موضوعات وبسایت : اجتماعی خانواده

تحقیق در مورد دوستی دختر و پسر

تحقیق در مورد دوستی دختر و پسر

نویسنده : نادر | زمان انتشار : 07 شهریور 1398 ساعت 12:52

درس پنجم : چهار قانون رابطه دختر و پسر ( قسمت ۱)

۱٫قانون جذب 

رابطه دختر و پسر و قوانین آن:  ما به چیزی که به دست آوردنش سخت است جذب می شویم ، به چیزی که راحت بدست می آید کم فکر می کنیم .

حقیقت عجیبی در مورد طبیعت انسان وجود دارد : ما برای چیزی که به دست آوردنش سخت است  ارزش وقیمت قائل می شویم و به چیزی که با هیچ یا کمی تلاش حاصل می شود سطحی نگاه می کنیم و خوارمی شماریمش .

رابطه دختر و پسر

کودک پولداری که والدینش برای تولد شانزده سالگیش به او  ماشین اسپورت جدید می دهند به اندازه ی کارمندی که سه سال کار و پس انداز کرده است تا اولین ماشینش را بخرد ارزشش را درک نمی کند .

قانون جذب در رابطه دختر و پسر به کار می آید . شما به کسی که بدست آوردنش سخت است جذب می شوید و  کسی که شما را دنبال می کند سطحی می نگرید و رابطه دختر و پسر سطجی است .

مدتی پیش در کالیفرنیا ، مرد جوان  پولدار و عاشقی به نام کیث جذب دختر جوانی به نام کاترین شد . از او خواستگاری کرد ولی دختر به او گفت ،” من تو را دوست ندارم و برای ازدواج خیلی جوان هستم .”

کیث چه کار کرد؟ در اتاق هتلی که روزانه ۲۰۰ دلار کرایش بود خودش را زندانی کرد و مدت زیادی گریه کرد .

همچنین با پرداخت تقریبا ۲۰۰۰۰دلار تلاش کرد کاترین ر راضی کند تا تغییر عقیده دهد .

برای اینکه محبتش نسبت به او را نشان دهد ، لیرجت ای تهیه کرد و آن را آماده در فرود گاه قرار داد که شاید کاترین بخواهد دوری بزند . حدود ۳۰۰۰  تا ۵۰۰۰ تا گل به خانه اش فرستاد . یک لیموزین مجهز به بار و تلویزیون بیرون در خانه اش پارک شده بود . او نوازندگان را برای تسلیم کردن او و هر نوع غذای مجلل ، آب نبات و ادکلن برایش فرستاد .

آدم هایی داشت که تابلوهایی را که رویشان نوشته بود ” کیث عاشق کاترین است ” را اطراف خانه ی دختر حمل می کردند .

کاترین به همه ی این ها چه جوابی داد ؟ جوابش نه بود . دختر او را دوست نداشت و جذب مردی که تلاش می کرد او را شگفت زده کند و خودش را احمق نشان دهد نمی شد .

نکته ی  اخلاقی این داستان رابطه دختر و پسر : جنس مخالف رو دنبال نکن. وقتی این کار را بکنی ، احترام و کرامتت را خشک می کند ، و ارزشت را در نظر دیگری کم می کند . آن فرد چگونه واکنش نشان می دهد ؟ معمولا به تا حد ممکن با سرعت به طرف مخالف می دود .

بعضی دخترا هاقدری دیوانه ی پسر هستند که برایش نامه می نویسند یا تماس میگیرند که به او بگویند  خیلی خوشحال خواهند شد اگر عشقشان را به او ثابت کنند . هیچ پسر شایسته ای مجذوب دختری که احترام به خود کمی دارد نمی شود .

قانون جذب نه تنها در تماس های اولیه بلکه در رابطه دختر و پسر هم موثر است . یک دختر هیچ گاه نمی تواند بفهمد چرا یه پسر او را بعد از انجام چیزی که برایش التماس می کردکه برایش انجام دهد دور انداخنه است.

دو دلیل برایش وجود دارد :

یک دلیل این است ، برای بسیاری از پسر ها ، هیجان در دنبال کردن است . در رختکن مردانه پسر ها از هم می پرسند ، ” با دختری تازگی وارد رابطه شدی ؟

بعد از فتح ، پسر آماده ی حرکت به سمت چالش بعدی است . برایش خرابکاری احساسی که پشت سرش جا گذاشته مهم نیست . دختر بیچار باقی مانده تا تکیه های زندگی اش را به بهترین نحو جمع کند .

