میزان رفت وآمد با خانواده همسر
نویسنده : علی بجنوردی | زمان انتشار : 05 تیر 1398 ساعت 12:45
مهمترين مسئله
برترین ها: زوجهاي جوان بايد ضمن عشق و احترامي كه براي والدينشان قائل هستند با هم توافق كنند كه به دليل هيچ كس و هيچ حرفي نبايد رابطهشان به هم بريزند وقتي اين توافق وجود داشتهباشد، هر اتفاقي كه در خانوادههاي طرفين بيفتد يا هر حرفي كه زده شود، 2 طرف شروع به دعوا و جر و بحث درباره آن حرف و اتفاق نميكنند و حساسيت نشان نميدهند. بارها ديده شده است، زوجها خودشان 2نفر هيچ مشكلي با هم ندارند و رابطهشان هم با هم خوب است اما به دليل حرفهاي اطرافيان يا سوتفاهمها با هم دچار مشكل ميشوند يعني دچار حواشي زندگي ميشوند. هم زوجها و هم پدر و مادرها بايد بدانند، ارتباط ميان زن و شوهر مهمتر از هر چيز ديگري از جمله حرفها و خواستهها و فكرهاي ديگران است و هيچچيزي نبايد به رابطه مثبت آنها خدشه وارد كند.
مديريت رابطه با هر خانواده
وقتي والدين يكي از زوجين در زندگي آنها دخالت ميكنند خيلي خوب است كه هركدام با خانواده خود صحبت كنند يعني اگر والدين آقا دخالت ميكنند آقا خودش اين مسئله را مديريت كند به عبارتي مديريت والدين شما با خودتان است و اگر نيازي بود در آخر همسرتان وارد شود. البته بهتر است اصلا همسر شما وارد اين ماجرا نشود، هرچقدر كدورتهاي داماد يا عروس با والدين همسر كمتر باشد بهتر است؛ به عبارتي اگر شما بخواهيد رابطه با خانواده همسرتان را مديريت كنيد در نهايت شما، شخص بد ماجرا خواهيد بود و ممكن است شما و والدين همسرتان روبهروي هم قرار بگيريد.
همچنين اگر مسئلهاي وجود دارد خوب است والدين با فرزند خودشان صحبت كنند و پاي عروس و دامادشان را به ماجرا باز نكنند چون در غير اين صورت ممكن است به جاي حل مشكل، لجبازي بهوجود بيايد و كدورتها مشكلات بيشتري بهوجود بياورد.
وقتي احساسات والدين زندگي را خراب ميكند
پدر و مادرها بايد به اين امر واقف باشند، وقتي فرزندشان را دوست دارند خواهان خوشبختي او هستند و خوشبختي او در گرو رابطهاي خوب با همسرش است. پس هيچ عاملي نبايد باعث شود، رابطه آنها خراب و فضاي بين آنها آلوده شود. متاسفانه بعضي از خانوادهها متوجه نيستند كه با بعضي از خودخواهيها يا موضعگيري نسبت به خانواده طرف مقابل و با حق به جانب نشان دادن خودشان رابطه بين فرزند و همسرش را خراب ميكنند و به زندگي آنها آسيب ميرسانند، گاهي حرفهاي پرغرض و متلكآميز خانوادهها تنها با اين قصد گفته ميشود كه احساساتشان تخليه شود و اصلا توجه نميكنند كه همين حرفها ميتواند رابطه بين زوجين را خراب كند و حتي ممكن است به جدايي برسند.
با احترام به خانوادهها پيام دهيد
اگر خانواده شما اهل دخالت در زندگي شما و همسرتان هستند بايد بهعنوان فرزندشان اين پيام را با احترام به آنها بدهيد كه در حال دخالت در زندگي شما هستند و عملا همين دخالتها در رابطه شما مشكل بهوجود ميآورد. يك زمانهايي بچهها جرات اين را ندارند كه به والدينشان بگويند دخالت آنها زندگيشان را به هم ريخته است يا حتي شرم ميكنند يا... اينجا صحبت بياحترامي نيست ولي خوب است به آنها گوشزد كنيد و حتي در جاهايي مقابل آن بايستيد.
