گاه در مسیر زندگی، زن و شوهر یا زن یا شوهر به جایی میرسند که احساس میکنند زندگی آنها به نقطه پایان خود رسیده است و دیگر نمیتوانند در کنار دیگری زندگی کنند. میزان ناراحتی و کدورت و کراهت هریک به حدی است که تحمل ادامه زندگی را ندارند. در این شرایط بر اساس فقه و قانون، مرد میتواند تقاضای طلاق کند و با طی مراحل آن، زوجین از هم جدا میشوند. در شرایطی که زن و مرد هر دو به این تصمیم رسیده باشند نیز مشکل خاصی وجود ندارد و با طی مراحل قانونی، جدایی انجام میشود. اما جایی که ممکن است کمی با مشکل همراه باشد، زمانی است که زن به تنهایی از همسر خود بیزار است و قصد ادامه زندگی را ندارد.
به گزارش مهرخانه، در این یادداشت به دنبال بیان نظرات در مورد آنیم که در چنین شرایطی چه باید کرد و راهحلهای فقهی و قانونی چیست؟
طلاق خلعخلع، یکی از راههای تحقق جدایی بین زوج و زوجه است که با دو شرط قابل تحقق است:
الف- کراهت زن از ادامه زندگی با مرد
ب-
در ازای گرفتن مالی معیّن (فدیه) از زوجه (1).
کراهت بدین معنا است که زن از همسرش ناخشنود باشد، بدون آنکه زوج کراهتی داشته باشد. بنابراین، در صورت عدم کراهت زوجه از زوج، خلع صحیح نیست؛ همینطور ناخشنودی دو طرف از یکدیگر نیز به طلاق خلع نخواهد انجامید؛ چراکه نوع دیگری از طلاق به نام مبارات را میطلبد. البته در اینکه میزان ناخشنودی مطلق است یا باید به حد نفرت رسیده باشد یا بیم وقوع زوجه در حرام وجود داشته باشد، اختلاف است (2).
فدیه یا فداء، عوضی است که زن در ازای طلاق دادن شوهر به او میپردازد (3). در شرع برای فدیه حدی معین نشده است؛ از اینرو، هر مالی به هر مقدار -حتی اگر بیشتر از مهر باشد- میتواند فدیه قرار گیرد (4). به عنوان مثال نفقهای که بر ذمه شوهر است و یا اجرت شیر دادن فرزند در مدت معین میتواند فدیه قرار گیرد.
(در همین زمینه: وقتی زن به خاطر کراهت از شوهر خود، متقاضی طلاق میشود)شرایط و ضوابط طلاق خلعطلاق خلع به جهت ماهیت متفاوتش، شرایط و ضوابط متفاوتی نیز دارد. در این طلاق علاوه بر رعایت 2 شرط اساسی بیانشده، باید به نکات دیگری هم توجه داشت:
الف- رجوع: طلاق خلع از اقسام طلاق بائن است؛ بدین معنا که پس از تحقق آن، مرد نمیتواند در زمان عده به همسر خود رجوع کند. این عدم جواز رجوع در عده، تا زمانی است که زن به فدیه پرداختی به همسرش رجوع نکرده باشد؛ چراکه اگر زن در زمان عده فدیه داده شده را پس بگیرد، هرچند که مرد ناراضی باشد، اما میتواند به زن خود رجوع کند (5).
ب- صیغه: در اجرای صیغه طلاق، لفظ صریح در خلع این است که زوج خطاب به زوجه بگوید: «خَلَعتُکِ عَلی کَذا» یا «فلانة مُختَلَعَةٌ عَلی کَذا». در موارد جزئی دیگر اختلافاتی بین فقها وجود دارد که خارج از بحث ما است.