خوشبختانه ، خیلی از پسر ها آنقدر هم بی توجه نیستند .

%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D9%88-%D9%BE%D8%B3%D8%B1-1.jpg

دلیل دوم : چرا یک پسر دختر بعد از اینکه تسلیمش شد دور می اندازد این است که احترامش برای دختر را از دست می دهد . قانون جذب عمل می کند . آن چیزی که راحت بدست آمده در نظرش  بی ارزش می شود . پسر جذب دختر دیگری که راحت بدست نمی آید می شود .

بسیاری از رابطه دختر و پسر میمیرد زیرا تا حد مرگ خفه می شود

معمولا سیک نفر تلاش می کند که دیگری را صاحب شود، و آن به کار نمی آید . یک دختر شاید دوست داشته باشد دوست پسرش تمام اوقات فراغتش را با او بگذراند . پسر باید برای همه ی وقتش و کارهاش حساب پس دهد . او اگر پسر به کس دیگری نگاه کند ناراحت می شود .

یک دلیل برای اینکه چرا دخالت جنسی معمولا باعث پایان رابطه دختر و پسر رابطه می شود این است که دختر انتظار زیادی دارد . با خود فکر می کند ، ” من خودم را کاملا به تو دادم ، و از تو انتظار دارم تمام کمال برای من باشی . میخواهم وقتی بهت احتیاج دارم کنارم باشی . و همه ی خواسته هایم را برآورده کنی . ” مثل اینکه او فکر می کند این رابطه ی ازدواج است و نه فقط دوستی .

این چه تاثیری روی پسر دارد ؟

او دیگر دنبال نمی کند بالکه دنبال می شود . با خودش می گوید ، ” این خیلی زیاد است ! باید کمی فضا برای راحتی داشته باشم !”

آن دقیقا چیزی است که یک رابطه ی خوب لازم دارد خفه اش نکنید .  او شاید جذب کس دیگری شود ، اما باید از فرصت استفاده کنید . این گفته ی معروف درسته : اگر کسی را دوست داری ، آزادش کن  بر می گردد پیشت و مال توست . اگر برنگشت هیچ گاه برای تو نبوده .

خلاصه

ما برای چیزی که دست یابی بهش سخت است ارزش قائل می شویم و به چیزی راحت بدست می آید سطحی می نگریم . در رابطه دختر و پسر شما جذب کسی می شوید که سخت به دست می آید و از کسی که دنبالتان می آید فرار می کنید . رابطه را تنگ نکنید .

 ۲ قانون تصویر خود

ما توسط چیزی که خود را از درون تصور می کنیم کنترل می شویم .

آنچه در باره ی خود فکر می کنید خیلی مهم است .

این نه تنها روی خوشحالی شما بلکه رفتارتان با دیگران اثر دارد .

کسانی که رفتار انسان را مطالعه می کنند و میفهمند به ما می گویند  که توسط تصور درونی از خودمان کنترل می شویم . به زبان دیگر ، آن طور که خود را میبینید رفتار خواهید کرد . اگر تصور کننید ارزش زیادی ندارید همانطور رفتار خواهید کرد .

%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D9%88-%D9%BE%D8%B3%D8%B1-2.jpg

ما همه می توانیم تمام خراب کاری هایی را که تجربه کردیم را به یاد بیاوریم . اگر کسی به شما بگوید  “شما هیچ گاه کاری را درست انجام  نمی دهید !” همیشه یادتان می ماند .

وقتی مدرسه را آغاز کردید ، از ظاهرتان آگاه شدید. درحالی که بزرگ می شدید، ظاهر فیزیکی تان برایتان مهم  و مهم تر می شد.  شما شروع کردید به پیدا کردن هر کاستی ممکنی .

و اگر هم چیزی را از قلم می انداختید هم کلاسی هایتان خوشحال می شدند آن را به رویتان بیاورند. اگر از دیگران  کوتاه تر بودید  شما ” کوتوله” بودید . اگر گوش هایتان  برجسته تر از دیگران بود ، شما “گوش ” بودید .  یا اگر شما دختری با کمی اضافه وزن بودید نامتان “گوزن ” بود .

نتیجه ی همه ی این ها این است شما به یک تصور از خود بد رسیدید . شما احساس می کنید که به طوری به اخر خط هر چیزی رسیده اید .

