انشا صفحه 93 نهم

انشا صفحه 93 نهم

نویسنده : نادر | زمان انتشار : 07 شهریور 1398 ساعت 18:02

17,731 بازدید

انشا صفحه ۹۳ کتاب نگارش نهم عمق گستره انشا بخشی موضوعی را انتخاب کنید و با دانش خود به آن گسترده و عمق ببخشید از سایت نکس لود دریافت کنید.

img_743.jpg

انشا صفحه 93 مهارت های نوشتاری نهم – گستره و عمق

امروز برای شما دانش آموزانی به این سایت می خواهیم انشا درباره صفحه ۹۳ کتاب نگارش پایه کلاس نهم را در سایت قرار دهیم ولی متاسفانه تا الان نتوانست این انشا را برای شما پیدا کنیم و در سایت بگذاریم و این پست می باشد از این پست را به اینکه انسان به صورت گسترده عمق صفحه ۹۳ نگارش نهم را در سایت قرار خواهیم داد .

انشا گستره و عمق خلقت آسمان گام به گام

یکی از رازها و شگفتیهای آفرینش خلقت انسان است موجودی که نه تنها خود را با شرایط این کره خاکی وفق داده بلکه بسیاری از عناصر طبیعت را در جهت خواسته ها و نیازهای خود به کار گرفته است. هنگام خلقت آدم خداوند خطاب به فرشتگان فرمود ان ای خالق بشرا من طین قصد دارم موجودی خلق کنم از جنس خاک که بارزترین ویژگی او داشتن اختیار است. فرشته ها با توجه به ویژگی هایی که خداوند برای مخلوق جدید برشمرد فهمیدند که این موجود زمین را دگرگون خواهد کرد خطاب به خداوند بزرگ گفتند نحن نصبح و نقدس لک خدایا ما تو را عبادت می کنیم و تو را به پاکی می ستایم. به جان هرکی دوست داری این انسان را خلق نکن زیرا او در زمین جنگ و خونریزی راه می‌اندازد.خداوند فرمود انی اعلم ما لا تعلمون من چیزی میدانم که شما نمیدانید با این وجود خداوند انسان را نادان تلقی می کند إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ ۖ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا. خداوند قدرت خویش را در خدمت انسان نشان داد از شبنم عشق خاک آدم گل شد صد فتنه و شور در جهان حاصل شد این نیز جاعل فی الارش خلیفة.

img_564.jpg

انشا به صورت گسترده و عمق پایه نهم صفحه  ۹۳

زندگی

یک کتاب بزرگ است که هر ثانیه و هر لحظه مادران در حال ثبت اتفاقات گوناگون اطراف خود هستیم. هر روز است و نوعی و هر سالی است به طریقی متفاوت می گذارد و نقش اصلی آن خودمان هستیم خود ما هستیم که کتاب زندگیمان را ثبت میکنیم و به آن خاطراتی اضافه میکنیم که اگر ما همیشه یکجا بشینیم و هیچ کاری انجام ندهیم زندگی مثل نوار قلبی است که به اتمام رسیده و به خط صاف و ممتد تبدیل می شود.

ما باید حرکت کنیم تا زندگی ما نیز به حرکت در بیاید و ضربان بلندش به ان صعود و سقوط ببخشدزندگی مثل یک پازل به هم ریخته است که باید در طول زندگی پازل های درست را در کنار یکدیگر قرار بدهیم تا زندگی ما در محل اصلی خود قرار بگیرد و به هدف واقعی خود که هر انسانی که همان کودکی و نوجوانی برای خود در نظر گرفته است دست یابد زمانی در این زندگی زمین میخوریم و از دنیا و آدمهایش گله می کنیم و ناامید می شویم و گاهی دیگر در صعود از قله پیشرفت شادمان می شویم و در ابرهای آرزوهای من پرواز میکنیم اما مهمترین نکته این است که در اوج ناامیدی و در اوج لذت هیچ وقت از یادمان نرود که چه بوده ایم و تبدیل به چه کسی شده ایم.

به یاد داشته باش تو همان بچه بودی که راه رفته نیز بلد نبود و این افتادن های تکراری تورا سرپا کردند و به تو یاد دادند که چگونه قدم برداریم تو هنوز همان کودکی اما با ابعادی بزرگتر تو باز هم در زندگی میوفتی اما باید برخیزی و اگر بلند نشوی هیچ وقت به آرزوهای بزرگ و کوچک از دست نخواهید یافت و حسرت همیشه راه گلویت را می گیرد و آن زمان شوق رسیدن داری به یاد بیاور که با چه سختی هایی دست و پنجه نرم کردیم و چه از صعود و سقوط هایی را پشت سر گذاشتید آن زمان است که خواهی فهمید امید همیشه بهترین شیوه برای رسیدن به آرزوها است و زندگی بدون امید هم جان دریایی بزرگی است که یک قطر در آن آب وجود ندارد و دریای کنشگری بیابان  بی آب و علف.

عمق انشا :

امید در زندگی ما معجزه می کند ما را رشد می‌دهد تو را پرورش می‌دهد زندگی بدون امید خالی و پوچ است و این خود ما هستیم که با امید و تلاش ورق های کتاب زندگیمان را پر از اتفاقات بسیار زیبا و به یاد ماندنی میکنیم زندگی بدون ایمان مانند دفتری است که هر ورقش خطی از بطان آن به رویش کشیده شده است خط بطلان تمام آرزوهایمان.

جواب مردم در نظرات پایین سایت

ما با امید میتوانیم به ارزوهای بزرگی که هیچگاه خیالش را هم نمی کردیم دست پیدا کنیم. روزی کودکی وارد اتاقی شد که سه شمع در ان روشن بود یکی عشق دیگری ایمان دیگری امید عشق گفت آدم های این دوره و زمانه عشق هایشان واقعی نیست و خاموش شد شمع بعدی که همان ایمان بود گفت انسان ها دیگرر خدا را فراموش کرده اند و ایمانشان محکم و قوی نیست و آرام آرام خاموش شد. کودک گریه میکرد که ناگهان شمع امید گفت بیا من را بردار و شمع های دیگر را روشن کن کودک شمع امید را برداشت و شمع های دیگر را روشن کرد. پس با امید است که میتوان همه کار کرد. امی وارم که شمع امید هیچگاه از زنگیتان خاموش نشود.

دانلود کنیدAds

برای دریافت "انشا گستره و عمق صفحه 93 کتاب نگارش نهم" لطفا نظری در نظرات پایین سایت برای ما بفرستید یا از دکمه صورتی ارسال نظر استفاده کنید.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر


  • آخرین مطالب
  • گوناگون