و آنها را به شكل يك عطش پايان ناپذير روحي درآورد . از اين رو اگر چيزي رنگ شهوت پرستي بگيرد كافي است كه بدانيم مطابق منظور اسلام نيست.
جاي ترديد نيست كه هدف مقنن ازدواج موقت اين نبوده است كه وسيله عياشي و شهوت راني براي برخي انسان هاي شهوت پرست ايجاد كند بلكه هدف او داراي مصلحت ها زيادي بوده است كه منظور نظر اصلي قانون گذار است . همان طور كه هدف خداوند متعال از آيه «كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ؛ از روزي هاي پاكيزه بخوريد» آن نيست كه انسان ها به شكم پرستي و عياشي بپردازند بلكه هدف الهي جواز استفاده از منافع خوراكي ها بوده است هرچند در اين ميان عده اي شكم پرستي كرده و راه افراط برمي گزينند. لذا امكان سوء استفاده برخي از انسان ها دليل ناعادلانه بودن و يا مفسده داشتن يك قانون نيست.آنچه در اين جا مشكل ايجاد نموده آن است كه غالب افراد، ازدواج موقت را با كاميابى آنى اشتباه گرفته‏اند و همين مسأله سبب شده كه اين موضوع نتواند در جامعه ما جايگاه حقيقى خود را باز يابد
با ذكر اين مقدمه بجاست به مصلحت هاي ازدواج موقت اشاره اي اجمالي نماييم و براي مطالعه بيشتر شما را به كتاب هاي مفصل تر مانند حقوق زن در اسلام ؛ آيت الله مطهري و دنياي زن ؛ سيد محمد حسين فضل الله ارجاع مي دهيم.
ازدواج موقت در اسلام:
بـررسـي و مـطالعه اي دقيق در اطراف مسائل حقوقي اسلام ، اين حقيقت را روشن مي سازد، كه قوانين اسلام بر پايه نيازمنديهاي انسان در تمام شوون مختلف زندگي , وضع شده است و تناسب مستقيم با احتياجات بشر دارد . احـكـام درخشان اسلام در عين اصالت و درستي , جوابگوي خواسته هاي طبيعي و فطري بشردر ادوار زندگي است . يكي از نيرومندترين غرايز در وجود انسان , غريزه جنسي است . اين غريزه به منظور توليد مثل و تكثير نسل افراد در انسان آفريده شده است . تـشـريـع قانون ازدواج در اسلام به منظور هدايت اين غريزه اصيل در مجراي صحيح وارضاي آن بطور شايسته است . امـا چـون ازدواج دائم در عـيـن حال كه در جلوگيري ازآلودگيها و نگهداري عفت انسان نقش مؤثري به عهده دارد , در تمام شرايط نمي تواند پاسخگوي تمايلات جنسي همه انسان ها باشد، از ايـن رو در اسلام قانون ازدواج موقت تشريع شده است تا با استفاده از آن به خواسته هاي جنسي همه زنان و مردان در تمام شرايط پاسخ مثبت داده شود .
علي عليه السلام فرمود: اگر عمر , ازدواج موقت را نهي نكرده بود , جز انسان هاي بدبخت كسي به زنا دست نمي زد.
ازدواج موقت در حقوق اسلام:
ازدواج موقت و دائم در بيشتر احكام با هم يكسانند و در قسمتي اختلاف دارند . آنـچـه در مرحله اول ، اين دو را از يكديگر ممتاز مي سازد يكي اين است كه درازدواج موقت زن و مـرد تـصـميم مي گيرند به طور موقت با هم ازدواج كنند و پس ازپايان مدت اگر مايل باشند با قرارداد ثانوي طبق شرايطي كه در كتابهاي فقهي ذكرشده است پيمان ازدواج را تمديد مي كنند . ديـگـر آنكه ازدواج موقت از لحاظ شرايط ، آزادي بيشتري دربردارد از جمله مخارج زن بر مرد در ايـن ازدواج لازم نيست مگر در ضمن عقد با يكديگر قرارداد كنند و نيززن و مرد بدون قرارداد در متن عقد , از يكديگر ارث نمي برند.فرزندي كه در اين ازدواج بوجود مي آيد با فرزند ازدواج دائم يكسان است وهيچ گونه تفاوتي با هم ندارند در ساير آثار حقوقي اين دو نوع ازدواج نيز يكسان مي باشند مثلا در هر دو , مهر وجود دارد و نيز در هر دو ازدواج انسان نمي تواندبا مادر و دخـتـر همسر خويش ازدواج كند و آنها با او محرمند و همانطور كه درازدواج دائم زن بايد پس از طلاق عده نگهدارد در اين ازدواج نيز پس از پايان مدت بايد عده نگهدارد با اين تفاوت كه عده زن دائم سـه نـوبـت عـادت ماهانه يا سه ماه ( در پاره اي از موارد ) مي باشد و عده زن غير دائم دو نوبت يا چهل و پنج روزاست.