یک حقیقت عجیب وجود دارد : ما اکثرا در تصوری که از خودمان داریم اشتباه می کنیم . یک دختر شاید زیبا باشد و شخضیت عالی داشته باشد ، اما چون به عنوان چرلیدر(تشویق کننده ) منتخب نشده ، گمان می کند ارزش زیادی ندارد . یک کارمند شاید چیز های زیادی داشته باشد ، اما چون یک ستاره ی ورزشکار نیست ، اعتماد به نفس کمی دارد .

اکثرا خانم های جوان اختلال هویتی به نام انوریکسیا دارند . با اینکه آنقدر ها هم اضافه وزن ندارند ، خودشان را چاق می بینند ؛ و درگیر کاهش وزن می شوند .  خیلی ها  به نقطه ای می رسند که از غذا خوردن بیزار می شوند  و غذا خوردن را متوقف می کنند ، که نتیجه اش آسیب دائمی به بدن هایشان است .

گاهی وقت ها حتی به مرگ ختم می شود . ناراحت کنندس که همه ی ان طبق تصورات غلط است .

اما اگر نظری درست یا غلط باشد ، اگر باورش کنیم  توسطش کنترل خواهیم شد .

جوان های زیادی  احساس ارزش کمی برای خود می کنند . اگر می توانستیم به ندای  درونشان گوش کنیم ، شاید چنین چیزی می شنیدیم :

منم هیچ ارزشی ندارم . هیچ کس از من خوشش نمی اید . چرا باید بیاید ؟ من خوش قیافه نیستم . باهوش نیستم . پول زیادی ندارم . من فقط ساده و بی ارزش هستم .

احساس بی ارزش بودن جوان ها را مستاصل پذیرش وتایید دوستانشان  می سازد .

دلیل شماره ییک که چرا جوانان گرفتار رابطه ی جنسی می شوند میل آن ها به عشق و مقبولیت است . دختری با تصور خود ضعیف  به هر پسری که  به او کمی توجه کند بله می گوید .

کسی را که در آغوش بگیردتش و بگویید او ارزش دارد را طلب می کند . اگر لازمه اش رابطه ی جنسی باشد حاضر است بپردازدش.

می گوید: اگر بکارتم بهایی است که باید بپردازم تا دوست پسرم عاشقم باشد ، پس بهایش را خواهم چرداخت .”

برای دختر این بهترین راه برای رسیدن به عشق و توجهی که برای ساختن تصویر از خود نیاز دارد است و باعث می شود حس بهتری نسبت به خود داشته باشد .

ناراحت کنندست که دیر یا زود ، رابطه دختر و پسر از هم می پاشد . حال که دختر پس زده شده ، حس می کند تکیه ای آشغال است . آن تصویر از خود مثبت ناچیزی که داشت خشک می شود . مهم تر از آن باید با احساس تلخی مبارزه کند .

تصور از خود بستگی به این دارد که برای خودتان چقدر احترام قائل می شوید . و دیگران چقدر احترام برایتان قائل می شوند . شما با ایجاد استاندارد های بالا و زندگی کردن طبق آن ها احترام می سازید . هیچ کس نمی تواند شما را بی ارزش کند اما شما خودتان می توانید . اکثر مغازه های بزرگ میز تخفیف دارند .اشیا روی آن میز ارزان هستند زیرا توسط افراد زیادی دست به دست شدند . هیچ کس نمی تواند شما را روی میز تخفیف بگذارد ، اما شما با اجازه دادن به دیگران برای لمس بدنتان می توانید .

اگر خودتان را انسانی ببینید که ارزش والایی دارد قانون تصویر شخصی برایتان جواب می دهد . هر انسانی ارزش والایی دارد .

به گروهی از مردم که بعد از ظهر دیر وقت به کوه می روند فکر کنید . تاریکی در حال رخنه است که ناگهان کسی متوجه می شود دختر پنچ ساله ی کوچکی گم شده . هشدار پخش می شود ” جین گم شده ” سریعا همه شروع می کنند به گشتن دنبال او . افراد دیگری هم صدا می زنند . گروه های جست وجو تشکیل می شوند . به زودی صدها نفر با اضطراب دامنه کوه ها را بالا می روند .  هیچ پول یا تلاشی دریغ نمی شود زیرا هر کودکی ارزش مند است . به لذت والدین هنگامی که جین پیدا شد فکرکنید !

