اشعار دیوانه کننده
نویسنده : نادر | زمان انتشار : 05 تیر 1398 ساعت 12:45
درود بر شما
ضمن خیر مقدم به عرض میرسانم
سال 80
دچار آسیب شدید نخاع شدم
[ از گردن ] این وبلاگ
یاور روزهای خوب و بده زندگیمه
اکثر نوشته ها از خودم هستن
پس لطفا امانت دار خوبی باشید
چون ساده نوشته نمیشن
کپی با ذکر منبع حلالتون ..
*´*•.¸¸.•**´*•.¸¸.•**´*•.¸¸.•*
*´*•.¸¸.•**´*•.¸¸.•**´*•.¸¸.•*
به سلامتیه كسی كه نمی شناستت
اما نوشته هاتو میخونه
تا از درونت با خبر بشه
نظر میده...
نه واسه اینکه خوشش اومده
واسه اینکه بهت بفهمونه كه تنها نیستی...
*´*•.¸¸.•**´*•.¸¸.•**´*•.¸¸.•*
*´*•.¸¸.•**´*•.¸¸.•**´*•.¸¸.•*
گر مي نخوري طعنه مزن مستان را
بنياد مکن تو حيله و دستان را
تو غره بدان مشو که مي نخوري
صد لقمه خوري که مي غلامست آن را
*´*•.¸¸.•**´*•.¸¸.•**´*•.¸¸.•*
*´*•.¸¸.•**´*•.¸¸.•**´*•.¸¸.•*
می دانید ؟؟!
خیلی وقتها گناه نکردن نتیجه ی فراهم نبودن موقعیت است
نه اینکه زاهد هستند و نمی خواهند گناه کنند !
همیشه هم موقعیت برای خطا و گناه وجود ندارد .
خیلی ها توهم تقوا برشان ندارد!!!