شرايط ازدوج موقت. عقد موقت يا صيغه، داراى شرايط زير است: 1- ازدواج موقت، مانند ازدواج دائم نياز به خواندن عقد و الفاظ مخصوصه دارد و با صرف رضايت قلبى درست نمى‏شود. 2- فرق عمده در ازدواج موقت با دائم، اين است كه در عقد موقت بايد مدت ذكر شود كه آيا مثلاً يك ساعت است يا ده سال. به عبارت ديگردر ازدواج دائم،زن و مرد با هم توافق مي كنند كه تا پايان عمر خود،همسر هم باشند. در ازدواج موقت،زن و مرد با هم توافق مي كنند كه تا مدت معين همسر هم باشند و در صورت توافق مي توانند مدت را تمديد و يا به ازدواج دائم تبديل كنند و يا به خوبي و خوشي از هم جدا شوند 3- مقدار مهريه هم بايد در عقد موقت مشخص شود و هنگام خواندن عقد ذكر گردد. 5- اگر دختر باكره اى بخواهد صيغه شود، بايد با اذن پدر يا جدّ پدرى باشد؛ كما اين كه در ازدواج دائم نيز اين طور است . 6- در عقد ازدواج موقت بعد از تمام شدن مدت، زن بايد از مرد جدا شود و عده نگه دارد، مگر اين كه عقد دوباره تجديد شود. و اگر قبل از تمام شدن مدت، مرد بقيه آن را ببخشد، ازدواج موقت تمام مى‏شود. اما در عقد ازدواج دائم فقط با طلاق يا فسخ عقد منفسخ مى‏شود.پس ازدواج موقت مانند ازدواج دائم داراي عده ـ تعيين مهريه ـ اجراي عقد و صيغه ـ اذن پدر در صورت باكره بودن و بسياري از شرايط ديگر است و حكم فرزندان متولد از اين ازدواج نيز كاملا مشخص است فقط در زمان محدود مي باشد. در مورد اجراي صيغه عقد; با قصد انشائ و توجه به معاني كلمات عقد, طرفين مي توانند صيغه عقد را اجرا نمايند
فلسفه ازدواج موقت:
در پيش نوشته شد كه ازدواج دائم نمي تواند بـه تـنـهائي پاسخگوي تمايلات جنسي انسان باشد زيرا در زندگي ضرورتهايي براي بيشتر مردان پـيـش مـي آيـد كه معمولا براي مدتي امكان بهره برداري جنسي از همسر خويش از آنان سلب مي گردد بدون ترديد , در اين مدت غريزه جنسي , آنان را در بحران شديدي قرار مي دهد كه اگر از راه مشروع به آن پاسخ مثبت ندهند ممكن است آلودگيهايي پيش آيد . موضوع ديگري كه جدا بايد مورد مطالعه و بررسي قرار گيرد مساله جواناني است كه به سن بلوغ مي رسند . ايـنـان بـا رسـيدن به اين سن، در آستانه بيدار شدن غريزه جنسي گام مي گذارند و معمولا هم نمي توانند به زودي ازدواج كنند . در اين سالهاست كه جوانان به راههاي حرام مي افتند.