چون ما در دنیایی زندگی می کنیم که موفقیت را می پرستد تلاش می کنیم هر چیزی را از روی انداره و ارزش بدهیم ،این اشتباه بزرگی است !آن کوه ها با اندازه ی غول آسایشان شاید دارای موادمعدنی که میلیون ها دلار ارزش دارد باشند ؛ اما ارزششان بازهم با آن دختر کوچولو ی پنج ساله  که گم شد قابل مقایسه نیست . وزن جین از سی پوند هم کمتر است ولی بازهم همه می فهمند ارزشش از آن کوه ها بیشتر است .

چرا این دختر کوچواو انقدر با ارزش است؟

چون یک انسان زنده است ، می تواند بخندد و عشق بورزد و عشق ببیند . او گرانبها است !

%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D9%88-%D9%BE%D8%B3%D8%B1-3.jpg

همه آن چیز هایی که برایمان ارزش مند است بزرگی ، موفقیت ، ثروت ، زرق و برق و شهرت در مقایسه با هر انسانی هیچ چیز  نیست .

وقتی شروع کنید ارزش خود و دیگران را درک کنید با روشی با آن ها ارتباط بر قرار می کنید که تاثیر

میگذارد. پسر ها ، دختری که با او بیرون می روید چیزی بیشتر از یک وسیله ی جنسی است که به شما لذت جنسی بدهد و خواسته های جنسی شما را فراهم کند ، و بعد وقتی از او خسته شدید بیرون بیندازیدش . او یک انسان با ارزش با همه ی توانایی هایی یک فرد دارد می باشد .

و دختر ها ، ساده بگویم ، شما با ارزش هستید، نه وسیله ی جنسی بعضی پسر ها .

خلاصه رابطه دختر و پسر

شما توسط چیزی که از درون خود را تصور می کنید کنترل می شوید . شروع کنید خود را آنطور که هستید ببینید . لازم نیست وانمود کنید که ارزش دارید ،فقط باور کنید که با ارزش هستید . باور کنید و شروع کنید در زندگیتان به کار بیاندازیدش . شما می توانید تعهد و احترام شخصی داشته باشید .

  1. ۳. قانون تفاوت رابطه دختر و پسر

یک تفاوت اساسی بین چیزی که دختر ها و پسر ها در مورد عشق فکر می کنند وجود دارد .

دخترها و پسر هادر جنبه های زیادی متفاوت هستند ، نه تنها فرق های مشخص و بیرونی  که بدن هایشان دارد  بلکه جنبه های دیگر .

 یک فرق اساسی بین یک پسر و دختر این است در مورد عشق چه فکری می کنند . دختر به عشق در غالب داستان عاشقانه می اندیشد . میخواهد یک پسر عاشقش باشد ، او را گرامی بدارد ،با او صحبت کند ، به او گوش کند و او را پایه قرار دهد . عشق ، امنیت و حفاظت می خواهد .

یک پسر به عشق متفاوت می اندیشد . او به آن بیشتر در غالب رابطه ی جنسی می نگرد . مرکز توجهش بدن فیزیکی دختر است . او درباره ی عشق داستانی خیال بافی نمی کند ؛ جنبه ی جنسی رابطه دختر و پسر است که توجهش را جلب می کند .

برای این یک دلیل وجود دارد: زمان بالاترین میل جنسی برای یک پسر آخر نوجوانی است .

غده هایشان همواره کار می کند . به همین خاطر به عشق بیشتر به چشم رابطه ی جنسی می نگرد . اما میلش برای رابطه شواهدواقعی برای عشق نیست .

دختران این را روی بتن بنویسید : اگر یک پسر بخواهد با تو رابطه داشته باشد این معنی را نمی دهد که عاشق توست .  نمیخواهیم به پسر ها سخت بگیریم اما حقیقت این است که اکثر آن ها در رابطه با هر چیزی که در دامن باشد خوش میگذرانند !

پس ذوق زده نشوید اگر پسری به شما بگویید که می خواهد با شما رابطه داشته باشد .

اوج میل جنسی خانم ها بعدا می اید . در رابطه دختر و پسر ، دختر دائما به رابطه فکر نمی کند . او به عشق رمانتیک فکر می کند .

بسیاری از پسر ها و دختر ها نمی توانند بفهمند برای داستان عاشقانه شان چه اتفاقی افتاد. همه چیز وقتی شروع کردند خوب بود ، ولی حالا موضوعات را یکسان نمی بینند . سو تفاهم و بحث وجود دارد . دلیلش این است که آنها از جهت های مختلف می آیند .