از كنار دخالتها عبور كنيد
گاهي پدر و مادرها حرفهاي خودشان را ميزنند و هرچقدر هم به آنها گوشزد ميكنيم، آنها توجهي نكرده و كار خودشان را ادامه ميدهند، در اينجا بايد ضمن احترامي كه به پدر و مادرتان ميگذاريد كار خودتان را بكنيد و به هيچ وجه در مورد اين حرفها و دخالتها نه فكر كنيد و نه حرف بزنيد. مسئله اصلي زوجها از جايي آغاز ميشود كه بهدليل دخالت والدين با هم شروع به جر و بحث ميكنند و مثلا اينكه چرا باباي تو اين را گفت؟ يا چرا مادرهايتان چنين رفتاري كردند؟ و... اگر اين گفتوگوها نباشد و شما و همسرتان هم اين توافق را داشته باشيد كه قرار نيست هيچ حرفي رابطه شما را خراب كند، به راحتي از كنار دخالتها عبور ميكنيد و اصلا به آنها فكر هم نميكنيد چون به هر صورت اين حرفها هميشه وجود خواهد داشت و لزومي ندارد رابطه شما را خراب كند.
وقتي همسرتان كار را سخت ميكند
اگر همسر شما مشكلي با دخالتهاي والدينش نداشته باشد و به عبارتي خودش اجازه دخالت را به پدر و مادرش ميدهد كار خيلي مشكل ميشود مسلما در چنين وضعيتي شما بسيار اذيت شده، آسيب ميبينيد و اين ميتواند رابطه را هم خراب كند مثلا اگر مادر همسرتان گلهاي از شما داشته باشد و همسرتان هم اين موضوع را به شما منتقل كند و پاسخ بخواهد، بحث آغاز ميشود. در اين لحظه از همسرتان بخواهيد ببيند چه چيز برايش مهمتر است؟ به او بگوييد والدينش را دوست نداشته باشد يا به آنها احترام نگذارد بلكه ميخواهيد اولويت اولش حفظ و مثبت نگه داشتن رابطه زناشويي باشد وگرنه چرا ازدواج كردهاست؟! به او يادآوري كنيد قرار نيست شما به واسطه همسرتان نه با او بلكه با خانواده او زندگي كنيد.
رفت و آمد زياد با خانوادهها ممنوع
دركشور ايران چون روابط نزديك و همگرايي بين خانوادهها وجود دارد و با همه حرف زياد ميزنيم به همين دليل وقتي زمان ديدنها زياد ميشود، بر همان منوال هم مشكلات نيز زياد ميشود مثلا اگر شما يكي از دوستانتان را زياد ببينيد، بالاخره يا از هم خسته ميشويد يا ممكن است يك دلخوري كوچك بين شما بهوجود بيايد. وقتي دير به دير يكديگررا ببينيد هم حرف بيشتري داريد، هم سعي ميكنيد آن فرصتهاي كوتاه را با حرفهاي بهتر و زيباتري بگذرانيد. اين موضوع در مورد ما و پدر و مادرهايمان هم صادق است. پيشنهاد من اين است كه رفتوآمد با خانوادهها هفتهاي يكبار يا 2هفتهاي يكبار و نهايتا 2 ساعت باشد. حالا هر كدام از طرفين اگر ميخواهند بيشتر خانواده خودشان را ببينند خوب حق دارند ولي رفتن 2نفره بهتر است كمتر باشد. وقتي قرار باشد هر روز به خانه پدر و مادرها برويد بالاخره دلخوري پيش خواهد آمد. مثلا مادر شوهر از عروس چيزي ميبيند كه نميپسندد مثل اينكه هر روز سفره را جمع ميكرد ولي يك روز اين كار را انجام نداده و... ولي وقتي رفتوآمد كم باشد اصلا صحبتها به اين حيطهها وارد نميشود.