نظر فقها
الف- طلاق خلعسؤال: زنى کلیه حقوق خود را از مهریه و جهیزیه گرفته است و طلاق گرفته، ولى در ضمن طلاق قرار شده که هزار تومان به زوج بدهد، آیا این طلاق رجعى است یا خلع؟
پاسخ: در جواب این استفتاء آیتالله فاضللنکرانی فرمودهاند: طلاق خلع، در موردى است که زن از شوهرش ناراضى است و مهریه یا مال دیگر خود را به او میبخشد که طلاقش دهد. باید صیغه طلاق به این مضمون واقع شود: که زن در مقابل چیزى که بخشیده رها و مطلقه است (خالَعْتُها عَلى مابَذَلَتْ هِىَ طالِقٌ) ... و اگر زن چیزى نبخشد یا صیغه طلاق به این مضمون و عبارت واقع نشود، طلاق رجعى است نه خلع. در مورد سؤال، ظاهراً بخشش واقع نشده و صرف بنا و قرار بخشش، بوده است که اگر چنین بوده، طلاق واقع شده رجعى است نه خلع.
آیتالله سیستانی نیز در رساله توضیحالمسائل خود در توضیح طلاق خلع میفرمایند: «طلاق زنی را که به شوهرش مایل نیست و از او کراهت دارد و مهر یا مال دیگر خود را به او میبخشد که طلاقش دهد، طلاق خلع گویند. در طلاق خلع معتبر است که کراهت زن از شوهرش به حدی باشد که او را به مراعات ننمودن حقوق زناشویی تهدید کند».
آیتالله فاضللنکرانی نیز میفرمایند: «طلاق خلع آن است كه زن به هر علتي نخواهد با شوهرش به زندگي ادامه دهد و شوهر هم مايل به طلاق دادن او نباشد، ولي زن براي راضي كردن او به طلاق مقداري مال به او بدهد تا راضي شود او را طلاق دهد. آنچه زن به شوهر ميدهد تا او را راضي به طلاق كند، بذل ميگويند و بذل در اين نوع طلاق ميتواند به مقدار مهريه زن يا كمتر يا بيشتر از آن باشد، ولي بايد با توافق دو طرف باشد».
ب- فدیه در طلاق خلع
سؤال: آيا صدور طلاق خلع بدون بخشيدن مبلغى از مهريه به گونهاى كه رضايت مرد فراهم شود، صحيح است؟
پاسخ: آیتالله مکارمشیرازی در جواب این سؤال به صراحت اعلام میکنند که: «صحیح نیست». آیتالله خامنهای نیز توضیح میدهند: «طلاق خلع، طلاق با عوض است كه اگر عوض نداشته باشد، طلاق خلع نخواهد بود و لازم نيست عوض، مَهر يا جزئى از آن باشد».
سؤال: در طلاق خلع مقدار بذل بايد چقدر باشد؟ اگر مقدار معتنابهى از مهريه زن هنوز بر ذمه شوهر باقيمانده باشد و بذل نشود، آيا زن مىتواند با بذل مال بسيار اندکى، طلاق رجعى را به خلع تبديل کند؟ و آیا مرد میتواند علاوه بر بذل مهریه اموال دیگری مطالبه کند؟پاسخ: در جواب این سؤال آیتالله خامنهای میفرمایند: «مقدار معينى ندارد بلكه هر چند مال كمى هم بذل شود، طلاق خلع محقق مىشود». و آیتالله تبریزی نیز توضیح میدهند: «درصورتیکه زن نسبت به شوهر کراهت داشته باشد، نه شوهر نسبت به زن، و زن مالی را به رضا و رغبت خود به شوهر بذل کند تا متعاقباً او را طلاق دهد، طلاق خلعی است و مرد نمیتواند او را الزام بر بذل کند».
سؤال: اگر زن مبلغى را براى رضایت شوهر به طلاق بدهد، آیا مرد در انجام یا عدم انجام طلاق اختیار دارد یا لازم است او را طلاق دهد؟پاسخ: آیتالله بهجت به صراحت میفرمایند: «خیر، مرد اختیار دارد».