گفته شده است ” یک دختر در رابطه نقش بازی می کند ، برای چیزی که آماده اش نیست ، چون چیزی که میخواهد عشق است . پسر در عشق نقش بازی می کند باری چیزی که آمادگی اش را ندارد چون چیزی که دائما میخواهد رابطه است .

چیزی که دختر دائما می خواهد عشق است .

%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D9%88-%D9%BE%D8%B3%D8%B1-4.jpg

دختر یکی را می خواهد که بغلش کند  و بگوید که او خاص است . یک دوست پسر متعهد میخواهد که عاشقش باشد . کسی که با او سخن بگوید و زندگی اش را با او قسمت کند .  نیاز عشق او بالغ است . گرچه نیاز جنسی اش نابالغ است . او اصلا آماده ی رابطه جنسی و همه ی مشکلات و خطرات همراهش  نیست . او می داند که دختر در این مسائل پاسوز می شود .  او از یک پسر چیز های بیشتری برای باختن دارد ،  و او  برای همه چیز های سنگینی که همراه رابطه ی جنسی می آید آماده نیست .

اما او نمی خواهد دوست پسرش را از دست دهد پس در رابطه ی جنسی نقش بازی می کند  که عشقی را که لازم دارد و می خواهد  بدست بیاورد .

از طرف دیگر پسر آماده ی عشق نیست . او آماده ی یک عمر تعهد نیست  . او آماده ی  همه ی مسئولیت ها که همراه همسر و پدر شدن می آید نیست . نیاز به عشق او اصلا بالغ نیست .

نیاز جنسی اش برعکس  بالغ است . در شانزده سالگی  یا هفده سالگی ، او میل جنسی قدرتمندی دارد  و نیاز هایش نمی خواهند صبر کنند . این چه معنی می دهد؟ یعنی یک دختر می خواهد . او میخواهد بدن  او را نوازش کند  او ارتباط جنسی می خواهد .

پسر چه کار می کند ؟

در عشق نقش بازی می کند تا آنچه دائما میخواهد را بدست بیاورد .  او از کلمات عشق استفاده می کند  و به دختر چیزی را می گوید که می خواهد بشنود . ما خلوصش را شبهه دار نمی کنیم ، اما مرکز توجهش روی رابطه است .  شاید خالصانه فکر کند عاشق دختر است ، ما او عشق واقعی را درک نمی کند . او متوجه نمی شود با تنها فکر کردن به نیاز های جنسی اش چقدر خودخواه است .

اگر یک دختر مراقب نباشد ، مسائل می توانند از کنترل خارج شوند . دختر به او کمی فضا می دهد و او تمام فضا را تساحب می کند !

پیش از آن که تعجب کند که با یک دیوانه ی رابطه جنسی بیرون می رود .

بیاید بگوییم دبی  با لری بیرون می رود  و او را خیلی دوست دارد . ماشین را در جای خلوتی پارک می کنند و صحبت می کنند . وبعد او(پسر) شروع می کند قدرتمندانه جلو بیاید و  به او می گوید  که چقدر دوستش دارد  و چقدر به او( دختر ) نیاز دارد  . او سنگین نفس می کشد و دست هایش شروع  می کنند به حرکت  . دختر لازم ندارد کتابی بخواند تا متوجه شود او چه در سر دارد .

اگر دبی حقیقت زندگی را نداند ، اون شاید اینطور استدلال کند که: “لاری میخواهد  با من رابطه جنسی برقرار کند. من با  مردی که واقعا دوستش نداشته باشم رابطه برقرار نمیکنم, بنابراین لاری باید من را واقعا دوست بدارد .”

دست نگه دار دبی! با این استدلال خودت رو قانع نکن. میل جنسی به خودی خود دال بر عشق نیست. دبی باید احساساتش را کنترل کند.

بیشتر مردها این رو میدانند که یکه دخترزمانی رابطه برقرار میکند که بداند آن مرد واقعا دوستش دارد. بنابراین لاری میگوید, “دوستت دارم, دبی, و یک روز ما باهم ازدواج میکنیم. من میخواهمم عشقم ررا به تو “اظهار” کنم.”

آیا اسم این عشقست؟ نه,نیست. آزمون عشق واقعی را به خاطر داشته باش_متواضعانه و بی دریغ است. وقتی که این دو شرایط را نداشته باشد, عشق واقعی نیست. میل قوی جنسی او دلیلی بر عشق واقعی نیست. فقط تاثیر هورمونهای بدنش است. اگر واقعا او را دوست می داشت, هرچی  که به صلاح دبی بود را می خواست, نه فقط یه لذت بردن که به ضرر دبی باشد.

