تیک
tik.fileon.ir

بدترین سوتی

نویسنده : علی بجنوردی | زمان انتشار : 24 خرداد 1400 ساعت 07:32

ygane___^_____^

عضویت: 1396/03/27

تعداد پست: 19918

یکبارررهم باابجی کوچیکم رفته بودیم یکی ازپارکای باکلاس شهرمون?

بعدیکی ازدوس پسرای خیلی قدیمیمواونجادیدم

باکلی کلاس بستنیمولیس میزدم??

تهشم نخوردم گفتم بندازم اشغالی که مثلاینی ماخیلی باکلاسیم خخخخ

یهوموقع انداختن ابجیم  حمله کرد بهم داد زد:

نههههه یگانه توروخدا ننداز من تهشومیخورم

???پسره خندش گرفت صورتشوگرفت رفت لای درختا

حالابیشوزهرروز یه بستنی داره میخوره آ ????آبروی منوفقط میخاس ببره

ملت تو بدبختی عم با هم رقابت میکنن... مثلا بگی من دیشب کم خوابیدم،سریع میگن..خوش بحالت، ما ۲ ماهه بیداریم!!??

rasta4

مدیر استارتر

عضویت: 1395/02/05

تعداد پست: 3167

ماجرا مال سال ۹۲ اینطوراس 

رفته بودیم خرید تو پاساژ با دوستم میگشتیم نگو جلو پامون یه پله کوچیک بود من ندیدم ، نزدیک بود با مغز بیفتم زمین که خوشبختانه پایین پله به نزدیک ترین چیزی که دم دستم بود چنگ زدم ، حالا چی ، تی شرت یه آقاهه ? وایی ینی پایین تی شرتش مثل طناب دست من بود منم عین میمون درختی آویزونش شده بودم 

دوستمم باهام بود بیشعور از خنده نشسته بود کف پاساژ 

اعصابم خرد شد اونروز

با زندگی قهر نکنین ، زندگی منت هیچ کس رو نمیکشه ...با خودتون هم قهر نکنین ، کسی نیست آشتی تون بده ...

عاطفه_136

عضویت: 1394/08/10

تعداد پست: 3487

توعقدبودم دقیقادوروزازعقدمون گذشته بودباهمسرم توپارک نشسته بودم نیمه اردیبهشت بود وهواهنوزخنک بود تا ...

والا الان رو تخت از بس خندیدم بیچاره شوهرم فکر میکنه زلزله شده اینجوری میلرزه ???

رژیم حضوری ورژیم اینترنتی

درمان چاقی موضعی با دستگاه (ویژه خانم ها)

رژیم درمانی برای:

چاقی- دیابت - کبد چرب- افزایش چربی خون

رژیم بارداری- رژیم شیردهی- تخمدان پلی کیستیک

کلیک کنید

shima205

عضویت: 1392/10/03

تعداد پست: 3924

مراسم عروسی بود منم کلی تیپ زده بودم مثلا .تو فاز قیافه گیری هم بودم .با عمه م داشتم حرف میزدم یهو آدامسم از دهنم پرتاب شد بیرون  همه نگاهها هم رو من بود.هیچی دیگه کلا جامو عوض کردم رفتم جای دیگه نشستم

kamyab

عضویت: 1386/11/11

تعداد پست: 1114

خیلی وحشتناک بود دیگه اون پارک هرگزنرفتم،یکبارهمسرم گفت به یاداون زمان بیابریم فلان جاهمون پارک میگف ...

واااای???

خیلی شوهر خوبیه که بهت نمیگه. من بودم کلا اسمتو میزاشتم بادکنک??????????????????????

1156

ygane___^_____^

عضویت: 1396/03/27

تعداد پست: 19918

خسته نباشی دلاور  لابد مردونه هم بوده

نه جلوبسته ازین قدیمیا??سایزشم برااینکه به پای همه بخوره ۱۸۰میشدتقریبا?

ملت تو بدبختی عم با هم رقابت میکنن... مثلا بگی من دیشب کم خوابیدم،سریع میگن..خوش بحالت، ما ۲ ماهه بیداریم!!??

rasta4

مدیر استارتر

عضویت: 1395/02/05

تعداد پست: 3167

والا الان رو تخت از بس خندیدم بیچاره شوهرم فکر میکنه زلزله شده اینجوری میلرزه ???

