ضرب المثل در مورد لباس
نویسنده : محمد پارسایی | زمان انتشار : 20 اسفند 1400 ساعت 14:58
آستین نو بخور پلو، از دیگر ضربالمثلهایی است که میان مردم ایران کاربرد فراوانی دارد و در مورد کسی است که برای رفتن به مهمانی مجبور به قرض کردن لباس خیلی خوشگل و گرانقیمت از همسایهشان میشود. در خواندن این ضربالمثل با کجارو همراه باشید.
تاریخچه ضربالمثل آستین نو بخور پلو
روزی در فصل بهار در شهر جشنی برگزار و ملا نصرالدین برای شرکت در آن جشن آماده شد. او لباسهای پاره و کهنهای داشت و آنها را بر تن کرد و به جشن رفت. هنگامی که قصد ورود به مجلس را داشت، صاحبخانه نگاهی به لباسهای او انداخت و خشمگین شد و گفت، شما حق ورود به این جشن را ندارید. ملا تعجب کرد و پرسید، چرا نمیتوانم در مهمانی شرکت کنم؟! صاحبخانه نیشخندی به او زد و گفت، افراد فقیر اجازه ندارند وارد این مجلس شوند. ملا دلشکسته و با حالتی ناراحت به خانهاش بازگشت. او خیلی دوست داشت در آن جشن شرکت کند. با خود کمی فکر کرد و ناگهان با عجله به خانهی همسایه رفت و از او لباسهای بسیار شیک و نو قرض گرفت. سپس آنها را پوشید و به مهمانی رفت. صاحب مجلس هنگامی که ملا را دید از او استقبال کرد و با روی خوش رفتار و با بهترین میوهها و غذاها از او پذیرایی کرد.
ملا نصرالدین متوجه شد، صاحب مجلس به خاطر لباسهایش به او عزت و احترام میگذارد. سپس غذا را روی آستین پیراهنش ریخت و گفت: آستین نو بخور پلو، آستین نو بخور پلو
صاحب جشن از این کار ملا تعجب کرد و بلافاصله نزد ملا آمد و گفت چرا غذا را روی لباستان میریزید؟! ملا نصرالدین لبخندی زد و گفت، آیا مرا به خاطر میآورید؟ من همان کسی هستم که لباسهای پاره و کهنه به تن داشتم و شما حاضر نشدید مرا به جشن راه بدهید و من مجبور شدم لباسهای گران قیمت و شیک تهیه کنم تا در این مجلس حضور پیدا کنم و به دلیل اینکه این لباسها بر تن دارم، به من احترام میگذارید.
از آن زمان تا به امروز، اگر به کسی به خاطر لباسهایش به او احترام و عزت بگذارند، ضربالمثل زیر را برایش بهکار میبرند:
آستین نو بخور پلو
دوستان عزیز برای دیدن تمام مقالات ضربالمثل فارسی، کجارو را دنبال کنید.