دخترها, وقتی که یک مرد تمام تلاشش رو میکند که به شما بگوید که چقدر شما رو “دوست” دارد ,به او بگویید که دست نگه دارد. احساسات خودتان را کنترل کنید. میل قوی جنسی دلیلی بر وجود عشق واقعی نیست.

وقتی که یک زوج باهم رابطه جنسی برقرار میکنند و بعد از مدتی از هم جدا میشوند, این دختر که اذیت می شود . حتی اگر حاملگی در کار نباشند, جدایی برای دختر سخت تر است . یکی از دلایلش این است که پسر به چیزی که می خواست رسیده است, اما دختر عشقی را که میخواست دریافت نکرده. اون حس میکند  که ازش سو استفاده شده.

منصفانه بگوییم, بیشتر اوقات یک دختر سلطه جو روی یه پسر فشار زیادی را قرار میدهد. بعضی دخترها ارزش کمی برای خودشون قائل می شوند یا اصلا عزت نفس ندارند و در دنبال کردن و بدست آوردن یک پسر خیلی مصر هستند. نامه ی زیراز طرف یک مادر در سطر روزنامه آن لاندرز نوشته شده:

“من نامه ای را که یه نوجوون درباره ی دوستهای دخترش که بی ملاحظه رابطه ی جنسی برقرار میکنند نوشته بود خواندم. در ادامه گفت که انها احمق بودند که زیر فشار راضی به برقراری رابطه شدند. البته که او درست می گفت, اما این موضوع پیچیده تر از این حرف ها است.

“من مادر سه پسر و یه دختر هستم. اگه می توانستی بفهمی که اینجا چه می گذرد ان وقت تصور دیگر ی داشتی.

“هر سه تا پسر من در سن ۱۲ یا ۱۳ سالگی نامه های عاشقانه دریافت می کردند. تو همه ی نامه ها, دخترها به وضوح نوشته بودند که حاضرند هر کاری را انجام بدهند که “عشق خودشان را ثابت کنند”. درمورد پسر اول خودم شوکه شده بودم. زمانی که  پسرسوم من ۱۳ ساله شد, به این قضیه عادت کرده بودم.”

%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D9%88-%D9%BE%D8%B3%D8%B1-5.jpg

خلاصه رابطه دختر و پسر :

دیدگاه پسرها و دخترها درمورد عشق متفاوت است و رابطه دختر و پسر از سوی هر یک متفاوت . یک دختر به عشق واهی فکرمیکند_کسی که اون را بغل کند و بگوید که اون خاص.یک پسر است  به عشقی فکر میکند که بیشتر شامل روابط جنسی است.

مرز زیاده روی رابطه دختر و پسر کجاست؟

تحقیقات نشون داده که , حتی در مورد زوج هایی که تصمیم گرفتند که رابطه ی کامل برقرار نکنند, بعد از گذراندن ۳۰۰ ساعت کنارهم تا حدودی درگیر رابطه جنسی میشوند, مگر اینگه اقدامات خیلی جدی برای جلوگیری از هرگونه تماس جنسی انجام بگیرد.

فرمول رابطه دختر و پسر به اینصورته:

رابطه جنسی = قانون تصاعد+مدت زمانی که تنها کنارهم سپری میکنند+ترشح از غدد جنسی

مرز “زیاده روی” کجاست؟ یه خودرو سواری با لوازم امنیتی تعبیه شده داخلش به شما این اجازه رو میده که از خطر خراب شدن موتور مطلع بشوید. به عنوان مثال, وقتی که موتور داغ میکند, نور قرمز هشدار روشن میشود. این باعث میشود که شما متوجه بشوید که یه چیزی مشکل دارد. باید سریعا خودرو را متوقف کنید و متوجه مشکل بشید. به چند مورد “چراغ خطر” اشاره میشود که به شما این اجازه رو میدهد تا زمانی که زیاده روی کردید متوجه بشید:

  • وقتی که دست پسر یا دختر شروع میکند به لمس کردن بدن دیگری شما درحال زیاده روی کردن هستید.
  • وقتی که هر یک از شما شروع به درآوردن لباس کند زیاده روی محسوب میشود.
  • اگر کاری را انجام میدهید و در عین حال دوست ندارید همان کار را در کنار فردی که احترام زیادی برای او قائل هستید انجام دهید  پس در حال زیاده روی کردن هستید.
  • وقتی که قادر نیستید تا یه تصمیم هوشمندانه بگیرید.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر