موضوعات وبسایت : اجتماعی خانواده

علت بی علاقگی مرد به همسر

علت بی علاقگی مرد به همسر

نویسنده : علی بجنوردی | زمان انتشار : 05 تیر 1398 ساعت 12:45

جهت درج تبلیغات با قیمت مناسب در این سایت میتوانید به آی دی تلگرام زیر پیام دهید

@AlirezaSepand



در این پست یک مطلب با عنوان علت بی علاقگی مرد به همسر را مطالعه خواهید کرد.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تبیان، واقعیت این است که بعضی زوجین در طول زندگی مشترک، این احساس را دارند که همسرشان شخص مورد علاقه و ایده آل آن ها نیست و از این موضوع احساس ناراحتی می کنند. این احساسی است که بسیاری از افراد متاهل آن را تجربه کرده اند اما برای برخی افراد، حسی کوتاه مدت و گذرا است و برای برخی دیگر احساسی مداوم و پایدار است که بر زندگی مشترک آن ها سایه افکنده است.

نشانه‌های بی‌علاقگی

برای درک بی‌علاقگی همسرمان به خود، باید به نشانه‌های رفتاری او توجه و با دقت آنها را ریشه‌یابی و بررسی کنیم.

نشانه‌های بی‌علاقگی در زوج‌ها :

احساس ناامیدی و غم و تنهایی، عصبانیت و تحریک‌پذیری، توجه کمتر به هم و احساس نیاز برای برقراری روابط عاطفی خارج از محدوده زناشویی با غیرهمجنس، کاهش تعهد به طرف مقابل و درست انجام ندادن مسوولیت‌های معمول، کاهش تمایل جنسی

در یافتن دلایل بی‌علاقه شدن همسرتان اول از همه به خود و رفتارتان مراجعه کنید و ببینید ممکن است کدام خصوصیت و رفتار باعث دوری همسرتان از شما شده باشد.

به هم و در مجموع کاهش صمیمیت و کمتر شدن گفت‌وگو‌ها و درد‌ دل‌های روزانه بین زن و شوهر.به گفته کارشناسان، وقتی زنی به همسرش بی‌علاقه می‌شود در او رفتارهای متفاوتی می‌بینیم مثلا دائما شوهر خود را مسخره می‌کند و از او ایراد می‌گیرد، غرور او را می‌شکند و در جمع به او بی‌احترامی می‌کند. زنان وقتی به شوهر خود بی‌علاقه می‌شوند، نمی‌توانند به نیاز‌های جنسی او پاسخ دهند و دائما دنبال بهانه‌ای برای دور شدن از همسر خود می‌گردند.

همچنین وقتی مردی به همسرش بی‌علاقه می‌شود، تحریک‌پذیری او نسبت به رفتارهای همسرش بیشتر می‌شود، یعنی با کوچک‌ترین برخوردهای همسرش از کوره در می‌رود و دنبال بهانه می‌گردد که سر همسرش داد بزند و او را تحقیر کند. مردان با تحقیر همسرشان ـ وقتی به او بی‌علاقه‌اند ـ آرام می‌شوند. این مردان دیگر به برنامه‌های خانوادگی علاقه نشان نمی‌دهند و سر خود را با کار و فعالیت‌های فردی گرم کرده و به بهانه‌های مختلف از خانه فرار می‌کنند. براساس تحقیقات انجام شده، میزان خیانت در میان مردان به دلیل بی‌علاقه شدن به همسر خود بیشتر از زنان است.

برای این‌که نشانه‌های بی‌علاقگی را در همسر خود بیابید، خصوصیات کلی وی را به یاد داشته باشید و به تغییرات ناگهانی او در رفتار و احساساتش دقت کنید، اگر او قبلا روی مسائلی مربوط به شما حساسیت نشان می‌داد و اکنون به یکباره نسبت به آن مسائل بی‌تفاوت شده است، اگر قبلا با شما مهربان و انعطاف‌پذیر بوده، ولی حالا با شما نامهربان و سنگدل شده، اگر رفتارش با فرزندان و افرادی که شما به آنها علاقه‌مندید، بد شده است، اگر از با شما بودن فرار می‌کند و از موقعیت‌هایی که با هم تنها می‌شوید اجتناب می‌ورزد، ممکن است به دلیل بی‌علاقه بودن به شما باشد. حال که متوجه تغییر رفتار همسرتان شدید باید به جستجوی دلیل بپردازید، گاهی این تغییرات رفتاری به دلیل بی‌علاقگی به شما نیست و ممکن است دلیل دیگری داشته باشد.

مهم‌ترین کار پس از کشف بی‌علاقگی در خود یا همسرمان یافتن دلیل این بی‌علاقگی است تا بتوانیم آن را برطرف کرده و عشق میان خود و همسرمان را دوباره زنده کنیم.

در یافتن دلایل بی‌علاقه شدن همسرتان اول از همه به خود و رفتارتان مراجعه کنید و ببینید ممکن است کدام خصوصیت و رفتار باعث دوری همسرتان از شما شده باشد.