خیییلی باحال بود آخه فک کن دارین عشقولانه میحرفین یهو لامپ روشن میشه ?

با زندگی قهر نکنین ، زندگی منت هیچ کس رو نمیکشه ...با خودتون هم قهر نکنین ، کسی نیست آشتی تون بده ...

دختر_آسمان1

عضویت: 1396/02/08

تعداد پست: 229

واااای قیافه گزینه سومو  چقدر رنجور و غمگینه  مشخصه لامصب خیلی حساس وزودرنجه

سانتاماریاااا

عضویت: 1396/01/17

تعداد پست: 2851

مال من خیلی کثیف کاریه ، به بزرگی خودتون ببخشید دیگه ، تازه تو آزمایشگاه مشغول به کار شده بودم ، نمیدونستم قانون آزمایشگاه اینه که آزمایش اسپرم رو مستقیم میدن به دکتر آزمایشگاه که آقاست   ، یه أقایی اومد یه دونه از این محفظه های آزمایش دستش بود ،من فکر کردم خیلی ببخشید ادراره و مال آزمایش اعتیاد ،  هر چی گفت فقط باید بدم به مسئول آزمایشگاه دعواش کردم و گفتم آقا بذارش همینجا این مسخره بازی ها چیه ??? بعد هم آزمایش اعتیاد رو انجام دادم و مثبت هم شد ، یعنی من زن متاهل فرق خیلی ببخشید ادرار و .... رو نفهمیدم ، و اوج سوتیم این بود که رفتم به دکتر آزمایشگاه گفتم اینو ببینین مثبت شده ولی فکر کنم یه بیماری ای داره ، چرا این شکلیه ?????

منم باردار نیستم ? اما یه آرزوی مهم دارم که باید تا یه ماه دیگه بهش رسیده باشم ، مرسی که برام صلوات میفرستین ?

ygane___^_____^

عضویت: 1396/03/27

تعداد پست: 19918

عروسی ِ خواهرم یکی از باکلاس ترین دوستامودعوت کردم که براش کلی کلاس بزارم?

بعدکه میخاسم پاشم برقصم گف صبرکن?

گفتم چرا؟

یهودیدم مارک قیمتِ تابم ودامنم ازپشت اویززون بود برام کند???

تازه  معلوم شدهردوشوازیجاخریدم

خیلی بدشد

ملت تو بدبختی عم با هم رقابت میکنن... مثلا بگی من دیشب کم خوابیدم،سریع میگن..خوش بحالت، ما ۲ ماهه بیداریم!!??

8

ygane___^_____^

عضویت: 1396/03/27

تعداد پست: 19918

مراسم عروسی بود منم کلی تیپ زده بودم مثلا .تو فاز قیافه گیری هم بودم .با عمه م داشتم حرف میزدم یهو آ ...

ملت تو بدبختی عم با هم رقابت میکنن... مثلا بگی من دیشب کم خوابیدم،سریع میگن..خوش بحالت، ما ۲ ماهه بیداریم!!??

shoele

عضویت: 1396/05/21

تعداد پست: 1449

تودانشگاه بسیاردانشجوی پرتلاش ودرس خونی بودم وهمیشه نمره هام بالاترین بود اکثراستادامیشناختنم استادحقوق جزامون ازترم یک تاترم آخرباهش درس داشتیم کامل منومیشناخت ومیدونست اگرسوالی سرکلاس بپرسم یاسوال همه بچه هاست یامربوط به مبحث درسه وهرگزبرای وقت تلف کنی نیست استادمونم خودش قاضی بود وبسیارباتجربه وجدی درخصوص بحث دیه بود ومجازات اعضا وجوارح منم بعداتمام درس وقتی سوالموخواستم بپرسم استادازهمه خواست ساکت باشن بنده هم باصدای رسا ازشون پرسیدم استاداگرفردی به دیگری سیلی بزند وبعددستش را گوز (گاز)بگیرد....که دیگه آقایون کلاس شروع کردن به خنده بلند????خوداستاددست زیرچانه ولبهاروبهم میفشردن??بنده درحالت فلج مغزی????قرارگرفتم وکلا دیگه دهنم بسته شد??کلا هروقت اون روزواون لحظه یادم میادیک تشنج خفیف میکنم?? 