ج- کراهت در طلاق خلعسؤال: در حال حاضر بعضى دادگاهها به صرف دادن مبلغى از طرف زن به شوهر، طلاق را خلع محسوب مىکنند؛ در حالىکه زن کراهتى زيادى (که در طلاق خلع معتبر است) نداشته و يا با ادامه زندگى به معصيت دچار نمىشود ولى با وجود اين، خواهان طلاق است. آيا از جهت شرعى مىتوان گفت چنين طلاقى طلاق خلعى است و اگر مرد در عده به زن رجوع کند، با توجه به اينکه زن نسبت به آن مبلغ رجوع نکرده، آيا رجوع مرد صحيح است؟پاسخ: در جواب این سؤال آیتالله خامنهای میفرمایند: «اگر كراهت از شوهر و ادامه زندگى با او از سوى زن نباشد، چنين طلاقى طلاق خلعى نخواهد بود و صِرف اينکه پولى به شوهر بدهد تا او را طلاق دهد، براى ترتب احكام طلاق خلعى كافى نيست و در طلاق خلعى تا زن رجوع در بذل نكند، مرد حق رجوع در طلاق ندارد و رجوع او بىاثر است». آیتالله مکارمشیرازی نیز در توضیح اینکه کراهت چگونه میتواند باشد، میفرمایند: «هرگونه کراهتى سبب طلاق خلع میشود».
آیتالله سیدمحمدسعید طباطباییحکیم در رساله خود در مورد کراهت، اینگونه توضیح میدهند: «در طلاق خلعى شرط است كه زن از پيوند زناشویى ناراضى باشد، بهگونهاى كه نتواند حق شوهرش را ادا كند و نسبت به او تجاوز كرده به معصيت بيفتد، يا براى او خطر ايجاد كرده، همواره با او در جنگ و ستيز باشد.
اگر زن نسبت به پيوند زناشویى ناراضى است، ولى به جهت پايبندى به احكام شرع، يا به دليل اصالت خانوادگى حقوق شوهر را رعايت میکند، و يا اگر در اداى حقوق شوهر كوتاهى میکند، ولى به جنگ و ستيز برنمیخيزد، اين مقدار نارضايتى مجوز طلاق خلعى نمیشود».
د- رجوع در طلاق خلعسؤال: آیا در خلع، رجوع به بذل صحیح و نافذ است؟ در هر حال، اگر رجوع به بذل حاصل شود، آیا احکام مطلقه رجعیه جارى مىشود، یا احکام دیگرى دارد؟
پاسخ: آیتالله مکارمشیرازی در جواب میفرمایند: «پاسخ این سؤال روشن است؛ رجوع به بذل جایز است و بعد از رجوع به بذل، احکام مطلقه رجعیه جارى میشود». ایشان در جای دیگری توضیح میدهند: «در طلاق خلع یا باید زن به مهرش برگردد سپس مرد رجوع کند و یا عقد مجددی بخوانند، هرچند در عده باشد».
سؤال: زنی با بذل نیمی از مهریه از شوهر خود طلاق خلعی گرفته است و یک روز به انقضاء ایام عده باقیمانده، به ما بذل خود رجوع میکند ولی شوهر که از این رجوع بیاطلاع است از طلاق خود رجوع نمیکند. آیا این طلاق از نظر شرعی صحیح است یا خیر؟ و آیا زن میتواند صاحب مابذل در فرض مذکور گردد؟پاسخ: در جواب این استفتاء آیتالله نوریهمدانی میفرمایند: «در فرض مذکور طلاق محقق شده است و زوجه صاحب آنچه که بذل کرده نیست، بلکه (ما بذل) متعلق به زوج است».
پینوشت1. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۲.
2. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۴۱-۴۵.
3. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۱۹.
4. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۲۰.
5. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۶۲-۶۳.
انتهای پیام/ 930623