مثلا مشکلات زندگی، کاری و مالی می‌تواند روی همسرتان تاثیر بگذارد. در مواقع بروز این مشکلات مردان به دلیل بار مسوولیتی که دارند، دچار استرس می‌شوند و اگر همسرشان با آنها همراه نشود و به آنها سرکوفت و غر بزند و سرزنش کند و این حس برایشان ایجاد شود که همسرشان در مواقع سختی و مشکلات همراه آنها نیست، ممکن است از زندگی زناشویی خود زده شده و نسبت به همسرشان بی‌علاقه شوند.زنان نیز در مواقع سختی و مشکلات احتیاج به دلگرمی و همراهی دارند و اگر احساس کنند همسرشان از مسوولیت شانه خالی می‌کند و نمی‌تواند تکیه‌گاه خوبی در مشکلات برای خانواده‌اش باشد و در واقع استحکام و قدرتی از همسرش نبیند، ممکن است نسبت به او بی‌علاقه شود.

3 راهی که پیش رو دارید

در صورت بی علاقه شدن نسبت به همسر  شما 3 راه در پیش رو دارید. اولین گزینه این است که با همین روش - که به همسر خود علاقه ای ندارید - به زندگی ادامه دهید که مهم ترین پیامد این روش آسیب های جبران ناپذیری است که به فرزندان تان وارد خواهد شد. دومین گزینه این است که از همسرتان جدا شوید البته طلاق پدیده ای است که عوارض و دشواری های بسیاری را به همراه دارد و در شرایطی که شما در آن قرار دارید، به هیچ عنوان برای راه حل توصیه نمی شود. گرچه طلاق انتخاب آخر است اما باید زمانی به این انتخاب به صورت جدی اندیشید که قدرت مقابله با عوارض و دشواری های آن در فرد وجود داشته باشد و صد البته راه دیگری برای حل مشکلات وجود نداشته باشد. سومین گزینه که پیشنهاد می شود این است که برای بهبود رابطه تان به مشاور مراجعه وتلاش کنید تا زندگی تان را دوباره بازسازی کنید.

صیانت از سرمایه بزرگ

وقتی در یک ارتباط زناشویی، مشکلات و تعارضاتی به وجود می آید، قطع آن رابطه و شروع یک زندگی جدید، دقیقا مثل این است که هدیه ای را که گرفته اید و می دانید چیست با هدیه دیگری که اصلا نمی دانید چیست، تعویض کنید! شاید در ابتدا این کار هیجان انگیز به نظر برسد، اما این احتمال نیز وجود دارد که چیزی به مراتب بدتر گیرتان بیاید!

احتمالا در این مدت بارها و بارها موضوعاتی در زندگی پیش آمده که باعث ناراحتی شما شده است و احتمالا بارها این فکر به ذهن شما خطور کرده است که شاید از همان ابتدا، انتخاب شما اشتباه بوده است و باید هرچه زودتر به زندگی مشترک خود پایان دهید. اما برای چند دقیقه به این موضوع فکرکنید که شما در این زندگی مشترک چه چیزهای زیادی یاد گرفته اید! احتمالا شما اکنون کاملا می دانید که چه مسائلی در رابطه تان سر جای خودش نیست و چه مسائلی می تواند باعث اذیت و آزار روحی شما و یا شریک زندگی تان شود. این سرمایه بزرگی است!

در ضمن خوب است که بدانید آمار نشان می دهد که نارضایتی زن و مرد در ازدواج دوم و سوم به مراتب بیشتر از ازدواج اول گزارش شده است. بنابراین وقتی شما می توانید یک رابطه مغشوش را به رابطه ای سالم و مسرت بخش تبدیل کنید، چرا این کار را انجام ندهید؟

به همسرتان محبت کنید تا محبت ببینید

همان گونه که شما به توجه و محبت همسرتان نیاز دارید وی نیز نیازمند توجه و علاقه شماست. به ویژگی های مثبت همسر خود توجه کنید و از وی به دلیل وجود این ویژگی ها تمجید کنید. انتظارات خود را با همسرتان در میان بگذارید. یکی از اشتباهات زوجین این است که تصور می کنند « چون همسرم مرا دوست دارد باید بداند که به چه محبتی نیاز دارم، چه انتظاراتی دارم و اگر نیاز خود را بیان کنم بی ارزش می شوم. » واقعیت این است تا زمانی که درباره نیازها و خواسته هایتان صحبت نکنید، هیچ فردی حتی نزدیک ترین افراد به شما (همسرتان) نمی داند که شما چه می خواهید. انتظارات خود را صریح و روشن بیان کنید. دقت کنید این انتظارات باید واقعی و قابل دسترس باشد؛ برای مثال می توانید مشخصا بیان کنید دوست دارید همسرتان با شما چگونه رفتار کند و چگونه به شما محبت و توجه خود را ابراز کند. ضمنا از همسرتان بخواهید که وی نیز در مورد نوع و روش محبتی که از شما خواهان است صحبت کند تا به تدریج زبان مشترکی را در ابراز محبت به یکدیگر بیاموزید و صمیمیت بین خود را افزایش دهید. در پایان این که با همسرتان طوری رفتار کنید که دوست دارید وی با شما آن گونه رفتار کند.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر