⬆ برای انتخاب دیکشنری یا لغتنامه، اینجا را کلیک کنید. |
97 1200 100 1
معنی مکنده در لغت نامه دهخدا
مکنده. [ م َ ک َ دَ / دِ ] (نف ) آنکه بمکد. آنکه چیزی را بمکد.حَجوم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). آنکه یا آنچه عمل مکیدن را انجام دهد : چون جای هوا اندرآن نی پاره خالی شود به بالا برآید و بر دهان آن مکنده رسد. (جامعالحکمتین ص 127). و رجوع به مکیدن شود.
معنی مکنده به فارسی
مکنده
( اسم ) آنکه چیزی را بمکد : [ چو جای هوا اندر آن نی پاره خالی شود ببالا بر آید و بر دهان آن مکنده رسد . ] ( جامع الحکمتین .۱۲۷ ) جمع : مکندگان .
معنی مکنده در فرهنگ فارسی عمید
مکنده
کسی که چیزی را می مکد.
مکنده را به اشتراک بگذارید
معنی یا پیشنهاد شما
واژه
نام شما
رایانامه
معنی یا پیشنهاد شما
|
کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته
پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته
عبارات و کلمات کلیدی مرتبط
• مکنده و دمنده • مکنده هواسازان • قیمت مکنده صنعتی • قیمت دستگاه مکنده • مکنده کارگاهی • مکنده در جدول • معنی مکنده • مکنده خاک اره • مفهوم مکنده • تعریف مکنده • معرفی مکنده • مکنده چیست • مکنده یعنی چی • مکنده یعنی چه
توضیحات دیگر
کلمه : مکنده
اشتباه تایپی : l;kni
عکس مکنده : در گوگل
آیا معنی
مکنده
مناسب بود ؟
( امتیاز : 97% )