برتراند راسل مي نويسد در دنياي امروز ضرورتها و مشكلات اجتماعي و اقتصادي بر خلاف تدبير و مـيـل مـا ازدواج جوانان را به تأخير افكنده است زيرا در صد يا دويست سال پيش مثلا يك دانشجو تـحـصـيلات خود را هيجده و بيست سالگي خاتمه مي داد و در آغاز فشار غريزه يااوائل بلوغ براي ازدواج آمـاده بـود و بـسـيار اندك بودند كسانيكه تا سي و يا چهل سالگي براي رشته هاي علمي و تخصصي , زحمت مي كشيدند . امـا در عـصر حاضر دانشجويان تازه بعد از بيست سالگي وارد رشته هاي تخصصي علمي و صنعتي مـي شوند و پس از فراغت از تحصيل مدتي نيز در جستجوي وسيله تامين معاش برمي آيند معمولا پس از سي و پنج سالگي قادر به ازدواج و تاسيس خانواده خواهندبود . پس جوانان امروز مدتي طولاني را در فاصله ميان بلوغ و ازدواج كه بخشي بسيار حساس و دوران نمو جنسي و طغيان غريزه و صعوبت مقاومت در برابر هوي و هوس و ظواهر فريبنده زندگي است , مي گذارنند . مـا نبايد اين بخش حساس را از حساب عمر و يا نظام اجتماع بشري ساقط كنيم و اگرما بخواهيم حـسـابـي بـراي اين بخش طولاني و حساس عمر باز نكنيم و فكري در اين باره ننماييم نتيجه آن شـيـوع فساد و بي اعتنايي نسبت به بهداشت , نسل , اخلاق , درميان مردان و زنان اجتماع خواهد بود . پس چـه بايد كرد؟
برتراند راسل دربرابر اين سؤال مي گويد: راه صحيح براي حل اين مشكل ايـن اسـت كه قوانين مدني براي اين بخش حساس از عمر يكنوع ازدواج موقتي را براي دختران و پسران روا دارند كه موجب تحميل بار مشكلات زندگي عائلي و ازدواج دائم نباشد و در عين حال ايشان را از مفاسد مختلف و اعمال نامشروع و تحمل رنج روحي بار گناه و تخلف از اصول و قوانين و نـيـز از امـراض گـونـاگون محفوظ دارد اين نوع ازدواج در اصطلاح راسل ازدواج بدون فرزند نـامـيـده مـي شـود آيـا در ايـن شـرايـط كـه استفاده از ازدواج دائم امكان پذير نيست با طغيان غريزه جنسي چه بايد كرد ؟ آيا در اين زمينه ها بايد رياضت كشيد و رهبانيت اختيار كرد؟ و آيا همه جـوانان حاضرند تحمل كنند و عفت و پاكي خويش را حفظ كنند ؟ يا بايدفكر ديگري كرد ؟در اين جـا دو راه پيش روي ماست. يـكي اينكه جوانان را بخود واگذاريم تا پسران ودختران با هم روابط نـامـشروع برقرار سازند و آن همه مفاسد و عواقب وخيم راناديده بگيريم آيا اين راه , راه صحيحي است ؟ آيا اين دختران و پسران پس از اين همه روابط نامشروع در دوران ازدواج دائم خويش , ديگر مـرد زنـدگـي و زن خانواده خواهند بود ؟راه ديگر اينكه ازدواج موقت را براي آنان تجويز كنيم تا بدين وسيله به غريزه جنسي خود پاسخ مشروع بدهند و بتوانند خويش را حفظ كنند . بي شك راه صحيح همين راه دوم است چرا كه در غير اين صورت جوانان راهي براي ارضاي شهوت خود ندارند ودست به هرگونه بي عفتي و گناه خواهند زد بهترين شاهد ما آمار فساد و بي عفتي است كه در جرائد و مجلات به چشم مي خورد: يكي از مجله هاي آمريكا به نام ويسپرد مي نويسد: شـمـاره اطفال غير قانوني به ده ميليون مي رسد و در فرانسه از هر صد كودك هفت نفر آنها غير مشروع مي باشد. بـسـيـار تـأسـف انـگيز است كه عده اي در پندار خويش از همين راهها مشكلات جوانان رادر بحران هاي مذكور حل كرده و ارزشهاي اخلاقي آنان را به كلي از نظر دورمي دارند . ايـنـان تـجـويز مي كنند كه جوانان در گناه و بي عفتيها فرو روند اما اجازه نمي دهند كه از قانون عـالـي ازدواج مـوقـت اسـتـفاده كنند به يقين قضاوتهاي بيجاو ايرادهايي هم كه كرده اند از آنجا سـرچـشـمه مي گيرد كه اين مسأله مهم (ازدواج موقت) را از ديدگاه مذهب مطالعه ننموده و آن چنانكه بايد و شايد از نظر حقوق واجتماعي آن را ارزيابي نكرده اند .
چهره ازدواج موقت از ديدگاه قرآن و حديث قرآن مجيد در اين زمينه مى فرمايد: «فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فريضه؛ مهر تعيين شده زنانى را كه به عنوان ازدواج موقت , عقد كـرديـد , بـپـردازيـد». (نساء،221)اين آيه به اتفاق مفسران شيعه و به قول گروهى از مفسران اهل سنت درباره ازدواج موقت نازل شده است . ( )درباره اين قانون عالى نيز احاديثى از پيشوايان اسلام آمده است . بـراى نـمـونه پاره اى از آنها را يادآور مى شويم: 1- عبداللّه بن مسعود مى گويد : در يكى از جنگها هـمـراه پيغمبر (ص ) بوديم و چون زنان همراه ما نبودند و از جهت غريزه جنسى در فشار بوديم از آن گـرامى پرسيديم آيا براى ما جايز است كارى كنيم كه غريزه جنسى در وجود ما به كلى از بين برود ؟آن حضرت ما را از اين كار بازداشت . و اجـازه داد كـه ازدواج موقت كنيم و اين آيه را خواند: يا ايها الذين آمنوا لا تحرموا طيبات ما احل اللّه لـكـم و لا تـعـتـدواان اللّه لا يـحـب المعتدين (صحيح مسلم ج 3 ص 3120)؛ اى گرويدگان به اسلام , كارهاى پـاكـيـزه اى كـه خـدا بـراى شـمـا حـلال كـرده بـر خـودحـرام نـكـنيد و تجاوز ننماييد كه خدا تجاوزكنندگان را دوست نمى دارد». 2- على عليه السلام فرمود: اگر عمر , ازدواج موقت را نهى نكرده بود , جز انسان هاى بدبخت كسى به زنا دست نمى زد. ( وسائل ج 14 ص 440) 3- امام صادق عليه السلام فرمود : هر كس ازدواج موقت را حلال نشمرد از ما نيست.(وسائل ج 14 ص 438
ادله‏ي موافقين ازدواج موقت
عده‏اي از موافقين معتقدند كه در اجتماعي كه دسترسي به ازدواج دائم روز به روز مشكل‏تر مي‏شود، ازدواج موقت راهكار مناسبي است تا افراد بتوانند در كنار يكديگر به آرامش برسند و بدين ترتيب متعه مانع رواج فساد و فحشاء مي‏شود.
