عضویت: 1396/04/31
تعداد پست: 4085
.من ندارم
الهم الرزقنا شوهر خوب..الشغل کارمند...القد بلند..الپولدار...خودمم...الاستخدام فی ارگان دولتی...العجل العجل العجل
عضویت: 1396/06/16
تعداد پست: 3415
نامزدیم اصلا خوب نبود همش با گریه گذشت
مدیر استارتر
عضویت: 1396/11/07
تعداد پست: 13060
من تو اتاق با نامزدم تنها بوديم در حال ماچو بوس يه دفعه مادر شوهرم اومد تو گفت ببخشيد و برم
اي اميد نااميدا حسييييين?. تو رژيمم?وزن فعلي ٧٣/٤?هدف اوليه٧٠?هدف دوم٦٧?هدف سوم٦٤?هدف چهارم ٦١?هدف پنجم٥٨☺️هدف ششم٥٥?انشاالله تا ابان ماه بهش ميرسمممممم????
کیک و شیرینی، خونگیش خوبه!
عضویت: 1396/12/25
تعداد پست: 420
1825
عضویت: 1396/02/27
تعداد پست: 6285
به زودی این تاپیک خواهد ترکید
تیکر تولد دو سالگی دختر عزیزمه???
عضویت: 1396/12/04
تعداد پست: 2785
شاید قابل گفتن نباشن?
خداجونم میدونم ک هم میبینی، هم میتونی، توکل کردم ب خودت...
عضویت: 1396/12/06
تعداد پست: 9460
یه بار خونه ی مامانم اینا بودیم تازه عقد کرده بودیم نامزدم بغلم کرد میخواستیم....
یهو در باز شد بابام اومد تو ...
خوبه حالا پشت در بودیم شوهرم سیخ نشست منم رفتم اشپزخونه خودمو مشغول اب خوردن نشون دادم..
طفلی بابام فداششم از اون ب بعد در میزد
خدایا ترکم نکن ✌ دور از ادبه اما به بعضی ها حتی نباید?برنزه میشن فردا برات قیافه میگیرن?والااااااااا?
عضویت: 1396/10/30
تعداد پست: 9532
من موقع نهار مامانم صدامون کرد رفتیم تو حال؛ دکمه های شومیزمو جا به جا بسته بودم؛ هرچی مامانم چشم ابرو میومد و چش غره میرفت و اشاره میکرد نمیفهمیدم چی میگه ? آخر سر رفتم نزدیکش گفت بهم
آن کس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین کره خری زنده بماند ?
عضویت: 1396/09/03
تعداد پست: 7336
وااااااااای????ما اوایل که خونمون درست نبود شوهرم یه محله اروووووم و خلوت پیدا کرده بود چادر ماشینو مینداخت روشو بعدم تو ماشین نامزد بازی???????????
عضویت: 1396/06/16
تعداد پست: 3415
من تو اتاق با نامزدم تنها بوديم در حال ماچو بوس يه دفعه مادر شوهرم اومد تو گفت ببخشيد و برم
ماهم یه بار لخت لخت بودیم برادر شوهرم اومد تو اتاق شوهرمو صدا کنه یه مکث کوتاهی کرد بعد رفت خیلی بد بود الانم یادم میفته عذاب وجدان میگیرم
عضویت: 1396/10/10
تعداد پست: 832
من تو اتاق با نامزدم تنها بوديم در حال ماچو بوس يه دفعه مادر شوهرم اومد تو گفت ببخشيد و برم
الان اگه تاپیکت ترکید دیگه نگو چرا اینجا که جایی خاطرات نامزدی نیست
درد را از هر طرف بخوانی درد است امان از درمان که برعکسش نامرد است
عضویت: 1396/10/10
تعداد پست: 4117
خونه نامزدم بودیم مادرشوهرم هی 2تا تشک پهن میکرد که زمین بخوابیم ولی من وشوهرم همش روتخت یک نفره میخوابیدیم بغلتو بغل مادرشوهرم فهمید انقدر خندید
خدایا مرسی که عشقهاموآفریدی?????????????شکر برای نعمت هایت ?.
عضویت: 1396/10/12
تعداد پست: 3808
منم مثل خنگامیترسیدم نمیفرفتم زیاد شبها هم اصلانمیموندم شبا اگه شده 3 صبح باید باموتور منومیرسوند تومسیرم پارک بود قندیل میبستیم
عضویت: 1396/12/06
تعداد پست: 9460
ماهم یه بار لخت لخت بودیم برادر شوهرم اومد تو اتاق شوهرمو صدا کنه یه مکث کوتاهی کرد بعد رفت خیلی بد ...
خدایا ترکم نکن ✌ دور از ادبه اما به بعضی ها حتی نباید?برنزه میشن فردا برات قیافه میگیرن?والااااااااا?
1826
عضویت: 1396/12/04
تعداد پست: 2785
ماهم یه بار لخت لخت بودیم برادر شوهرم اومد تو اتاق شوهرمو صدا کنه یه مکث کوتاهی کرد بعد رفت خیلی بد ...
خداجونم میدونم ک هم میبینی، هم میتونی، توکل کردم ب خودت...
عضویت: 1396/12/12
تعداد پست: 214
عضویت: 1396/10/12
تعداد پست: 3808
وااااااااای????ما اوایل که خونمون درست نبود شوهرم یه محله اروووووم و خلوت پیدا کرده بود چادر ماش ...
عضویت: 1391/10/21
تعداد پست: 2188
من و نومزدم تهنا بودیم
سوره ی لوط رو ختم کردیم بعدشم زلال احکام دیدیم
یعنی این مثه میخ طویله تاپیک نگه می داره همش بچه متبت بازی بود
عضویت: 1396/10/24
تعداد پست: 587
تا نی نی یار نیومده زود باشین ادامه بدین
1718