به نام خدایی که دغدغه ازدست دادنش راهرگزندارم..  

بهار12320438

عضویت: 1392/06/04

تعداد پست: 3346

همسایه طبقه پایینمون یه خانم و آقای مذهبی بودن ک آقا شغلش سپاهی بود و خیلی مرد سر به زیری بود اینا ا ...

‏مث هسته آلبالو تو مربا نباشید. یهو وسط لذت بردن از زندگی ، دندون بقیه رو نشکونید!??

rasta4

مدیر استارتر

عضویت: 1395/02/05

تعداد پست: 3167

بازم بتعریفید ???

با زندگی قهر نکنین ، زندگی منت هیچ کس رو نمیکشه ...با خودتون هم قهر نکنین ، کسی نیست آشتی تون بده ...

shoele

عضویت: 1396/05/21

تعداد پست: 1449

والا الان رو تخت از بس خندیدم بیچاره شوهرم فکر میکنه زلزله شده اینجوری میلرزه ???

چه خوب واقعاخوشحالم همیشه فکرمیکردم خیلی آبروم رفته پیش همسرم☺☺

به نام خدایی که دغدغه ازدست دادنش راهرگزندارم..  

1189

nana88

عضویت: 1396/02/16

تعداد پست: 2234

بار اول دوم بود که خونه مجردی همسرم(تو دوران دوستیمون) رفته بودم، یکی از همکاراشو دعوت کرده بود، رفت دوش بگیره، منم خواستم دلبری کنم خونشو تمیزکاری کنم، مایع شیشه پاک کن نداشت یه شیشه اب معدنی کوچیک یه ذره ازش خورده شده بود رو میز بود برداشتم تمام میزو تلویزیون همه چی رو تمیز کردم، وقتی همکارش اومد ازم سراغ اون شیشهه رو گرفت منم با خوشحالی تعریف کردم بعد گفت اون یه جور مشروب نمیدونم چی چی بوده خیلی گرون بوده که یکی ار دوستاش ریخته تو شیشه داده بهش و منه بدبختم سرما خورده بودم شدید بینی م کیپ بود بوش رو حالیم نشده بود

جلو خودش و همکارش خیلی خجالت کشیدم حس یه ادم عقب مونده که مشروب رو از آب تشخیص نمیده داشتم ???

shoele

عضویت: 1396/05/21

تعداد پست: 1449

واااای??? خیلی شوهر خوبیه که بهت نمیگه. من بودم کلا اسمتو میزاشتم بادکنک???????????? ...

نه هیچی نمیگه چون داغ میکنم آخه دست خودم نبود داشتم خفه میشدم??

به نام خدایی که دغدغه ازدست دادنش راهرگزندارم..  

بهار12320438

عضویت: 1392/06/04

تعداد پست: 3346

اقا من تازه دندون جراحی کردم فکر کنم بخیه هام باز شد بس که خندیدم

‏مث هسته آلبالو تو مربا نباشید. یهو وسط لذت بردن از زندگی ، دندون بقیه رو نشکونید!??

گیلاس_آبی1

عضویت: 1396/02/01

تعداد پست: 6123

همین عصری خونه زنداییم ک عزادار بود یهو شروع کردم رقصیدن دست زدن جو گرفته بودم یهو دیدم داره چپ چپ ن ...

وا خب چرا الکی پاشدی رقصیدی؟؟؟

لبخند بزن که شهر دیوانه شود?

گلمهر

عضویت: 1394/04/07

تعداد پست: 1585

دوست شوهر دوستم  بچه دار شده بود، عكسش رو تو فيس بوك گذاشته بود. 

 دوستم اومده بود براش پيام تبريك بذاره بنويسه قدم نو رسيده مبارك، منتهي حرف سين رو جا انداخته بود ?

وقتي ديديم انقدر خنديديم نفسمون در نمي اومد، بيچاره خودش مرد از خجالت

وزن شروع ٦٤ .... وزن هدف ٥٧ .... تاريخ شروع 6 آبان ٩٧ 

1215