2. اگر اين نوع ازدواج در غياب نكاح دائم تجويز نشود افراد براي ارضاء روحي و جنسي خويش به روابط آزاد و نامشروع روي مي‏آورند و بديهي است كه اين روابط آزاد از هيچ انضباط و نظم و تعهدي نمي‏تواند برخوردار باشد. در حالي كه نكاح منقطع براي طرفين تعهد و مسؤوليت ايجاد مي‏كند. بفرض زن از زوج مي‏تواند طلب نفقه كند يا اين كه مشخص كند اگر فرزندي حاصل شد، تكليف او چگونه باشد. كه هر يك از اين مسؤوليت‏ها مي‏تواند ضمانت قانوني داشته باشد.
اما در مقابل تصور كنيد اگر اين ضوابط موجود نباشد، فرزندي كه حاصل مي‏شود تكليف‏اش چيست؟ در اينجا مرد مي‏تواند اين فرزند را به مرد ديگري نسبت دهد و از پذيرفتن مسؤوليت او شانه خالي كند. به همين جهت است كه در كشورهاي پيشرفته‏ي دنيا كانونهائي وجود دارد تا چنين فرزنداني را سرپرستي كند. آيا اين وضع را مي‏پسنديد؟
3. كساني كه نمي‏توانند بار مسؤوليت پيمان دائم را بر دوش بكشند، عقد منقطع بهترين راه براي ارضاء جنسي آن‏ها است .
4. دختر و پسري كه مي‏خواهند با يكديگر ازدواج نمايند، لازم است كه هر چه بيشتر و بهتر با خصوصيات يكديگر آشنا شوند در همين راستا نكاح منقطع مي‏تواند يك دوره‏ي آزمايشي براي ازدواج دائم باشد كه افراد سنتي و مذهبي خيلي خوب از اين نهاد مي‏توانند استفاده كنند. اين نوع ازدواج موقت در بين مسيحيان آمريكا نيز مورد توجه قرار گرفته است. سيد رضي شيرازي، بن بستهاي اجتماعي، صفحه‏ 15)نكته كه در پايان توجه به آن لازم است اين است كه هر چند نكاح موقّت از نيازهاي ضروري جامعه اسلامي است؛ ولي اگر اين كار، بدون اتخاذ تدابير و قانونمندي‏هاي لازم صورت پذيرد، بي‏شك عوارض نامطلوب بهداشتي و روحي براي جامعه در بر خواهد داشت. مسلماً ازدواج موقّت از نظر هزينه و نيازهاي ديگر، همانند ازدواج دائم نيست و طبيعتاً براي اكثر جوانان قابل دسترسي خواهد بود؛ ولي متأسفانه در حال حاضر چنين زمينه‏هايي وجود ندارد. در رابطه با ازدواج موقت بايد فرهنگ سازي شود اما نه به صورت غلط و اشتباه ،‌نبايد اجازه دهيم ازدواج موقت به صورت غلط و اشتباه رواج پيدا كند. چون در اين صورت شاهد آسيب‌هاي اجتماعي ناشي از اين موضوع خواهيم شد
پي نوشت
. َكافي .ج6.ص 55 : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُبْغِضُ أَوْ يَلْعَنُ كُلَّ ذَوَّاقٍ مِنَ الرِّجَالِ وَ كُلَّ ذَوَّاقَةٍ مِنَ النِّسَاء
. بقره :57

در مورد سوالات احکام، جهت اطلاع از آخرين استفتائات با دفتر مرجع تقليد خود در تماس باشيد

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر


  • آخرین مطالب
  • گوناگون